رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تلاش جهان علیه اسلام بر این که بگوید اسلام حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسد، محکوم کرد.
به گزارش ایسنا، حجتالاسلام والمسلمین محمدی عراقی در کمیسیون فرهنگی و اجتماعی بانوان در چهارمین همایش مجمع عمومی مجمع جهانی اهل بیت اظهار داشت: باید افتخار کنیم که پیرو مکتبی هستیم که حضرت زهرا (س) مادر و مربی امامان بزرگوار شیعه است و باید افتخار کنیم که پیرو مکتب امام خمینی(ره) هستیم که فرمود زنان از مردان مقدمترند.
وی گفت: امروز جهانی که علیه اسلام است بر این نقطه متمرکزشده که بگوید اسلام حقوق زنان را به رسمیت نمیشناسد و چه دورغ بزرگی است. کدام مکتب و کدام رهبر است مانند اسلام و پیامبر بزرگ آن که زنان را چنان جایگاهی بخشد که تعجب همگان را برانگیزد.
رییس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی با بیان این که گروندگان به اسلام در اروپا اکثرا بانوان هستند ابراز داشت: این قشر عمدتا دارای تحصیلات دانشگاهی هستند و به همین دلیل است که مستکبرین از اسلام به هراس افتادهاند.
وی با اشاره به این که اسلام تنها دینی است که در اروپا علی رغم همه تبلیغات روند رو به رشدی را طی میکند تصریح کرد: به برکت اسلام امروز در دانشگاهها وحوزههای علمیه زنان زیادی مشغول تحصیل هستند و باید بر آن ببالیم.
وی ادامه داد: یکی از ویژگیهای دوران آخر زمان در روایات، تکثر زنانی است که دارای قدرت اجتهاد و فتوا هستند و به شکرانه خداوند چنین مسالهای امروز محقق شده است.
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
محمدی عراقی افزود: هر چه نعمت خدا بر انسان بیشتر باشد مسوولیت او نیز سنگینتر است و باید بدانیم که امروز اسلام ناب امانت و نعمت بزرگی در دست ماست و باید از آن با جان و دل حفاظت کنیم.
وی با تاکید بر این که نیروی عظیم بانوان یکی از امکانات بزرگ ما در پیشبرد مکتب اسلام است عنوان کرد: ظرفیت بانوان مسلمان و شیعه صدها برابر آن چیزی است امروز از آن استفاده میشود.
وی اضافه کرد: وقتی لابیهای صهیونیسم و استکبار تمام تلاش خود را برای تضعیف اسلام به کار گرفتهاند لازم است مسلمانان نیز نیرومند و با اندیشهای بلند وارد میدان شوند.
منبع: http://www.baztab.com
مهندس نیکولای پیشکین: امام زمان سبب رسیدن به انسانیت واقعی است. | ||
مهندس نیکولای پیشکین، تازه مسلمان روسی، شامگاه شنبه، یکم فروردین ماه در جمع شماری از دانشجویان دانشگاه پیام نور وزوان اصفهان و شماری از طلاب حوزه علمیه قم در مرکز جهانی تخصصی حضرت ولی عصر(ع) ابراز داشت:امروز همه جهانیان تشنه عدالت و خداپرستی هستند و به سوی خدا روی آوردهاند.
شبکه جهانی اطلاع رسانی امام مهدی(عج) |
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
تاثیر اسلام در خلق و خوی انسان | ||
دنی اولروم بهجز اینکه یک فوتبالیست خوب است، یک انسان بسیار خوش قلب و مهربان است، با لبخند به پرسشهای شما پاسخ میدهد و مهربانی در سیمایش موج میزند...دنی اولروم بهجز اینکه یک فوتبالیست خوب است، یک انسان بسیار خوش قلب و مهربان است، با لبخند به پرسشهای شما پاسخ میدهد و مهربانی در سیمایش موج میزند... او پس از نزدیک به چهار سال زندگی در ایران تصمیم گرفته که با ما ایرانیها زندگی کند، تا جایی که با یک بانوی ایرانی ازدواج کرده و به اسلام رو آورده و نام خود را <عرفان> گذاشته است. او حالا در ورزش ایران هم نامی شناخته شده و با 17 گل، آقای گل لیگ برتر ایران است، (این گفتگو پیش از اتمام لیگ انجام گرفته است)، چارچوب دروازه را خوب میشناسد و از شمگلزنی بالایی برخوردار است... <عرفان اولروم> در خانوادهای به دنیا آمده که پدر و مادرش از تحصلیکردههای نیجریه هستند، پدرش استاد دانشگاه که البته چندسال پیش فوت کرده و مادرش پرستار بیمارستان است... او هم مثل خیلی از کودکان آفریقایی و همگام با آنها در خیابانهای محل سکونتش پا به توپ شد... پنج سال بیشتر نداشت که به توپ ضربه زد، ضربه زد و زد و زد تا بزرگ شد، استعدادهای او تا حدی بود که در 15 سالگی به اروپا راه یافت و برای یک مرد از اهالی قاره سیاه این افتخار بزرگی بود که به تیمهای اروپایی در سن و سال کم راه یابد... هنگامی که نیجریه برای اولین بار در جام جهانی 1994 آمریکا حضور یافت، عرفان 11 سال بیشتر نداشت، اما همراه با دیگر بچههای شهر( لاگوس)، آن بازیها را به خوبی به یاد دارد، چرا که از تلویزیون بزرگ وسط میدان شهر، بازیها را تماشا میکرد... همان سالی که نیجریه توانست بلغارستان و یونان را شکست دهد و از آرژانتین با مارادونا(1 -2) شکست خورد و در مرحله حذفی بلای جان ایتالیا شد و اگر حرفهایگری <روبروتو باجو> نبود، شاید نیجریه آن بازی را (1-2) نمیباخت. او شاهد هنرنمایی مردان آن سال نیجریه، چون رشید یکینی، پیتر روفاهی، اوکه چوکو، جورج فنیدی، دانیل آموکاچی، آمونیکه و... بود و دوست داشت روزی مانند آنها باشد. درجام جهانی 98 عرفان 15 ساله بود و همان زمان در اوج فوتبال خود قرار داشت... همان سالی که نیجریه توانست با غلبه بر اسپانیا و بلغارستان شگفتیساز جام شود، در جام جهانی 2002 هم نیجریه اگر در گروه سخت آرژانتین، انگلیس و سوئد قرار نمیگرفت، به طور حتم به مرحله دوم راه مییافت... میگوید: <آن جام بدشانس بودیم، اما بدشانسترین دوران فوتبال نیجریه، آنجا بود که نتوانستیم به جام جهانی 2006 راه یابیم.>
خانواده سبز |
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
یک اوکراینی در محضر آیتالله شفیعی مسلمان شد | ||
یک خانم اوکراینی با حضور در دفتر آیتالله سید علی شفیعی، نماینده مردم خوزستان در مجلس خبرگان رهبری مسلمان شد.به گزارش گروه دریافت خبر خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) ـ منطقه خوزستان ـ "امیلیا تساتسکا" متولد سال 1984 در اوکراین، با اراده و اختیار کامل از کیش سابق خود (مسیحیت) عدول نموده و با اعتراف به حقانیت دین مبین اسلام و برحق بودن مذهب تشیع، اظهار شهادت نمود و به وحدانیت خداوند متعال و رسالت حضرت محمد بنعبدالله(ص) و امامت حضرت علیبن ابیطالب (ع) و سایر عقاید حقه اسلامی و مذهبی و متعهد به انجام فرایض دینی گردید و نام مقدس "فاطمه" را برای خود انتخاب نمود.سایت ایسنا |
اعتقاد مسلمانان در مورد حضرت عیسی و سرگذشت آن حضرت با اعتقاد مسیحیان چه تفاوتی دارد و آنها چه میگویند؟
مسلمانها مسیح را پیامبری از پیامبران الهی میدانند. پیامبری که خود دارای شریعت و کتاب بوده است ولادتش که نشان از پیامبری وی داشته، از مادر ارجمندی به نام مریم صورت پذیرفته است. تولد خارق العادهاش، سبب نشده که وی بندگی خدا را انکار نماید. یا مردم را به پرستش غیر خدا دعوت کند. درباره ی سرانجام زندگی مسیح، قرآن سخن کسانی را که مدعی قتل وی شدهاند، ناشی از اشتباه آنها میداند. و عقیده دارد که خداوند مسیح را به سوی آسمان بالا برده است.
اما نظر مسیحیت درباره ی عیسی که تحت عنوان «مسیحشناسی» آمده، با نظر اسلام متفاوت است، آنها در قالب «تثلیث» عیسی را به عنوان خدا، در کنار دو خدای پدر و روح القدس قرار دادهاند. و در قالب «الوهیت» معتقدند که خدا، در موجود عیسی تجسم یافته است. و درباره ی سرانجام عیسی گفتهاند مسیح متحمل مرگ جانکاه بر صلیب شد تا پیروانش را به رستگاری برساند. با توجه به این موارد اساسی اختلاف دیدگاه به توضیح و نقد هر یک میپردازیم.
عیسی: خدایی در میان خدایان
«تثلیث» به این معناست که خدا هر چند از حیث تعداد، یکی است، ولی در سه شخصیت و ذات یعنی خدای پدر، خدای پسر و روح القدس، تجلی و ظهور یافته است.
نقد نظریه ی تثلیث
تثلیث نه با عقل سازگار است و نه با اصول شرایع آسمانی. عقل ستیزی تثلیث از این روست که یک چیز محال است در عین حال که یکی است، سه چیز باشد. و دین ستیزی آن به دلیل مخالفت با اساس دعوت شریعتهای آسمانی است. اگر سه ذات که هر یک دارای شخصیت و صفات مستقل هستند داشته باشیم، سه اله داریم. و چند خدایی با روح دعوت همه ادیان به یک خدا، ناسازگار است، عدم پذیرش تثلیث از سوی عقل و دین، موجب شده که انسانهای الهی درباره ی آن دچار سرگردانی شوند. و دین مسیح، جاذبه ی خود را برای کسانی که تمایل قلبی نسبت به آن دارند، از دست بدهد.
عقیده ی به تثلیث در میان مسیحیان اولیه جایی نداشته و بعدها از ناحیه ی پولس وارد مسیحیت شده است. بعدها شورای اسقفهای اعظم کلیسا که در سال 325 میلادی در شهر نیکائیه منعقد شد، آن را به عنوان جزئی از ایمان مسیحی قرار داد.
خداوند در آیاتی از قرآن تثلیث را ناشی از مبالغه ی در دین دانسته. و قائلین به آن را کافر میداند.
عیسی: تجسم خدای آسمان
الوهیت به این معناست که مسیح را تجلی بخش ذات خداوند بدانیم. تجسد خدا در عیسی، به عنوان یک عقیده ی محوری در مسیحیت شناخته شده است. در انجیل یوحنا آمده: و کلمه جسم گردید و میان ما ساکن شد.
نقد الوهیت
الوهیت نه با معیارهای عقل سازگار است و نه با آموزههای شرایع آسمانی. از نظر عقل، محال است که خدای نامحدود، در قالب جسم محدود، بتواند حلول کند. از نظر آموزههای دینی نیز، تمام دینهای آسمانی، دعوت به خدایی یگانه که از هر جهت نامحدود است، نمودهاند. مسیح نیز به عنوان یکی از پیامبران الهی، هیچگاه ادعای الوهیت نداشته است. این پولس رسول است که اولین بار برای مسیح جنبه ی الوهیت قائل میشود.
قرآن مقام الوهیت را از مسیح به شدت نفی کرده و معتقدین به آن را کافر میداند.
عیسی: مصلوب جاوید
مسیحیت معتقد است آدم با خوردن از میوه ی درختی که از آن منع شده بود، مرتکب گناهی شد که خود و همه ی فرزندانش مستوجب عقاب شدند. نادیده گرفتن چنین خطایی، با عدل خداوند نمیساخت. و عقاب با رحمت الهی ناسازگار بود. این بود که پسر خود عیسی را به زمین فرستاد تا با تحمل رنج جانکاه مرگ بر صلیب، همه ی ابنای بشر را از گناه برهاند. و به این ترتیب عدالت خواهی خدا درباره ی مجازات شخص گناهکار، ارضاء شد. این بود که پولس رسول نوشت: و چنانکه در آدم همه میمیرند، در مسیح، همه زنده خواهند شد.
نقد نظریه تصلیب
نظریه ی به صلیب کشیده شدن مسیح، اگر چه از نظر عقل، امری محتمل است. ولی نتایجی که مسیحیت از آن به دست میآورد، از جمله آمرزش گناه ذاتی انسان، با روح آموزههای ادیان آسمانی منافات دارد. چرا که رسوخ گناه در ذات انسان، وی را از پذیرش تکالیف الهی انبیاء بازداشته و لذا بعثت انبیاء برای هدایت بشر، امری عبث خواهد بود. از آن گذشته با توجه به غنای ذاتی خداوند و رحمت و لطف بیانتهایش که همه ادیان، از جمله مسیحیت آن را پذیرفتهاند، چه لزومی دارد که خداوند برای بخشش انسان از وی فدیه بگیرد؟ آیا اعتقاد به فدیه، نوعی نگاه تاجر پیشگی به احتمال خداوند نمیباشد؟
این پولس رسول است که برای اولین بار اعتقاد به مصلوب شدن عیسی به خاطر آزادی و رستگاری انسان، را وارد مسیحیت میسازد.
به نظر میرسد برنده اصلی اعتقاد به مصلوب شدن مسیح، یهود باشد. این یهود بود که توطئه قتل عیسی به دست پیلاطس، حاکم روم را فراهم آورد. و چیزی که میتوانست مایه ی خشم مسیحیت بر علیه یهود شود، با چنین اعتقادی، تبدیل به زمینه چینی یک رسالت الهی از طرف یهود را فراهم آورد. از اینها گذشته افسانه مصلوب شدن عیسی، ناشی از اشتباهی بود که در شناسایی مسیح رخ داد و فرد دیگری به جای وی به صلیب کشیده شد، و خداوند عیسی را با جسم و روحش به آسمان برد.
نگاهی دیگر
تفاوت نگاه مسیحیت با آنچه اسلام درباره ی عیسی میگوید، ناشی از نوع قضاوت درباره ی زندگی و سرانجام وی است. آفرینش خاص عیسی، که بدون دخالت پدری بوده است، این توهم را ایجاد نمود که وی بشر نبوده است. لذا شایسته است که وی را در کنار خدا و روح القدس که واسطه فیض الهی به پسر بوده است، قرار دهیم. و میتوان درباره ی وی سخن بالاتری گفته و در مقام الوهیت، وی را خدای تجسد یافته در میان بشر قرار دهیم. به این ترتیب یک نزدیکی کامل میان خدا و بشر به وجود میآید. سرانجام مسیح نیز همچون زندگیش، شاهکاری جاودانه است. شاهکاری که در آن، عیسی خود را به خاطر نجات بشریت قربانی میکند و همه را رستگاری و نجات میبخشد. اسلام چنین اعتقاداتی را ساخته و پرداخته ذهن بشر میداند، سخن حق همان چیزی که در آیات قرآن راجع به شخصیت عیسی گفته شده است. سخنانی که وی را از افسانه و اسطوره بود. رهایی بخشیده و در قلب و روح همه مؤمنان جای میدهد. چنانکه در صدر اسلام، نجاشی (پادشاه حبشه) با شنیدن آیاتی از سوره ی مریم، از زبان جعفر بن ابیطالب، در تصدیق آن گفت: در گفتار پیامبر اینها و آنچه که عیسی آورده است، از یک منبع نور سرچشمه میگیرند.
همانا مسیح پسر مریم فرستاده خداست
نساء/171.
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بزرگترین مرکز کلیسای لوتران اعلام کرد روحانیان همجنسباز لوتران قادر به ادامه فعالیتهای معنویشان هستند. به گزارش موعود به نقل از رویترز کلیسای اوانجلیک لوتران آمریکا در جلسهی سالیانه خود توافقنامهای صادر کرد که در آن به اسقفها دستور داده شد از جریمهی انضباطی کشیشانی که مرتکب "روابط همجنس" شدهاند بپرهیزند. این توافق با آرای 538 در برابر 431 نفر به تصویب رسید. این کلیسا که 4.8 ملیون نفر عضو دارد پیش از این به همجنسبازان نیز اجازه ایفای نقش کشیشی داده بود، اما به شرطی که از این کار پرهیز کنند. صدور چنین اعلامیهای خشم سایر کلیساها، بخصوص کلیسای انگلستان را برانگیخته است. به نظر میرسد چنین اعلامیهای، آن هم از سوی یک مرکز دینی، گامی تازه در مشروعیت بخشیدن به عمل لواط که در تمام ادیان از آن نهی شده است، باشد. |
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
| ||
راسموسن که در حال حاضر کشیش کلیسای پروتستان دانمارک است این مطلب را روز یکشنبه در کنفرانس بینالمللی "معرفی شخصیت و اندیشههای پیامبر عظیم الشان اسلام (ص)" اعلام کرد.وی افزود : رفتار پیامبر اسلام (ص) نشان میدهد که چگونه ما باید با افراد دیگر برخورد کنیم. |
عیسی ـ علیه السّلام ـ پس از تولد مدتی گمنام بود و به دیده ها دیده نشد داستان او در تاریخ چگونه است و از کجا آغاز دعوت کرد؟
نخست منابع مسیحی که عمدتاً اناجیل هستند و چون اناجیل، از نظر زمان نگارش، بعد از حیات زمینی مسیح ـ علیه السّلام ـ به رشته ی تحریر درآمده اند، و نیز بخاطر وجود تناقضات فراوان در آنها، بطوری که برخی از آزاد اندیشان مسیحی در مورد موجودیت خارجی حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ به ورطه ی تردید افتاده اند، فلذا نمی توانند منبع متقن علمی برای بیان تاریخ زندگی آن حضرت بشمار آیند.
ولی با این همه آنچه درباره ی آن حضرت ذکر شده است چنین است:
حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ در دوره ی حکومت هیرودس بزرگ، در بیت لحم متولد شده است. بعد از جریان تولد و ماجراهای هم زمان با آن، دوران رشد و نموش را در شهر کوچک ناصره گذرانده است. اما در مورد اینکه آیا حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ تحت نوعی تربیت دینی پرورش یافته است یا خیر؟ و نیز اینکه آیا حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ جزو گروه دینی خاصی در یهودیت بوده یا خیر؟ مطلبی در اناجیل چهارگانه وجود ندارد. زمان بعثت آن حضرت را چند سال قبل از عروجش (وفاتش) تقریباً بین سالهای 27 و 29 میلادی تخمین زده اند و گفته اند در این سالها جذب موعظه های یحیی تعمید دهنده شده یحیی هم حضرت را در رودخانه ی اردن تعمید داد و بدین وسیله رسالت او آغاز شد. و در مورد محدوده ی تبلیغی او، چنین نوشته اند که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ زمانی را در سلک و مشی خاص، اطراف جلیل و فلسطین شمالی سپری کرد و در آنجا به سبب تعالیم و شفابخشی هایش معروف شده بود.
منبع دومی که می توان از آن استفاده کرد، قرآن و روایات اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ است که به دلیل خدشه ناپذیر بودن قرآن و روایات متواتر و صحیح منابع خوبی برای مطالعه ی زندگی حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ بشمار می آیند. حال به ذکر برخی از آنها می پردازیم. در روایتی از امام رضا ـ علیه السّلام ـ تاریخ ولادت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ شب بیست و پنجم ماه ذی القعدة الحرام بیان شده است. و در روایتی دیگر از امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در مورد محل تولد آن حضرت چنین آمده است: «حضرت مریم (س) هنگامی که زمان ولادت حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ فرا رسید برای وضع حمل از دمشق خارج شد تا به کربلا رسید و در موضع قبر امام حسین ـ علیه السّلام ـ وضع حمل کرد» در حدیث دیگری از امام باقر ـ علیه السّلام ـ بیت المقدس بعنوان مکان آغاز بعثت حضرت مسیح معرفی شده است. امام صادق ـ علیه السّلام ـ نیز در جواب سؤال شخصی چنین فرموده است: حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ هنگامی که در قنداق بود از طرف خداوند به مقام نبوت رسید و در نتیجه حجت خداوند بود اما هنوز به مقام رسالت مبعوث نشده بود، آیا نشنیده ای این آیه ی قرآن کریم را (انی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیاً...)از آن هنگام که در آغوش مادر سخن گفت همچنان آیتی برای مردم و رحمتی از جانب خداوند متعال بر حضرت مریم (س) بود تا دو سالگی که در این مدت حجت خداوند بر مردم حضرت زکریا ـ علیه السّلام ـ بود (هنگامی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به دو سالگی رسید) حضرت زکریا ـ علیه السّلام ـ از دنیا رحلت فرمودند و بعد از او فرزندش حضرت یحیی در سن طفولیت به مقام رسالت مبعوث شد، آیا شنیده ای این آیه ی قرآن کریم را که (یا یحیی خذ الکتاب بقوةو آتیناه الحکم صبیا) و همچنان حضرت یحیی ـ علیه السّلام ـ حجت خداوند بود بر مردم تا زمانی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ به سن هفت سالگی رسید، هنگامی که حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ هفت ساله شد به دستور خداوند حجت خداوند بر حضرت یحیی ـ علیه السّلام ـ و مردم شد. حضرت مسیح بعد از آنکه به مقام رسالت مبعوث شد پیوسته در بیت المقدس زندگی می کرد تا سن دوازده سالگی، در این زمان بود که هردوس ملک از دنیا رفت و حضرت مسیح به همراه مادرش به شام برگشت و در منطقه ی جبل الخلیل در روستایی به نام ناصره سکنی گزید و همچنان در آنجا تا سن سی سالگیش که از طرف خداوند مأمور شد برای تبلیغ به طرف بیت المقدس برگردد. در آنجا مانده بودند با توجه به مطالب فوق روشن می شود که، این سخن که آن حضرت مدتی به چشم دیده نشده و... مبانی تاریخی ندارد، نه در منابع اسلامی و نه در منابع مسیحی، همچنین باید گفت بر اساس هر دو منبع حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ مدتی در ناصره و بیت المقدس بوده است هر چند در سایر مطالب بین دو منبع مسیحی و اسلامی توافق وجود ندارد.
منابع برای مطالعه ی بیشتر:
1. ترجمه ی المیزان ، ج 3،ذیل آیات 42 تا 60،سوره ی آل عمران.
2. تحقیقی در دین مسیح، جلال الدین آشتیانی.
3. تاریخ جامع ادیان، جان . بی . ناس.
درکلیسا به دلبری ترسا(6)
The Plain Dealer
مقاله ای با عنوان :"دفاع پاپ از نقل قول" نوشته است. پیش از این اشاره کردم که نمی توان از پاپ انتظار داشت که حرفش را پس بگیرد و یا بالا تر از آن عذرخواهی کند.دلیلش کاملا روشن است. در کلیسای کاتولیک، تثلیث دیگری حاکم است. به جای پدر و پسر و روح القدس، سه گانه دیگری حاکم شده است: پولس، پاپ و کلیسا. در کلیسای کاتولیک ادبیات پولس حاکم است و نه مسیح.پولس که به خداوند درس حلال و حرام می داد، نگران بود که مبادا سادگی مسیح موجب گمراهی شود.تدبیر فیض خداوند به پولس اعطاء شده است.(رساله پولس رسول به افسیسان، باب سوم، آیه 1) نهاد عظیم دیوانسالارانه کلیسا و پاپ از همین تدبیر فیض ریشه می گیرد.چرا سادگی مسیح از کلیسا رخت بر بسته است؟پولس می گوید:" می ترسم چنان که مار به مکرخود حوا را فریفت، همچنین خاطر شما از سادگی که در مسیح است فاسد گردد."
( رساله دوم پولس رسول به قرنتیان، باب 11 آیه 3)
بی دلیل نیست که پاپ مقدس در سخنرانی دانشگاه گینزبرگ، به امپراتور بیزانس و پولس ارجاع می دهد.حتی برای یکبار نه اشاره ای به مسیح می شود و نه سخنی از او روایت می شود.می خواهم بگویم مسیحیت مبتنی بر مسیح است و کلیسا مبتنی بر پولس، به روشنی روز است که فضای اناجیل با فضای اعمال رسولان و رساله ها بکلی متفاوت است. به عبارت دیگر گویی در رساله ها نسیم عهد عتیق بیشتر می وزد تا عهد جدید.از این رو سادگی مسیح جای خود را به پیچیدگی پولس می دهد. پولس فقیهی است با همان تحلیل و داوری غزالی در باره فقها، نشانه ای دیگر از تعبیر قرآنی احبار و رهبان.
از این رو از حضرت پاپ به عنوان مقام قدسی پاپی در کلیسای کاتولیک اصلا نمی توان انتظاردیگری جز این که:" دیگران هستند که سخن ایشان را نمی فهمند" داشته باشیم.اما از زاویه ای دیگر،با یک متکلم و فیلسوف کاتولیک رویارو هستیم.با تجربه طولانی از تدریس الهیات مسیحی و ریاست شورای اعتقادی واتیکان.یک پژوهشگر درجه اول از همان تراز آلمانی. آیا از این زاویه می توانیم سخنان ایشان را نقد و رد کنیم؟ به دلایل پاپ و مدلول سخن توجه کنیم. متن سخنرانی را فارغ از این که سخن پاپ است بررسی کنیم. ببینیم آیا می توان از سخنران پذیرفت که سخن او را نفهمیده اند؟ به تعبیر شیخ محمود شبستری:
سخن ها چون به وفق منزل افتاد
در افهام خلایق مشکل افتاد
پاپ یک متفکر است و سخنرانی آکادمیک خود را در فضای خاطره انگیز دانشگاه سابق خود و دیار خود مطرح کرده است. چون پاپ است. صبغه پاپ بودن سخن او را به رنگ و نمای دیگری جلوه داده است.
یکم:این سخن که پاپ صرفا مطلبی را از امپراتور نقل کرده است، و این نقل به معنای تایید نیست، نیاز به تامل جدی دارد. وقتی مطلبی به عنوان سنگ بنای یک سخنرانی انتخاب می شود از سخنران انتظار می رود که آن سخن را اثبات یا تایید و در غیر این صورت نقد و رد کند. نقل مطلب بدون هیچگونه ارتباط یا جهتگیری سخنران امری باور نکردنی است. از حسن اتفاق توماس اکویناس که پاپ به ایشان هم اشاره کرده اند، درس های خواندنی در باره مفهوم کلمه و سخن و سخنرانی دارند.توماس اکویناس پس از سنت اگوستین، ستون خیمه کلام مسیحی-کاتولیکی است.
در سال های 1270-1271 سنت توماس در پاریس درس هایی را در باره معانی کلمات و چگونگی تفسیر واژه ها ارائه داده اند.به عبارت دیگر چنان که توماس اکویناس اشاره می کند، در صدد بوده است که به گونه ای نگاه فلسفی به کلمات داشته باشد.
در درس دوم می گوید، سخن در واقع نشانه گرایش روح است . امام علی (ع)نیز این حکمت را دارند که:"المرء مخبوء تحت لسانه" انسان در زیر زبانش پنهان شده است..نگین سخنرانی پاپ نقل قول از امپراتور است. چگونه می توان پذیرفت که پاپ بدون داوری این سخن را نقل کرده است.کارن آرمسترانگ که پژوهشگر مسیحی با اعتبار جهانی است به صراحت نوشته است که پاپ آن سخن را با خرسندی مطرح کرده ست. بر اساس سخن امپراتور که پاپ او را دانشمند معرفی می کند، اظهار نظرش را مقتدرانه می داند،مشی فکری امپراتور را مشی فلسفی یونانی تحلیل می کند و سر انجام در استنتاج سخن، مجددا به او ارجاع می دهد. تمامی نشانه های موافقت ضمنی است.
دوم:بحث اصلی پاپ که تباین خشونت با ایمان و عقل و ذات باری است، در واقع پشتوانه نظری است که پاپ بنا می کند تا اثبات کند که اسلام دینی غیر عقلانی است. خدای اسلام اراده اش نسبتی با عقلانیت ندارد. در این بخش ایشان از ابن حزم نقل قول می کنند.نقل قول ایشان به واسطه اسلام شناس فرانسوی به نام آر آرنالدز است.به گمانم خود پاپ فرصت نداشته است که نظریات ابن حزم و موقعیت اندیشگی ابن حزم را بررسی کند.ایشان از ابن حزم به عنوان ابن حزن یاد می کنند.در هیچ یک از متونی که به زبان های اروپایی در باره ابن حزم نوشته شده است، ابن حزن نیامده است.این اشتباه البته به قول استاد خرمشاهی میکروسکوپی، نشانه ای است که اساسا پاپ نمی داند ابن حزم چه جایگاهی از نظر فکری در میان مسلمانان دارد. البته شباهت غریبی بین ابن حزم و پاپ هست. هر دو شیفته" دگم" به همان مفهوم " مدرسی" اش هستند.گلد زیهر مستشرق نامدار آلمانی کتاب مهمی در باره ابن حزم نوشته است. اگر پاپ فقط همان کتاب را دیده بود:
اولا، به جای ابن حزم نمی نوشت ابن حزن و دوم، اساسا او را در جایگاه نماینده اندیشه اسلامی قرار نمی داد. وقتی قرار است بهانه ای جستجو شود که اسلام مخالف عقل است، البته ابن حزم به کار می آید. حکایت غریبی است. میراث فلسفی و فکری یونانی از طریق مسلمانان به اروپای قرون وسطی انتقال یافت و مسلمانان مهمترین مفسران فلسفه یونانی و به طور خاص نظریات ارسطو بودند. حال متهم می شوند که دین آن ها غیر عقلانی است. بدیهی است که برای فهم عقلانی بودن یا نبودن یک دین، باید به نص دین مراجعه کرد. یعنی به نص کتاب مقدس و قرآن مجید. اما این حکایت یک بار دیگر به شکل حسرت آوری تکرار شده است. می دانیم که سنگ بنا و گوهر اصلی ساختارکمدی الهی دانته از داستان پر ماجرای معراج پیامبر اسلام و نیز ارداویرافنامه گرفته شده است. گذار دانته در دوزخ و برزخ و بهشت، ابتکار او نیست.در سال 1919 میگوئل آسین پالاسیوس این موضوع را با دقت و جستجو در متون اسلامی ترجمه شده به لاتین ، تا روزگار دانته بررسی کرد.نکته مورد توجهم این است که دانته اصل فکر را از مسلمانان گرفت و پیامبر اسلام را در دوزخ با هیبتی ترسناک نشان داد. پاپ هم به جای این که به عنوان یک فیلسوف به این نکته اشاره کند که مسلمانان چه نقش دوران سازی در انتقال فلسفه یونانی به غرب داشته اند و همین موضوع پشتوانه دعوت به گفتگو و همکاری شود، به پیامبر ما از زبان امپراتور ناکام بیزانس ناسزا می گوید و مدعی است ، حقیقت سخن او و نقل قولش فهم نشده است.مهمترین شرط گفتگو ایجاد زمینه عاطفی و اخلاقی متناسب است.چگونه می شود به عزیز ترین کانون عشق و محبت مسلمانان اهانت کرد و گفت این حرف ها برای این است که با هم گفتگو کنیم. دکتر رضوان سید متفکر لبنانی که در آلما ن درس خوانده است و پاپ و الهیات و کلام مسیحی را خوب می شناسد، نوشته بود پاپ از همان وقتی که اسقف مونیخ بود با مسلمانان، به ویژه ترک ها بر سر لطف نبود.
(ادامه دارد)
سیدعطاءالله مهاجرانی
بازدید دیروز: 374
کل بازدید :375749
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386