سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خود را از اندیشه ای که مایه فزونی حکمت تگردد و عبرتی که مایه حفظت شود، تهی مدار . [امام علی علیه السلام]
پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • مسجد و کلیسا
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تلاش جهان علیه اسلام بر این که بگوید اسلام حقوق زنان را به رسمیت نمی‌شناسد، محکوم کرد.

    به گزارش ایسنا، حجت‌الاسلام والمسلمین محمدی عراقی در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی بانوان در چهارمین همایش مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت اظهار داشت: باید افتخار کنیم که پیرو مکتبی هستیم که حضرت زهرا (س) مادر و مربی امامان بزرگ‌وار شیعه است و باید افتخار کنیم که پیرو مکتب امام خمینی(ره) هستیم که فرمود زنان از مردان مقدم‌ترند.

    وی گفت: امروز جهانی که علیه اسلام است بر این نقطه متمرکزشده که بگوید اسلام حقوق زنان را به رسمیت نمی‌شناسد و چه دورغ بزرگی است. کدام مکتب و کدام رهبر است مانند اسلام و پیامبر بزرگ آن که زنان را چنان جایگاهی بخشد که تعجب همگان را برانگیزد.

    رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با بیان این که گروندگان به اسلام در اروپا اکثرا بانوان هستند ابراز داشت: این قشر عمدتا دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و به همین دلیل است که مستکبرین از اسلام به هراس افتاده‌اند.

    وی با اشاره به این که اسلام تنها دینی است که در اروپا علی رغم همه تبلیغات روند رو به رشدی را طی می‌کند تصریح کرد: به برکت اسلام امروز در دانشگاه‌ها وحوزه‌های علمیه زنان زیادی مشغول تحصیل هستند و باید بر آن ببالیم.

    وی ادامه داد: یکی از ویژگی‌های دوران آخر زمان در روایات، تکثر زنانی است که دارای قدرت اجتهاد و فتوا هستند و به شکرانه خداوند چنین مساله‌ای امروز محقق شده است.

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com

    محمدی عراقی افزود: هر چه نعمت خدا بر انسان بیشتر باشد مسوولیت او نیز سنگین‌تر است و باید بدانیم که امروز اسلام ناب امانت و نعمت بزرگی در دست ماست و باید از آن با جان و دل حفاظت کنیم.

    وی با تاکید بر این که نیروی عظیم بانوان یکی از امکانات بزرگ ما در پیشبرد مکتب اسلام است عنوان کرد: ظرفیت بانوان مسلمان و شیعه صدها برابر آن چیزی است امروز از آن استفاده می‌شود.

    وی اضافه کرد: وقتی لابی‌های صهیونیسم و استکبار تمام تلاش‌ خود را برای تضعیف اسلام به کار گرفته‌اند لازم است مسلمانان نیز نیرومند و با اندیشه‌ای بلند وارد میدان شوند.

    منبع:  http://www.baztab.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/5/27::: ساعت 10:21 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    مهندس نیکولای پیشکین: امام زمان سبب رسیدن به انسانیت واقعی است.

    مهندس نیکولای پیشکین، تازه مسلمان روسی، شامگاه شنبه، یکم فروردین ماه در جمع شماری از دانشجویان دانشگاه پیام نور وزوان اصفهان و شماری از طلاب حوزه علمیه قم در مرکز جهانی تخصصی حضرت ولی عصر(ع) ابراز داشت:

    امروز همه جهانیان تشنه عدالت و خداپرستی هستند و به سوی خدا روی آورده‌اند.

    وی ادامه داد: کسانی که در پی حقیقت نیستند به دلیل این است که حقیقت را در چیز دیگری می‌پندارند. .

    این طلبه غیرایرانی مطالعه کتاب «و آنگاه هدایت شدم می داند» را در پذیرش اسلام و مذهب شیعه به وسیله وی‌ موثر دانست و تصریح کرد: با خواندن این کتاب بسیاری از واقعیت‌ها برایم آشکار شد و پزوهش خود را برای شناخت بیشتر مذهب تشیع آغاز کردم.

    وی اظهار داشت: شناخت امام زمان(ع) انسان را به واقعیت می‌رساند و سبب رشد انسان می شود، از این رو هر مسلمانی باید همه تلاش خود را برای شناخت حضرت ولی‌عصر(عج) به کار ببندد.

    شبکه جهانی اطلاع رسانی امام مهدی(عج)

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com

     



    پدر آریوس ::: جمعه 86/5/26::: ساعت 10:24 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    تاثیر اسلام در خلق و خوی انسان

    دنی اولروم به‌جز این‌که یک فوتبالیست خوب است، یک انسان بسیار خوش‌ قلب و مهربان است، با لبخند به پرسش‌‌های شما پاسخ می‌دهد و مهربانی در سیمایش موج می‌زند...

    دنی اولروم به‌جز این‌که یک فوتبالیست خوب است، یک انسان بسیار خوش‌ قلب و مهربان است، با لبخند به پرسش‌‌های شما پاسخ می‌دهد و مهربانی در سیمایش موج می‌زند... او پس از نزدیک به چهار سال زندگی در ایران تصمیم گرفته که با ما ایرانی‌ها زندگی‌ کند، تا جایی که با یک بانوی ایرانی ازدواج کرده و به اسلام رو آورده و نام خود را <عرفان> گذاشته است. او حالا در ورزش ایران هم نامی شناخته شده و با 17 گل، آقای گل لیگ برتر ایران است، (این گفتگو پیش از اتمام لیگ انجام گرفته است)، چارچوب دروازه را خوب می‌شناسد و از شم‌گلزنی بالایی برخوردار است... <عرفان اولروم> در خانواده‌ای به دنیا آمده که پدر و مادرش از تحصلیکرده‌های نیجریه هستند، پدرش استاد دانشگاه که البته چندسال پیش فوت کرده و مادرش پرستار بیمارستان است... او هم مثل خیلی از کودکان آفریقایی و همگام با آنها در خیابان‌های محل سکونتش پا به توپ شد... پنج سال بیشتر نداشت که به توپ ضربه زد، ضربه زد و زد و زد تا بزرگ شد، استعدادهای او تا حدی بود که در 15 سالگی به اروپا راه یافت و برای یک مرد از اهالی قاره سیاه این افتخار بزرگی بود که به تیم‌های اروپایی در سن و سال کم راه یابد... هنگامی که نیجریه برای اولین بار در جام جهانی 1994 آمریکا حضور یافت، عرفان 11 سال بیشتر نداشت، اما همراه با دیگر بچه‌های شهر( لاگوس)، آن بازی‌ها را به خوبی به یاد دارد، چرا که از تلویزیون بزرگ وسط میدان شهر، بازی‌ها را تماشا می‌کرد... همان سالی که نیجریه توانست بلغارستان و یونان را شکست دهد و از آرژانتین با مارادونا(1 -2) شکست خورد و در مرحله حذفی بلای جان ایتالیا شد و اگر حرفه‌ای‌گری <روبروتو باجو> نبود، شاید نیجریه آن بازی را (1-2) نمی‌باخت. او شاهد هنرنمایی مردان آن سال نیجریه، چون رشید یکینی، پیتر روفاهی، اوکه چوکو، جورج فنیدی، دانیل آموکاچی، آمونیکه و... بود و دوست داشت روزی مانند آنها باشد. درجام جهانی 98 عرفان 15 ساله بود و همان زمان در اوج فوتبال خود قرار داشت... همان‌ سالی که نیجریه توانست با غلبه بر اسپانیا و بلغارستان شگفتی‌ساز جام شود، در جام جهانی 2002 هم نیجریه اگر در گروه سخت آرژانتین، انگلیس و سوئد قرار نمی‌گرفت، به طور حتم به مرحله دوم راه می‌یافت... می‌گوید: <آن جام بدشانس بودیم، اما بدشانس‌ترین دوران فوتبال نیجریه، آن‌جا بود که نتوانستیم به جام جهانی 2006 راه یابیم.>

    او حالا در ایران برای خود آوازه‌ای در کرده است، عرفان از گفتگو کمی فاصله می‌گیرد، اما زمانی که روی جلد شماره گذشته مجله خانواده سبز را دید و متوجه شد که مدیر لوازم خانگی ال.جی در ایران مسلمان شده و ما یک گزارش کامل از او تهیه کردیم، تصمیم گرفت در گفتگو با خانواده سبز شرکت کند و از خودش برای خوانندگان مجله ما بیشتر بگوید... با این انسان مهربان و خوش‌ قلب و البته کم حرف به گفتگو نشستیم، گر چه دل‌مان می‌خواست از او بیشتر بپرسیم و او بیشتر پاسخ دهد، اما محدودیت صفحه باعث شد تا تنها دو صفحه را به او اختصاص دهیم... حرف‌های این تازه مسلمان شده که مثل خیلی از افراد دیگر به درک، ایمان و اعتقاد از آخرین دین خداوند رسیده‌ را بخوانید... نام او را به‌خاطر داشته باشید... <عرفان اولروم.> جا دارد از همسر اولروم <ندا خیری> تشکر ویژه‌ای داشته باشیم که در تهیه این گزارش ما را یاری داد.
    _ _ _
    _ اولروم در کجا به ‌دنیا آمد؟
    عرفــان: من در سال 1983 در نیجریه به دنیا آمدم، در پایتخت این کشور لاگوس...
    _ مذهب شما در ابتدا چه بود؟
    عرفــان: من مسیحی کاتولیک بودم، همان دین و مذهبی که دیگر اعضای خانواده‌ام داشتند.
    _ چه شد که به فوتبال رو آوردید؟
    عرفــان: از اواسط قرن بیستم، تب فوتبال، سراسر آفریقا را گرفت... به‌جز کشورهای شمال آفریقا، مانند الجزایر، مراکش، تونس و مصر، کشورهای جنوبی این قاره هم روی فوتبال سرمایه‌گذاری‌های کلانی کردند، باشگاه‌هایی به‌وجود آمد و همچنین لیگ‌های باشگاهی در کشورهای این قاره انجام گرفت... همین امر باعث شد که مثل دیگر نقاط جهان، علاقه مردم به فوتبال چند برابر شود، از طرفی از بین کشورهای این قاره، مردم کامرون، سنگال، ساحل عاج، نیجریه، آفریقای جنوبی و زئیر با علاقه بیشتری فوتبال را دنبال می‌کردند و همین امر در سرمایه‌گذاری روی فوتبال تاثیر بسزایی گذاشت، به همین خاطر جوانان و نوجوانان هم رو به این ورزش آوردند و فوتبال همه‌گیر شد، هر هفته تماشاگران زیادی برای بازی‌های باشگاهی به استادیوم می‌رفتند، رسانه‌ها به این ورزش بیشتر می‌پرداختند و به همین خاطر کودکان این کشور، مثل من هم به فوتبال علاقه‌مند شدند. من از پنج سالگی با این ورزش آشنا شدم و خیلی سریع خودم را به سطح باشگاهی رساندم. ضمن این‌که خانواده ما از لحاظ مالی، اوضاع مناسبی داشتند.
    _ یعنی از چند سالگی؟
    عرفــان: از آن‌جا که قدرت بدنی‌ام خوب بود، بسیار زود به باشگاه‌های معروف نیجریه پیوستم و در سن 15 سالگی لژیونر شدم!
    _ چقدر زود!
    عرفــان: در 15 سالگی از پرتغال به من پیشنهاد شد و من هم به آن کشور رفتم.
    _ و پدر و مادرتان اعتراض نکردند؟
    عرفــان: چرا، آنها مخالف بودند که من به فوتبال ادامه بدهم، شاید زمانی که در کودکی با بچه‌های همکلاس و هم‌محل بازی می‌کردم، عشقم را جدی نمی‌گرفتند، اما زمانی که بزرگ‌تر شدم و سر از باشگاه‌های نیجریه درآوردم، دیگر نتوانستند مخالفت کنند، چرا که من به فوتبال عشق می‌ورزیدم، تا جایی که شب‌ها خواب فوتبال می‌دیدم. به هر حال پس از جلب رضایت‌شان به فوتبال رو آوردم.
    _ چند برادر و خواهر دارید؟
    عرفــان: ما سه برادر و چهار خواهریم که همه عاشق فوتبال هستیم، اما تنها من به شکل حرفه‌ای فوتبال بازی می‌کنم، ولی آنها همیشه حامی من بودند. ضمن این‌که من فرزند چهارم خانواده هستم.
    _ شغل پدر و مادرتان چه بود؟ آنها برای چه با فوتبال بازی کردن تو مخالف بودند؟
    عرفــان: ببینید، شاید اصلا شغل پدر و مادرم باعث شده بود که آنان با فوتبال بازی‌کردن من مخالفت کنند چرا که دل‌شان می‌خواست، من تحصیلات خود را ادامه می‌دادم... پدرم استاد دانشگاه لاگوس در رشته اقتصاد کشاورزی بود و مادر پرستار یکی از بیمارستان‌های بزرگ شهر... از این‌رو آنان دوست داشتند من درس بخوانم، اما برای من سرنوشت طور دیگری رقم خورد.
    _ و چه شد که به اروپا راه یافتید؟
    عرفــان: در 15 سالگی مسئولان باشگاه <یونیال> پرتغال به من پیشنهاد دادند و من خیلی زود لژیونر شدم، سپس به شمال اروپا - بلژیک- رفتم و در تیم <ونیره> بازی کردم، پس از آن مربیان تیم <دی‌پست> در مجارستان مرا خواستند، در پنجمین سال حضورم در اروپا به آلمان رفتم و در تیم <بورسیا >، به بازی پرداختم، پس از پنج سال حضور در اروپا به ایران آمدم.
    _ چه شد که به ایران آمدید؟
    عرفــان: ما در یک گروه 25 نفری از نیجریه به ایران آمدیم تا چند بازی دوستانه انجام دهیم که سه نفرمان در ایران ماندیم.
    _ در کدام تیم‌ها؟
    عرفــان: ابتدا در پاسارگاد تهران به بازی پرداختم، سپس به فولاد اهواز رفتم و پس از آن به ابومسلم در مشهد آمدم.
    _ چه شد به ابومسلم آمدید؟
    عرفــان: با توجه به شناختی که از این تیم در سال‌های قبل داشتم و همچنین حمایت‌های <ناصر شفق> مدیر عامل باشگاه و <خداداد عزیزی> که یک حماسه‌ساز در فوتبال ایران است، تصمیم گرفتم با این باشگاه قرارداد سه ساله ببندم.
    _ همسرتان مشهدی است؟
    عرفــان: خیر، او تهرانی است.
    همسر عرفان پاسخ می‌دهد: من ندا خیری هستم، 23 سال سن دارم و در رشته مدیریت تحصیل می‌کنم، آشنایی من با عرفان از آن‌جا آغاز شد که من کارمند سفارت نیجریه در تهران بودم، عرفان به آن‌جا رفت و آمد زیادی داشت. ضمن این‌که من معلم خصوصی فرزندان سفیر هم بودم... عرفان از من خواستگاری کرد. ابتدا از این درخواست او تعجب کردم، اما وی خواستگاری از من را با خانواده‌ام مطرح کرد و تقدیر این شد که ازدواج کنیم.
    _ ممکن است دوباره به نیجریه برگردید؟
    خیری: از آن‌جا که برادران و خواهران عرفان در کشورهای مختلف زندگی می‌کنند، به احتمال زیاد او در ایران می‌ماند، جز این‌که بخواهد برای دیدن مادرش به آن‌جا برود... اما اگر او برود، من هم با او خواهم رفت، ضمن این‌که عرفان حالا حالاها در ایران خواهد ماند.
    _شما با چه زبانی با یکدیگر صحبت می‌کنید؟
    خیری: همان‌طور که می‌بینید، عرفان کاملا با زبان فارسی آشنایی دارد، اما بعضی مواقع اگر بخواهد سریعا صحبتش را به من انتقال دهد، با زبان انگلیسی صحبت می‌کند، من هم به زبان انگلیسی کاملا تسلط دارم.
    _ شما به دین اسلام رو آوردید، می‌توانید برای‌مان بگویید، چگونه به اسلام رو آوردید؟
    عرفــان: من قبل از این‌که ازدواج کنم، تصمیم گرفته بودم مسلمان شوم، پس از ورود به ایران با کسانی در این کشور برخورد کردم که خیلی به من کمک کردند، از اخلاق و روحیات آنان بسیار خوشم آمد، آنان یک مومن واقعی بودند و می‌دیدم که اسلام چگونه در خلق و خوی آنان رخنه کرده است، با آنان به گفتگو نشستم و از آنان خواستم که از اسلام برایم صحبت کنند، این‌که این دین چه تحولاتی در بشر به وجود می‌آورد، آنان هم برایم گفتند که من تمامی آن گفته‌ها را به حافظه سپردم، از آن‌جا بود که به اسلام علاقه‌مند شدم، از این‌رو درباره آن مطالعه کردم، چند کتاب خواندم و تحقیق کردم و بارها به حرم امام‌رضا(ع) رفتم و شکوه آن‌جا در من تاثیر بسزایی گذاشت... اما انگیزه اصلی من برای مسلمان‌شدن، همسرم بود... من با همسرم در تهران آشنا شدم، پس از مدتی تصمیم گرفتم با او ازدواج کنم، اما از آن‌جا که او مسلمان بود، من هم باید مسلمان می‌شدم و چه بهانه‌ای بهتر از این‌که من مسلمان می‌شدم، همان‌طور که گفتم، خیلی پیشتر از این‌که ازدواج کنم تصمیم گرفته بودم به اسلام رو بیاورم، اما ازدواج انگیزه‌ای چندبرابر در من ایجاد کرد... بنابراین به حرم حضرت امام رضا(ع) رفتم و در آن‌جا به دین اسلام گرویدم... در آن‌جا مسلمان شدم و نام <عرفان> را برای خود انتخاب کردم.
    _خودتان نام‌تان را انتخاب کردید؟
    عرفــان: با کمک همسرم، از میان نام‌های اسلامی<عرفان> را انتخاب کردم.
    _و برای‌مان از حرم امام رضا(ع) بگو، چه حسی به تو دست می‌دهد، زمانی که در بارگاه این حضرت هستی؟
    عرفــان: هرگاه به بارگاه ملکوتی امام رضا(ع) می‌روم، احساس آرامش و سبکی به من دست می‌دهد، از طرفی ابهت و شکوه این حرم مقدس، احساس خوبی را به من القاء می‌کند، احساسی که من نمی‌توانم آن را توصیف کنم... همچنین زمانی که درباره اسلام مطالعه می‌کردم، متوجه شدم که مسلمانان با چه اعتقاداتی، پا به این بارگاه می‌گذارند، نمی‌دانم چرا همیشه حرم شلوغ است، همیشه در این مکان تمامی چراغ‌ها روشن است، در هر ساعت و دقیقه‌ای از شبانه‌روز می‌روی، حرم امام رضا(ع) مملو از جمعیت است، زمانی که این جمعیت را می‌بینم، احساس می‌کنم تنها نیستم، نه من، بلکه تمامی افرادی که در آن‌جا هستند... همه در حال راز و نیاز هستند، افرادی را دیده‌ام که حاجت می‌گیرند، یکی بیمار است، یکی برای بیماری دیگری دعا می‌کند، یکی در زندگی‌اش گره‌ای کور دارد و آمده حاجت بگیرد، آن یکی به دنبال شفاعت و همه این موارد از ابهت و شکوه و بزرگواری امام رضا(ع) است. او انسان بزرگی بود.
    _از این‌که مسلمان هستی، چه احساسی داری؟
    عرفــان: احساس راحتی دارم، دلم می‌خواهد آیین‌های آن را مو به مو اجرا کنم، چون که انسان‌ساز است، دلم می‌خواهد یک مومن واقعی باشم... دلم می‌خواهد به همه کمک کنم، دلم می‌خواهد دل مردم را شاد کنم، نمی‌دانم، می‌توانم یا نه؟ اما تمام سعیم را می‌کنم. اسلام به من آرامش را هدیه داد.
    _ و از همسرت راضی هستی؟
    عرفــان: می‌گویند: همسر خوب، نعمت است، خدا را شاکرم.
    _ بحث را عوض می‌کنیم، از غذاهای ایرانی خوشت می‌آید؟
    عرفــان: عالی و بسیار خوشمزه است، به خصوص باقالی‌پلو با ماهیچه... من تجربه زندگی در پرتغال، آلمان، مجارستان و بلژیک را دارم، باید بگویم غذاهای ایرانی با مزاج تمام مردم دنیا سازگاری دارد.
    _ چه تفاوتی بین غذاهای ایرانی و نیجریه‌ای است؟
    عرفــان: غذاهای ایرانی سبک هستند، اما غذاهای ما بسیار سنگین و از طرفی طبخ‌شان هم خیلی دردسر آفرین است. ضمن این‌که ایرانی‌ها خیلی برنج می‌خورند، اما در کشورهای آفریقایی، هفته‌ای یک بار برنج مصرف می‌کنند.
    _ و طرز تهیه غذایی را می‌دانید؟
    عرفــان: بله، فراموش نکنید، من از 15 سالگی تنها زندگی می‌کردم، به طور حتم طرز تهیه چند غذا را می‌دانم.
    _مواد اولیه غذاهای نیجریه‌ای از چیست؟
    عرفــان: گوشت گاو، یک نوع سیب‌زمینی محلی به نام <یم>، سبزی‌های محلی که در ایران ندیدم.
    _تفاوت فرهنگ ایران با نیجریه را در چه می‌دانید؟
    عرفــان: تفاوت آشکاری که در این فرهنگ دیده‌ام، ازدواج‌های فامیلی است که این نوع ازدوا‌ج‌ها در کشور ما ممنوع است و اقوام نمی‌توانند با یکدیگر ازدواج کنند.

    خانواده سبز

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com

     



    پدر آریوس ::: جمعه 86/5/26::: ساعت 10:21 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

    یک اوکراینی در محضر آیت‌الله شفیعی مسلمان شد

    یک خانم اوکراینی با حضور در دفتر آیت‌الله سید علی شفیعی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری مسلمان شد.

    به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ "امیلیا تساتسکا" متولد سال 1984 در اوکراین، با اراده و اختیار کامل از کیش سابق خود (مسیحیت) عدول نموده و با اعتراف به حقانیت دین مبین اسلام و برحق بودن مذهب تشیع، اظهار شهادت نمود و به وحدانیت خداوند متعال و رسالت حضرت محمد بن‌عبدالله(ص) و امامت حضرت علی‌بن ابیطالب (ع) و سایر عقاید حقه اسلامی و مذهبی و متعهد به انجام فرایض دینی گردید و نام مقدس "فاطمه" را برای خود انتخاب نمود.

    سایت ایسنا

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/5/26::: ساعت 10:13 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

    اعتقاد مسلمانان در مورد حضرت عیسی و سرگذشت آن حضرت با اعتقاد مسیحیان چه تفاوتی دارد و آنها چه میگویند؟

     

     

     

     

     

    مسلمانها مسیح را پیامبری از پیامبران الهی میدانند. پیامبری که خود دارای شریعت و کتاب بوده است ولادتش که نشان از پیامبری وی داشته، از مادر ارجمندی به نام مریم صورت پذیرفته است. تولد خارق العادهاش، سبب نشده که وی بندگی خدا را انکار نماید. یا مردم را به پرستش غیر خدا دعوت کند. درباره ی سرانجام زندگی مسیح، قرآن سخن کسانی را که مدعی قتل وی شدهاند، ناشی از اشتباه آنها میداند. و عقیده دارد که خداوند مسیح را به سوی آسمان بالا برده است.

    اما نظر مسیحیت درباره ی عیسی که تحت عنوان «مسیحشناسی» آمده، با نظر اسلام متفاوت است، آنها در قالب «تثلیث» عیسی را به عنوان خدا، در کنار دو خدای پدر و روح القدس قرار دادهاند. و در قالب «الوهیت» معتقدند که خدا، در موجود عیسی تجسم یافته است. و درباره ی سرانجام عیسی گفتهاند مسیح متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند. با توجه به این موارد اساسی اختلاف دیدگاه به توضیح و نقد هر یک میپردازیم.

    عیسی: خدایی در میان خدایان

    «تثلیث» به این معناست که خدا هر چند از حیث تعداد، یکی است، ولی در سه شخصیت و ذات یعنی خدای پدر، خدای پسر و روح القدس، تجلی و ظهور یافته است.

    نقد نظریه ی تثلیث

    تثلیث نه با عقل سازگار است و نه با اصول شرایع آسمانی. عقل ستیزی تثلیث از این روست که یک چیز محال است در عین حال که یکی است، سه چیز باشد. و دین ستیزی آن به دلیل مخالفت با اساس دعوت شریعتهای آسمانی است. اگر سه ذات که هر یک دارای شخصیت و صفات مستقل هستند داشته باشیم، سه اله داریم. و چند خدایی با روح دعوت همه ادیان به یک خدا، ناسازگار است، عدم پذیرش تثلیث از سوی عقل و دین، موجب شده که انسانهای الهی درباره ی آن دچار سرگردانی شوند. و دین مسیح، جاذبه ی خود را برای کسانی که تمایل قلبی نسبت به آن دارند، از دست بدهد.

    عقیده ی به تثلیث در میان مسیحیان اولیه جایی نداشته و بعدها از ناحیه ی پولس وارد مسیحیت شده است. بعدها شورای اسقفهای اعظم کلیسا که در سال 325 میلادی در شهر نیکائیه منعقد شد، آن را به عنوان جزئی از ایمان مسیحی قرار داد.

    خداوند در آیاتی از قرآن تثلیث را ناشی از مبالغه ی در دین دانسته. و قائلین به آن را کافر میداند.

    عیسی: تجسم خدای آسمان

    الوهیت به این معناست که مسیح را تجلی بخش ذات خداوند بدانیم. تجسد خدا در عیسی، به عنوان یک عقیده ی محوری در مسیحیت شناخته شده است. در انجیل یوحنا آمده: و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد.

    نقد الوهیت

    الوهیت نه با معیارهای عقل سازگار است و نه با آموزههای شرایع آسمانی. از نظر عقل، محال است که خدای نامحدود، در قالب جسم محدود، بتواند حلول کند. از نظر آموزههای دینی نیز، تمام دینهای آسمانی، دعوت به خدایی یگانه که از هر جهت نامحدود است، نمودهاند. مسیح نیز به عنوان یکی از پیامبران الهی، هیچگاه ادعای الوهیت نداشته است. این پولس رسول است که اولین بار برای مسیح جنبه ی الوهیت قائل میشود.

    قرآن مقام الوهیت را از مسیح به شدت نفی کرده و معتقدین به آن را کافر میداند.

    عیسی: مصلوب جاوید

    مسیحیت معتقد است آدم با خوردن از میوه ی درختی که از آن منع شده بود، مرتکب گناهی شد که خود و همه ی فرزندانش مستوجب عقاب شدند. نادیده گرفتن چنین خطایی، با عدل خداوند نمیساخت. و عقاب با رحمت الهی ناسازگار بود. این بود که پسر خود عیسی را به زمین فرستاد تا با تحمل رنج جانکاه مرگ بر صلیب، همه ی ابنای بشر را از گناه برهاند. و به این ترتیب عدالت خواهی خدا درباره ی مجازات شخص گناهکار، ارضاء شد. این بود که پولس رسول نوشت: و چنانکه در آدم همه میمیرند، در مسیح، همه زنده خواهند شد.

    نقد نظریه تصلیب

    نظریه ی به صلیب کشیده شدن مسیح، اگر چه از نظر عقل، امری محتمل است. ولی نتایجی که مسیحیت از آن به دست میآورد، از جمله آمرزش گناه ذاتی انسان، با روح آموزههای ادیان آسمانی منافات دارد. چرا که رسوخ گناه در ذات انسان، وی را از پذیرش تکالیف الهی انبیاء بازداشته و لذا بعثت انبیاء برای هدایت بشر، امری عبث خواهد بود. از آن گذشته با توجه به غنای ذاتی خداوند و رحمت و لطف بیانتهایش که همه ادیان، از جمله مسیحیت آن را پذیرفتهاند، چه لزومی دارد که خداوند برای بخشش انسان از وی فدیه بگیرد؟ آیا اعتقاد به فدیه، نوعی نگاه تاجر پیشگی به احتمال خداوند نمیباشد؟

    این پولس رسول است که برای اولین بار اعتقاد به مصلوب شدن عیسی به خاطر آزادی و رستگاری انسان، را وارد مسیحیت میسازد.

    به نظر میرسد برنده اصلی اعتقاد به مصلوب شدن مسیح، یهود باشد. این یهود بود که توطئه قتل عیسی به دست پیلاطس، حاکم روم را فراهم آورد. و چیزی که میتوانست مایه ی خشم مسیحیت بر علیه یهود شود، با چنین اعتقادی، تبدیل به زمینه چینی یک رسالت الهی از طرف یهود را فراهم آورد. از اینها گذشته افسانه مصلوب شدن عیسی، ناشی از اشتباهی بود که در شناسایی مسیح رخ داد و فرد دیگری به جای وی به صلیب کشیده شد، و خداوند عیسی را با جسم و روحش به آسمان برد.

    نگاهی دیگر

    تفاوت نگاه مسیحیت با آنچه اسلام درباره ی عیسی میگوید، ناشی از نوع قضاوت درباره ی زندگی و سرانجام وی است. آفرینش خاص عیسی، که بدون دخالت پدری بوده است، این توهم را ایجاد نمود که وی بشر نبوده است. لذا شایسته است که وی را در کنار خدا و روح القدس که واسطه فیض الهی به پسر بوده است، قرار دهیم. و میتوان درباره ی وی سخن بالاتری گفته و در مقام الوهیت، وی را خدای تجسد یافته در میان بشر قرار دهیم. به این ترتیب یک نزدیکی کامل میان خدا و بشر به وجود میآید. سرانجام مسیح نیز همچون زندگیش،‌ شاهکاری جاودانه است. شاهکاری که در آن، عیسی خود را به خاطر نجات بشریت قربانی میکند و همه را رستگاری و نجات میبخشد. اسلام چنین اعتقاداتی را ساخته و پرداخته ذهن بشر میداند، سخن حق همان چیزی که در آیات قرآن راجع به شخصیت عیسی گفته شده است. سخنانی که وی را از افسانه و اسطوره بود. رهایی بخشیده و در قلب و روح همه مؤمنان جای میدهد. چنانکه در صدر اسلام، نجاشی (پادشاه حبشه) با شنیدن آیاتی از سوره ی مریم، از زبان جعفر بن ابیطالب، در تصدیق آن گفت: در گفتار پیامبر اینها و آنچه که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه میگیرند.

    همانا مسیح پسر مریم فرستاده خداست

    نساء/171.

     

     

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: پنج شنبه 86/5/25::: ساعت 10:37 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    مباحثه سفیر ایران و راهبه مرکز مسیحیان ارتدکس/ قرآن بر معجزات متعدد حضرت مسیح تصریح دارد

    گروه سیاسی: راهبه مرکز مسیحیان ارتدکس مکزیک با حضور در سفارت جمهوری اسلامی ایران، به مباحثه با سفیر ایران درباره‌ اسلام و مسیحیت و تفاوت‌ها و نقاط مشترک آنها پرداخت.

    به گزارش خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا) چندی قبل مادر «دیونیسیا» راهبه مرکز مسیحیان ارتدکس مکزیک به دعوت سفیر جمهوری اسلامی ایران در مکزیک،‌ در محل سفارت کشورمان حضور یافت و در مورد موضوعات مشترک و نیز تفاوت‌های دین مبین اسلام و مسیحیت به ویژه ارتدکس نظیر ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی از جمله ازدواج، فلسفه خلقت انسان، فلسفه حجاب و سایر موارد مرتبط، با «قدیری» سفیر ایران به مباحثه نشست که مشروح آن به شرح ذیل است:

    قدیری: ما معتقدیم که خداوند برای هدایت بشر پیامبران متعددی را مامور کرده است. ما، پیامبران الهی در مقاطع تاریخی مختلف را مثل معلمین مقاطع مختلف تحصیلی می‌دانیم. معلم مقطع دانشگاه آموخته‌های معلمین مقطع دبیرستان را تکذیب نمی‌کنند، بلکه آن را تکمیل می‌کنند. معلمین مقطع دبیرستان هم آموخته‌های دوران دبستان را تکمیل می‌کنند.

    ما معتقدیم که حضرت عیسی مسیح (ع) پیامبر بزرگ الهی است و حضرت مریم را فردی مقدس و باکره می دانیم. ما هدایت‌های حضرت مسیح را مکمل هدایت‌های حضرت موسی (ع) می‌دانیم و معتقدیم که پیامبر اسلام(ص) نیز هدایت‌های ادیان الهی قبلی را تکمیل کرده است.

    معتقدیم که کلام خدا بر تمامی پیامبران نازل شده است. به عبارتی نمی‌توان مسلمان بود و حضرت عیسی مسیح و یا حضرت موسی را مقدس ندانست. به عبارتی دیگر ما نیز مسیحی هستیم، منتهی حضرت عیسی را فرزند خدا نمی‌دانیم، بلکه او را پیامبری بزرگ محسوب می‌کنیم. هر چند که می‌دانیم که او پدر نداشت و حضرت مریم باکره بود. به معجزات متعددد حضرت مسیح نیز اعتقاد داریم و در قرآن ذکر شده است، سوره‌ای در قرآن به نام مریم وجود دارد. معتقدیم که آن پیامبری که حضرت مسیح وعده ظهور آن را دادند، همان پیامبر اسلام است.

    پیامبر اسلام مانند سایر پیامبران الهی سواد خواندن و نوشتن نداشت تا کسی نتواند کلام آنها را آموخته‌ها از آموزگاران نسبت دهد.

     قدیری:
    ما معتقدیم که خداوند برای هدایت بشر پیامبران متعددی را مامور کرده است. ما، پیامبران الهی در مقاطع تاریخی مختلف را مثل معلمین مقاطع مختلف تحصیلی می‌دانیم

    حدود یک هزار و چهارصد سال قبل پیامبر بزرگوار اسلام فرموده است: « شکستن شاخه هر درختی مانند شکستن بال فرشته است.» و یا فرمودند: « اگر کسی فردی را به خاطر فقرش تحقیر و یا به خاطر ثروتش ستایش کند، به جنگ با خدا پرداخته است».

    اکنون شاهدیم که احزاب بسیاری در حمایت از محیط زیست فعال و قوی هستند و حتی نامشان را نظیر "حزب سبز" از آن گرفته‌اند. کدام حزب سبز یا طرفدار محیط زیست تا کنون شعاری با این استحکام در مورد حفظ محیط زیست داده است؟ این عبارات نمی‌توانند کلام بشر باشند، اینها کلام خدا است.

    زن در اسلام از جایگاه والایی برخودار است. اکثریت زنان ایران مانند شما ـ راهبه‌ها ـ لباس می‌پوشند.

    فلسفه حجاب در اسلام را خدمتتان توضیح می‌دهم. خدا انسان را با ویژگی‌های متفاوت آفرید. انسان برای زنده ماندن باید انرژی کسب کند و کسب انرژی از طریق خوردن است. اگر غذاها تلخ و بد مزه و بد بو می‌بود؛ انسان چاره‌ای جز خوردن نداشت تا بتواند زنده بماند، همانگونه که داروهای تلخ را برای زنده ماندن مصرف می‌کند! اما چون خدا ارحم‌الراحمین است، خواسته است که تامین نیاز بشر توام با لذت باشد، لذا قدرت چشایی را در دهان ما قرار داد و این همه محصولات متنوع را خلق کرد، به نحوی که زمان صرف غذا زمان مطلوب و لذت‌بخشی برای ما محسوب می‌شود.

    بقای نسل بشر نیز بر پایه رابطه زن و مرد استوار است. خدا خواست این ارتباط نیز مطلوب باشد و بنابراین جذابیت جنسی متقابل مرد و زن را در آفرینش انسان مقرر داشت که این جذابیت از نظر اسلام نعمتی الهی و ارزشی مطلوب است. این نقطه مشترک اسلام با فرهنگ رایج غربی است.

    در اسلام جذابیت جنسی یک ارزش زناشویی است، ولی در غرب علاوه بر ارزش زناشویی، ارزشی اجتماعی نیز محسوب می‌شود؛ به این معنا که اگر زنی در غرب جذاب باشد، بیشتر مورد احترام است و راحت‌تر شغل پیدا می‌کند، البته من از فرهنگ غرب صحبت می‌کنم و نه از مسیحیت.

    اسلام برای اینکه جذابیت جنسی در روابط زناشویی وجود داشته باشد، ولی از روابط اجتماعی حذف شود، راه‌های مختلفی ارائه می‌کند که یکی از آنها حجاب است. در این صورت وقتی زنی محجبه وارد جامعه می‌شود، زیبایی و جذابیت جنسی او حذف و توانمندی‌های فکری او بروز می‌کند. هفتاد درصد از ظرفیت دانشگاه‌های ایران در اختیار زنان است و آنها حتی در المپیاد رشته‌های مختلف علمی موفقیت‌های چشمگیری داشته‌اند.

     سفیر ایران در مکزیک:
    بقای نسل بشر نیز بر پایه رابطه زن و مرد استوار است. خدا خواست این ارتباط نیز مطلوب باشد و بنابراین جذابیت جنسی متقابل مرد و زن را در آفرینش انسان مقرر داشت که این جذابیت از نظر اسلام نعمتی الهی و ارزشی مطلوب است. این نقطه مشترک اسلام با فرهنگ رایج غربی است

    نه مرد و نه زن نباید به عنوان عنصر جذاب از نظر فیزیکی وارد جامعه شوند. علت تفاوت در نوع پوشش به دلیل تفاوت زن و مرد در نوع خلقت است. دانشمندان غربی در زمینه تحریک‌پذیری مرد و زن آزمایشاتی انجام داده‌اند که نتیجه آن نشان می‌دهد تحریک‌پذیری جنسی مرد از طریق نگاه بیشتر از تاثیرپذیری زن از طریق نگاه است، بر همین اساس زن بایستی پوشیده‌تر باشد.

    معتقدیم که حضرت مریم(س) محجبه بوده‌اند. هیچ‌گاه وصف اندام او را نشنیده و نخوانده‌ایم، زیرا با حجاب خود اجازه نداده‌اند که از این جنبه مورد ارزیابی و قضاوت قرار گیرند. در موزه لوور پاریس تابلوی نقاشی‌ای از حضرت مریم(س) در محیطی باز با زنان و سایر افراد هم عصرش به نمایش گذاشته شده است. البته نقاشی به عصر دیگری تعلق داشته، ولی در این نقاشی تصور نقاش از آن زمان متجلی شده است. در این نقاشی حضرت مریم(س) با تعدادی از زنان با حجاب کامل و تعدادی زن بی‌حجاب در محیطی باز دیده می‌شوند که در مقابل یکدیگر به گفت‌وگو مشغولند. این تصویر نشان می‌دهد که (حداقل در تصور نقاش) حجاب حضرت مریم(س) لباسی سنتی نبوده است، زیرا دیگر زنان در محیط عمومی بدون حجاب بودند.

    در اسلام فلسفه حجاب، آزادی روابط اجتماعی از تاثیرپذیری جذابیت‌های جنسی است. در جوامع اسلامی هر چه سن زنان بالاتر رود محترم‌تر می‌باشند. اما در غرب پرسیدن سن زنان مسن یک سئوال نامطلوب محسوب می شود، زیرا آنها از بیان سن خود پرهیز می‌کنند و از آنجایی که مسن بودن به معنی از دست‌دادن زیبایی‌های فیزیکی است، از نظر اجتماعی نامطلوب محسوب می‌شود.

    دختران محجبه که مایل نیستند اندام خود را نمایش دهند در فرانسه از ادامه تحصیل محروم می‌شوند. زنان محجبه در بعضی مشاغل منع شده‌اند و این در حالی است که فحشا و همجنس‌گرایی در فرانسه و سایر کشورهای غربی ترویج می‌شود.

    مادر روحانی: از اینکه شما در بیان اعتقادات خود آزادانه رفتار می‌کنید، خوشحال هستم و به شما احترام می‌گذارم. چهره شما نورانی است، مانند کسی است که راهش را یافته است. شما مانند کسانی هستید که به انسان‌ها نزدیک می‌شوید و می‌خواهید با آنها تبادل نظر کنید و از بیان اعتقادات خود هراسی ندارید. شنیدن صحبت‌های شما جالب است. من مسیحی ارتدکس هستم، بر این باورم که مسیح خدای واقعی است و مادرش مادر خداست و به تثلیت ـ خدا، پسر و روح القدس ـ ایمان دارم. در انجیل در مورد زن و رابطه زن و شوهر مطالبی آمده است. از نظر ما پوشش در مسیحیت ارتباطی با زن ندارد. برای اینکه زندگی راهبه زندگی خاصی است. بنابراین تمامی راهبه‌ها یکنواخت لباس می‌پوشند و تفاوت ما در پوشیدن مقنعه است. زنی که به عنوان راهبه وارد کلیسا می‌شود، خود و زندگی‌اش را به خدا اختصاص می‌دهد و سرش را می‌پوشاند. معتقدیم که زن پوشیده وارد کلیسا شود. در گذشته سرشان را می‌پوشانیدند.

    این لباس ( با اشاره به لباسش) پوشش مختص حضرت مریم(س) در آن زمان نبود و تمامی زنان اینگونه می‌پوشیدند. جهان به سمت گناه پیش می‌رود و تدریجا از تعالیم کتاب مقدس فاصله می‌گیریم. یک راهبه زندگی خدایی را ادامه می‌دهد. زنی که برای راهبه شدن وارد کلیسا می‌شود، خودش تصمیم می‌گیرد. راهبان ـ مردها ـ نیز از آنجایی که زن در زندگی‌شان نیست، خود و زندگیشان را وقف خدا کرده‌اند، ریش و موهایشان را بلند می‌کنند. رنگ سیاه پوشش راهبه‌ها و راهبان در مسیحیت مفهوم خاصی دارد و نشانه مرگ در جهان است. به همین خاطر من شنا و رقص نمی‌کنم و برای خدمت به خدا و کمک به نیازمندان آماده‌ام. فلسفه ما آمادگی برای مرگ است. بر اساس کتاب مقدس حضرت مسیح بازخواهد گشت.

    دست ندادن ما با مردان نیز به دلیل این است که ما خود را به خاطر گناه حضرت حوا گناهکار دانسته و خود را شایسته دست دادن با مردان نمی‌دانیم.

    قدیری: ما شیعیان به عروج حضرت عیسی(ع) معتقدیم و بر این باوریم که شخصی مشابه ایشان به صلیب کشیده شده است. ضمنا معتقدیم که حضرت مسیح(ع) با حضرت مهدی(عج) امام دوازدهم شیعیان ظهور خواهند کرد و جزو یاران ولی‌عصر(عج) خواهند بود.

    معتقدیم او هرگز ادعا نکرد که فرزند خدا است و معتقدیم دیگران از فرط علاقه به او چون پدر نداشت، او را فرزند خدا نامیدند. حال آنکه حضرت آدم و حوا نه پدر داشتند و نه مادر و کسی ادعا ندارد که آنها فرزند خدا هستند، بلکه همگی آنها را مخلوق خدا می‌دانیم.

    همچنین ما معتقدیم که هر کس مسوول اعمال خود است و زنان نباید به خاطر خطای حضرت حوا احساس گناه کنند و پاسخگوی اشتباه او باشند. ضمنا معتقدیم که خداوند حضرت آدم و حوا را بخشیده است و جایگاه آنها بهشت است. ضمنا ما حضرت مریم(س) را نیز معصوم می‌دانیم. فلسفه دست ندادن زنان در اسلام نیز برای رعایت مقام زن و احترام به او است.

     قدیری:
    در اسلام فلسفه حجاب، آزادی روابط اجتماعی از تاثیرپذیری جذابیت‌های جنسی است. در جوامع اسلامی هر چه سن زنان بالاتر رود محترم‌تر می‌باشند. اما در غرب پرسیدن سن زنان مسن یک سئوال نامطلوب محسوب می‌‌شود

    مرگ حق است و دنیای دیگری وجود دارد. حضرت علی(ع) امام اول شیعیان در این رابطه می‌فرمایند: دنیا مزرعه آخرت است. ما مسلمانان خدا را یکی می دانیم و معتقدیم که همه انسان‌ها شایسته ورود به بهشت هستند و این آنها هستند که با اعمال خود راهی بهشت می‌شوند و یا خود را از آن محروم می‌کنند.

    ما معتقدیم که اگر کسی فردی را نجات دهد مثل این است که تمامی بشریت را نجات داده است. پوشش سیاه در جوامع اسلامی به علامت مرگ نیست، بلکه به دلیل جلوگیری از بازتاب نور و ممانعت از نمایان شدن اندام بدن می‌باشد. از سوی دیگر پوشیدن لباس‌های رنگی به شرط رعایت حجاب و نمایان نشدن بدن بلامانع است.

    نقاط مشترک بین ادیان اسلام و مسیحیت نیز زیاد است. می‌توانیم به عنوان پیروان دو مذهب مهم الهی با اهداف مشترک علیه پورونوگرافی،‌ فساد،‌ بی‌عدالتی و حمایت از ستمدیدگان و خیلی امور دیگر همکاری کنیم.

    انتظارم از شما خواهر مذهبی این است که مثلا زمانی که زنان مسلمان محجبه در فرانسه از تحصیل محروم می‌شوند، اعتراض کنید. اگر حضرت مریم امروز حضور داشت در فرانسه و برخی کشورها برای او حق تحصیل و کار قائل نبودند.

    مادر روحانی: یکی از مادران مقدس در فرانسه در رشته حقوق تحصیل می‌کرد. به او گفتند که به خاطر حجابت نمی‌توانی تحصیل کنی، او گفت این عادلانه نیست و اگر به من فشار بیاورید مساله را به مطبوعات می‌کشانم. این مادر مقدس در آنجا انقلابی به پا کرد و نهایتا مسوولان مجبور شدند که حجاب او را بپذیرند.

    قدیری: در مورد اقلیت‌های مذهبی در ایران باید بگویم که آنها از احترام ویژه‌ای نزد مردم برخوردار هستند. از آنجایی که تعداد آنها کم است و در تمامی مناطق پراکنده‌اند، نمی‌توانند در انتخابات منطقه‌ای موفق شوند. ما برای حضور اقلیت‌های دینی در مجلس،‌ شرایطی را فراهم کردیم که انتخابات برای آنها سراسری باشد. در حال حاضر جامعه مسیحیان دو نماینده و یهودیان یک نماینده در مجلس شورای اسلامی دارند.

    این را هم بگویم که به اعتقاد ما بین صهیونیست‌ها و یهودی‌ها فرق است، هر چند یک صهیونیست می‌گوید که یهودی است. مثلا طالبان در افغانستان نماینده اسلام محسوب نمی‌شوند، همانطور که فاشیسم و نازیسم علی‌رغم ادعای مسیحی بودنشان برابر با مسیحیت نیستند و همین‌طور صهیونیست با یهودیت هم‌طراز نیست. ما صهیونیسم را مثل فاشیسم و نازیسم حزب و جریانی جنایتکار می‌دانیم، در حالی که یهودیت و مسیحیت را ادیان الهی می‌شناسیم و برای پیروان واقعی آنها احترام زیادی قائل هستیم.

     مادر روحانی:
    جهان به سمت گناه پیش می‌رود و تدریجا از تعالیم کتاب مقدس فاصله می‌گیریم. یک راهبه زندگی خدایی را ادامه می‌دهد. زنی که برای راهبه شدن وارد کلیسا می‌شود، خودش تصمیم می‌گیرد

    ما از حق خواهران روحانی برای تحصیل در ایران حمایت می‌کنیم و توقع داریم شما نیز از حقوق زنان مسلمان در جوامع مسیحی حمایت کنید. در یونان فیلمی اهانت‌آمیز علیه حضرت عیسی مسیح(ع) به نمایش گذاشته شد که ما در ایران به اکران این فیلم اعتراض کردیم. در ایران توهین به پیامبران و به ویژه حضرت عیسی(ع) و حضرت مریم(س) جرم و توهین به اسلام محسوب می‌شود. این باور ما است.

    مادر روحانی: موضع شما از مواضع بسیاری از مسیحیان و حتی ارتدکس‌های یونان بهتر بود، زیرا اغلب ارتدکس‌ها متوجه این بی‌حرمتی نشدند؛ از این جهت شما یک مسیحی واقعی هستید. حتی یکی از هنرپیشه‌های این فیلم نیز ارتدکس بود. من از ملاقات و گفت‌وگو با شما خوشحال شدم و از جنابعالی برای بازدید و گفت‌وگو به کلیسای ارتدکس دعوت می‌کنم.

    در خاتمه، در خاتمه دکتر قدیری یک جلد قرآن و یک لوح فشرده حاوی فیلم مریم مقدس اهدا کرد که مورد استقبال راهبه ارتدکس مذکور قرار گرفت.

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: چهارشنبه 86/5/24::: ساعت 11:45 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    بزرگترین مرکز کلیسای لوتران اعلام کرد روحانیان همجنس‌باز لوتران قادر به ادامه فعالیت‌های معنویشان هستند.

    به گزارش موعود به نقل از رویترز کلیسای اوانجلیک لوتران آمریکا در جلسه‌ی سالیانه خود توافق‌نامه‌ای صادر کرد که در آن به اسقف‌ها دستور داده شد از جریمه‌ی انضباطی کشیشانی که مرتکب "روابط هم‌جنس" شده‌اند بپرهیزند.

    این توافق با آرای 538 در برابر 431 نفر به تصویب رسید.

    این کلیسا که 4.8 ملیون نفر عضو دارد پیش از این به همجنس‌بازان نیز اجازه ایفای نقش کشیشی داده بود، اما به شرطی که از این کار پرهیز کنند.

    صدور چنین اعلامیه‌ای خشم سایر کلیساها، بخصوص کلیسای انگلستان را برانگیخته است.

    به نظر میرسد چنین اعلامیه‌ای، آن هم از سوی یک مرکز دینی، گامی تازه در مشروعیت بخشیدن به عمل لواط  که در تمام ادیان از آن نهی شده است، باشد. 
     

     

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: چهارشنبه 86/5/24::: ساعت 10:8 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     

    راسموسن که در حال حاضر کشیش کلیسای پروتستان دانمارک است این مطلب را روز یکشنبه در کنفرانس بین‌المللی "معرفی شخصیت و اندیشه‌های پیامبر عظیم الشان اسلام (ص)" اعلام کرد.

    وی افزود : رفتار پیامبر اسلام (ص) نشان می‌دهد که چگونه ما باید با افراد دیگر برخورد کنیم.

    این محقق دانمارکی که ‪ ۳۰‬سال در رابطه با دین اسلام تحقیق کرده است ادامه داد : پیامبر اسلام (ص) علاوه بر اینکه با افراد شرور در جامعه مقابله می‌کرد، اما در عین حال به‌ عنوان یک شخص مسوولیت پذیر خود را در قبال آنها مسوول می‌دانست.

    راسموسن که در حال حاضر مدیریت مرکز تحقیقات اسلام مسیحیت در کپنهاک را برعهده دارد ، افزود : از سوی دیگر بین مذهب شیعه و مسیحیت نیز مسایل مشترک بسیاری وجود دارد که از جمله آنها می‌توان به موضوع تلاش و مجاهدت انسانهای خوب نظیر امام حسین(ع) در راه عظمت الهی اشاره کرد.

    این محقق دانمارکی در رابطه با موضوع انتشار کاریکاتورهای ضد اسلامی نیز گفت : متاسفانه جامعه دانمارک شناخت درستی از اسلام و معتقدات مسلمانان ندارد ، زیرا همواره آنها را با معیارهای دنیای مسیحیت مورد توجه قرار می دهد، این درحالی است که جامعه غرب باید مسلمانان و معتقدات آنها را با معیارهای اسلامی مورد توجه قرار دهد.

    وی ادامه داد : تنها با شناخت صحیح و درست از اسلام و اعتقادات مسلمانان است که دنیای غرب می‌تواند رفتاری معقول و همراه با گفت و گوهای سازنده با جهان اسلام داشته باشد.

    راسموسن در عین حال از سیاستمداران کشور خود به دلیل ارایه نکردن طرح‌های مناسب برای جذب مسلمانان در جامعه دانمارک انتقاد کرد و افزود : دولت نه تنها در این زمینه موفق نبوده ، بلکه حتی سیاستمداران ما لوایح و قوانین لازم را نیز در این زمینه تهیه نکرده‌اند.

    این محقق و اسلام‌شناس غربی اضافه کرد : از سوی دیگر دانمارک در رابطه با بحرانی که اخیرا بر سر انتشار کاریکاتورها ایجاد شد ، باید روابط خود را بار دیگر با مسلمانان و کشورهای اسلامی احیا کند.

    کنفرانس بین‌المللی معرفی شخصیت و اندیشه‌های نبی مکرم اسلام (ص) روز یکشنبه و همزمان با سالروز ولادت حضرت ختمی مرتبت، در شهر کپنهاک پایتخت دانمارک برپا شده بود.

    در این همایش یک روزه که همزمان با نام‌گذاری سال پیامبر اعظم (ص) برپا شد، اندیشمندان و متفکرانی از کشورهای مختلف جهان از جمله انگلیس، اتریش، دانمارک و ایران درباره ابعاد شخصیت و جایگاه رفیع رسول مکرم اسلام (ص) سخنرانی کردند.

    در این کنفرانس که توسط سفارت جمهوری اسلامی ایران در دانمارک و در مرکز مطالعات بین‌المللی این کشور در کپنهاک برگزار شد، اندیشمندان و علمای مسلمان، مسیحی و سایر ادیان الهی مقیم دانمارک به همراه شخصیت‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این کشور بهمراه سفرا و نمایندگان سفارت‌خانه‌های خارجی در دانمارک از جمله سفرا و نمایندگان کشورهای اسلامی حضور داشتند.

    "حجت‌الاسلام احمد واعظی" و "حسن رحیم‌پور ازغدی" از جمله اندیشمندان ایرانی حاضر در این همایش بودند.

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: چهارشنبه 86/5/24::: ساعت 4:1 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    عیسی ـ علیه السّلام ـ پس از تولد مدتی گمنام بود و به دیده ها دیده نشد داستان او در تاریخ چگونه است و از کجا آغاز دعوت کرد؟

      برای پاسخ به این سؤال می توان از دو منبع استفاده کرد:

    نخست منابع مسیحی که عمدتاً اناجیل هستند و چون اناجیل، از نظر زمان نگارش، بعد از حیات زمینی مسیح ـ علیه السّلام ـ به رشته ی تحریر درآمده اند، و نیز بخاطر وجود تناقضات فراوان در آنها، بطوری که برخی از آزاد اندیشان مسیحی در مورد موجودیت خارجی حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ به ورطه ی تردید افتاده اند، فلذا نمی توانند منبع متقن علمی برای بیان تاریخ زندگی آن حضرت بشمار آیند.

    ولی با این همه آنچه درباره ی آن حضرت ذکر شده است چنین است:

    حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ در دوره ی حکومت هیرودس بزرگ، در بیت لحم متولد شده است. بعد از جریان تولد و ماجراهای هم زمان با آن، دوران رشد و نموش را در شهر کوچک ناصره گذرانده است. اما در مورد اینکه آیا حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ تحت نوعی تربیت دینی پرورش یافته است یا خیر؟ و نیز اینکه آیا حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ جزو گروه دینی خاصی در یهودیت بوده یا خیر؟ مطلبی در اناجیل چهارگانه وجود ندارد. زمان بعثت آن حضرت را چند سال قبل از عروجش (وفاتش) تقریباً بین سالهای 27 و 29 میلادی تخمین زده اند و گفته اند در این سالها جذب موعظه های یحیی تعمید دهنده شده یحیی هم حضرت را در رودخانه ی اردن تعمید داد و بدین وسیله رسالت او آغاز شد. و در مورد محدوده ی تبلیغی او، چنین نوشته اند که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ زمانی را در سلک و مشی خاص، اطراف جلیل و فلسطین شمالی سپری کرد و در آنجا به سبب تعالیم و شفابخشی هایش معروف شده بود.

    منبع دومی که می توان از آن استفاده کرد، قرآن و روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است که به دلیل خدشه ناپذیر بودن قرآن و روایات متواتر و صحیح منابع خوبی برای مطالعه ی زندگی حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ بشمار می آیند. حال به ذکر برخی از آنها می پردازیم. در روایتی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ تاریخ ولادت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ شب بیست و پنجم ماه ذی القعدة الحرام بیان شده است. و در روایتی دیگر از امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مورد محل تولد آن حضرت چنین آمده است: «حضرت مریم (س) هنگامی که زمان ولادت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ فرا رسید برای وضع حمل از دمشق خارج شد تا به کربلا رسید و در موضع قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ وضع حمل کرد» در حدیث دیگری از امام باقر ـ علیه السّلام ـ بیت المقدس بعنوان مکان آغاز بعثت حضرت مسیح معرفی شده است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز در جواب سؤال شخصی چنین فرموده است: حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ هنگامی که در قنداق بود از طرف خداوند به مقام نبوت رسید و در نتیجه حجت خداوند بود اما هنوز به مقام رسالت مبعوث نشده بود، آیا نشنیده ای این آیه ی قرآن کریم را (انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً...)از آن هنگام که در آغوش مادر سخن گفت همچنان آیتی برای مردم و رحمتی از جانب خداوند متعال بر حضرت مریم (س) بود تا دو سالگی که در این مدت حجت خداوند بر مردم حضرت زکریا ـ علیه السّلام ـ بود (هنگامی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به دو سالگی رسید) حضرت زکریا ـ علیه السّلام ـ از دنیا رحلت فرمودند و بعد از او فرزندش حضرت یحیی در سن طفولیت به مقام رسالت مبعوث شد، آیا شنیده ای این آیه ی قرآن کریم را که (یا یحیی خذ الکتاب بقوة‌و آتیناه الحکم صبیا) و همچنان حضرت یحیی ـ علیه السّلام ـ حجت خداوند بود بر مردم تا زمانی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به سن هفت سالگی رسید، هنگامی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ هفت ساله شد به دستور خداوند حجت خداوند بر حضرت یحیی ـ علیه السّلام ـ و مردم شد. حضرت مسیح بعد از آنکه به مقام رسالت مبعوث شد پیوسته در بیت المقدس زندگی می کرد تا سن دوازده سالگی، در این زمان بود که هردوس ملک از دنیا رفت و حضرت مسیح به همراه مادرش به شام برگشت و در منطقه ی جبل الخلیل در روستایی به نام ناصره سکنی گزید و همچنان در آنجا تا سن سی سالگیش که از طرف خداوند مأمور شد برای تبلیغ به طرف بیت المقدس برگردد. در آنجا مانده بودند با توجه به مطالب فوق روشن می شود که، این سخن که آن حضرت مدتی به چشم دیده نشده و... مبانی تاریخی ندارد، نه در منابع اسلامی و نه در منابع مسیحی، همچنین باید گفت بر اساس هر دو منبع حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ مدتی در ناصره و بیت المقدس بوده است هر چند در سایر مطالب بین دو منبع مسیحی و اسلامی توافق وجود ندارد.

    منابع برای مطالعه ی بیشتر:

    1. ترجمه ی المیزان ، ج 3،‌ذیل آیات 42 تا 60،‌سوره ی آل عمران.

    2. تحقیقی در دین مسیح، جلال الدین آشتیانی.

    3. تاریخ جامع ادیان، جان . بی . ناس.

     

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/4/22::: ساعت 10:37 صبح
    نظرات دیگران: نظر

     

    درکلیسا به دلبری ترسا(6)

     

     پاپ بندیکت شانزدهم، برای سومین بار در مورد سخنانش در دانشگاه گینزبرگ، در دیدار عمومی روز چهارشنبه صحبت کرد.تکرار همان حرف سابق که معنی و هدف سخنان ایشان پنهان مانده است. نقل قول امپراتور رم، وسیله سوءتفاهم شده است.برخی ،سخنان تازه پاپ را دفاع از همان نقل قول تفسیر کرده اند. به عنوان نمونه،ستاکی میرچلی در :

     

    The Plain Dealer

     

    مقاله ای با عنوان :"دفاع پاپ از نقل قول" نوشته است. پیش از این اشاره کردم که نمی توان از پاپ انتظار داشت که حرفش را پس بگیرد و یا بالا تر از آن عذرخواهی کند.دلیلش کاملا روشن است. در کلیسای کاتولیک، تثلیث دیگری حاکم است. به جای پدر و پسر و روح القدس، سه گانه دیگری حاکم شده است: پولس، پاپ و کلیسا. در کلیسای کاتولیک ادبیات پولس حاکم است و نه مسیح.پولس که به خداوند درس حلال و حرام می داد، نگران بود که مبادا سادگی مسیح موجب گمراهی شود.تدبیر فیض خداوند به پولس اعطاء شده است.(رساله پولس رسول به افسیسان، باب سوم، آیه 1) نهاد عظیم دیوانسالارانه کلیسا و پاپ از همین تدبیر فیض ریشه می گیرد.چرا سادگی مسیح از کلیسا رخت بر بسته است؟پولس می گوید:" می ترسم چنان که مار به مکرخود حوا را فریفت، همچنین خاطر شما از سادگی که در مسیح است فاسد گردد."

     

    ( رساله دوم پولس رسول به قرنتیان، باب 11 آیه 3)

     

    بی دلیل نیست که پاپ مقدس در سخنرانی دانشگاه گینزبرگ، به امپراتور بیزانس و پولس ارجاع می دهد.حتی برای یکبار نه اشاره ای به مسیح می شود و نه سخنی از او روایت می شود.می خواهم بگویم مسیحیت مبتنی بر مسیح است و کلیسا مبتنی بر پولس، به روشنی روز است که فضای اناجیل با فضای اعمال رسولان و رساله ها بکلی متفاوت است. به عبارت دیگر گویی در رساله ها نسیم عهد عتیق بیشتر می وزد تا عهد جدید.از این رو سادگی مسیح جای خود را به پیچیدگی پولس می دهد. پولس فقیهی است با همان تحلیل و داوری غزالی در باره فقها، نشانه ای دیگر از تعبیر قرآنی احبار و رهبان.

     

    از این رو از حضرت پاپ به عنوان مقام قدسی پاپی در کلیسای کاتولیک اصلا نمی توان انتظاردیگری جز این که:" دیگران هستند که سخن ایشان را نمی فهمند" داشته باشیم.اما از زاویه ای دیگر،با یک متکلم و فیلسوف کاتولیک رویارو هستیم.با تجربه طولانی از تدریس الهیات مسیحی و ریاست شورای اعتقادی واتیکان.یک پژوهشگر درجه اول از همان تراز آلمانی. آیا از این زاویه می توانیم سخنان ایشان را نقد و رد کنیم؟ به دلایل پاپ و مدلول سخن توجه کنیم. متن سخنرانی را فارغ از این که سخن پاپ است بررسی کنیم. ببینیم آیا می توان از سخنران پذیرفت که سخن او را نفهمیده اند؟ به تعبیر شیخ محمود شبستری:

     

    سخن ها چون به وفق منزل افتاد

     

    در افهام خلایق مشکل افتاد

     

    پاپ یک متفکر است و سخنرانی آکادمیک خود را در فضای خاطره انگیز دانشگاه سابق خود و دیار خود مطرح کرده است. چون پاپ است. صبغه پاپ بودن سخن او را به رنگ و نمای دیگری جلوه داده است.

     

    یکم:این سخن که پاپ صرفا مطلبی را از امپراتور نقل کرده است، و این نقل به معنای تایید نیست، نیاز به تامل جدی دارد. وقتی مطلبی به عنوان سنگ بنای یک سخنرانی انتخاب می شود از سخنران انتظار می رود که آن سخن را اثبات یا تایید و در غیر این صورت نقد و رد کند. نقل مطلب بدون هیچگونه ارتباط یا جهتگیری سخنران امری باور نکردنی است. از حسن اتفاق توماس اکویناس که پاپ به ایشان هم اشاره کرده اند، درس های خواندنی در باره مفهوم کلمه و سخن و سخنرانی دارند.توماس اکویناس پس از سنت اگوستین، ستون خیمه کلام مسیحی-کاتولیکی است.

     

    در سال های 1270-1271 سنت توماس در پاریس درس هایی را در باره معانی کلمات و چگونگی تفسیر واژه ها ارائه داده اند.به عبارت دیگر چنان که توماس اکویناس اشاره می کند، در صدد بوده است که به گونه ای نگاه فلسفی به کلمات داشته باشد.

     

    در درس دوم می گوید، سخن در واقع نشانه گرایش روح است . امام علی (ع)نیز این حکمت را دارند که:"المرء مخبوء تحت لسانه" انسان در زیر زبانش پنهان شده است..نگین سخنرانی پاپ نقل قول از امپراتور است. چگونه می توان پذیرفت که پاپ بدون داوری این سخن را نقل کرده است.کارن آرمسترانگ که پژوهشگر مسیحی با اعتبار جهانی است به صراحت نوشته است که پاپ آن سخن را با خرسندی مطرح کرده ست. بر اساس سخن امپراتور که پاپ او را دانشمند معرفی می کند، اظهار نظرش را مقتدرانه می داند،مشی فکری امپراتور را مشی فلسفی یونانی تحلیل می کند و سر انجام در استنتاج سخن، مجددا به او ارجاع می دهد. تمامی نشانه های موافقت ضمنی است.

     

    دوم:بحث اصلی پاپ که تباین خشونت با ایمان و عقل و ذات باری است، در واقع پشتوانه نظری است که پاپ بنا می کند تا اثبات کند که اسلام دینی غیر عقلانی است. خدای اسلام اراده اش نسبتی با عقلانیت ندارد. در این بخش ایشان از ابن حزم نقل قول می کنند.نقل قول ایشان به واسطه اسلام شناس فرانسوی به نام آر آرنالدز است.به گمانم خود پاپ فرصت نداشته است که نظریات ابن حزم و موقعیت اندیشگی ابن حزم را بررسی کند.ایشان از ابن حزم به عنوان ابن حزن یاد می کنند.در هیچ یک از متونی که به زبان های اروپایی در باره ابن حزم نوشته شده است، ابن حزن نیامده است.این اشتباه البته به قول استاد خرمشاهی میکروسکوپی، نشانه ای است که اساسا پاپ نمی داند ابن حزم چه جایگاهی از نظر فکری در میان مسلمانان دارد. البته شباهت غریبی بین ابن حزم و پاپ هست. هر دو شیفته" دگم" به همان مفهوم " مدرسی" اش هستند.گلد زیهر مستشرق نامدار آلمانی کتاب مهمی در باره ابن حزم نوشته است. اگر پاپ فقط همان کتاب را دیده بود:

     

    اولا، به جای ابن حزم نمی نوشت ابن حزن و دوم، اساسا او را در جایگاه نماینده اندیشه اسلامی قرار نمی داد. وقتی قرار است بهانه ای جستجو شود که اسلام مخالف عقل است، البته ابن حزم به کار می آید. حکایت غریبی است. میراث فلسفی و فکری یونانی از طریق مسلمانان به اروپای قرون وسطی انتقال یافت و مسلمانان مهمترین مفسران فلسفه یونانی و به طور خاص نظریات ارسطو بودند. حال متهم می شوند که دین آن ها غیر عقلانی است. بدیهی است که برای فهم عقلانی بودن یا نبودن یک دین، باید به نص دین مراجعه کرد. یعنی به نص کتاب مقدس و قرآن مجید. اما این حکایت یک بار دیگر به شکل حسرت آوری تکرار شده است. می دانیم که سنگ بنا و گوهر اصلی ساختارکمدی الهی دانته از داستان پر ماجرای معراج پیامبر اسلام و نیز ارداویرافنامه گرفته شده است. گذار دانته در دوزخ و برزخ و بهشت، ابتکار او نیست.در سال 1919 میگوئل آسین پالاسیوس این موضوع را با دقت و جستجو در متون اسلامی ترجمه شده به لاتین ، تا روزگار دانته بررسی کرد.نکته مورد توجهم این است که دانته اصل فکر را از مسلمانان گرفت و پیامبر اسلام را در دوزخ با هیبتی ترسناک نشان داد. پاپ هم به جای این که به عنوان یک فیلسوف به این نکته اشاره کند که مسلمانان چه نقش دوران سازی در انتقال فلسفه یونانی به غرب داشته اند و همین موضوع پشتوانه دعوت به گفتگو و همکاری شود، به پیامبر ما از زبان امپراتور ناکام بیزانس ناسزا می گوید و مدعی است ، حقیقت سخن او و نقل قولش فهم نشده است.مهمترین شرط گفتگو ایجاد زمینه عاطفی و اخلاقی متناسب است.چگونه می شود به عزیز ترین کانون عشق و محبت مسلمانان اهانت کرد و گفت این حرف ها برای این است که با هم گفتگو کنیم. دکتر رضوان سید متفکر لبنانی که در آلما ن درس خوانده است و پاپ و الهیات و کلام مسیحی را خوب می شناسد، نوشته بود پاپ از همان وقتی که اسقف مونیخ بود با مسلمانان، به ویژه ترک ها بر سر لطف نبود.

     

    (ادامه دارد)

     

    سیدعطاءالله مهاجرانی

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/4/22::: ساعت 10:26 صبح

    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 98
    بازدید دیروز: 374
    کل بازدید :375749

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church
    پدر آریوس
    این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church

    >>> لوگوی دوستان<<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©