سفارش تبلیغ
صبا ویژن
از محبوب ترینِ کارها نزد خداوند متعال، زیارت آرامگاه حسین علیه السلام است . [امام صادق علیه السلام]
پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • مسجد و کلیسا
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • تفاوت نقل قرآن با انجیل، دررابطه با معجزات مسیح(ع) چیست؟ لطفاً توضیح دهید.

     

     خدای متعال تمام انبیاء خودش را مجهز با معجزه برای هدایت بشر فرستاد. و از جمله انبیاء حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ که قرآن کریم نسبت به آن حضرت جمله ای خاصی را بکار برده است که نسبت به هیچ پیامبر دیگری آن جمله را بکار نبرده است و فرموده است: «ما به عیسی بن مریم بینات دادیم و او را به روح القدس مؤیّد گردانیدیم.» در حالیکه اعطأ بیّنه و تأئید به روح القدس شامل همه انبیاء می شود و لکن اسم هیچ پیامبری در این رابطه بصورت خاص ذکر نشده است.

    بعد از بیان این مقدمه می توانیم تفاوت های نقل قرآن با انجیل درباره معجزه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را به صورت زیر طرح نمائیم:

    1. اولین اختلاف قرآن با اناجیل در اصل کیفیت حامله شدن حضرت مریم ـ علیه السلام ـ و نحوه تولد حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ است. قرآن این حادثه را به عنوان معجزه و آیت بزرگ خدا بیان می کند و می فرماید: «ما مریم و پسر او را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم.» و لذا وقتی که فرشته الهی به حضرت مریم می گوید من فرستاده پروردگار توام تا پسر پاکی به تو ببخشم حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ با تعجب می گوید: «چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد؟ در حالیکه تاکنون انسانی با من (از راه حلال) تماس نداشته و زن آلوده ای هم نبوده ام.» این تعجب حضرت مریم گواه روشن بر اینست که هم حاملگی حضرت مریم و هم تولد حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ به صورت معجزه محقق شده است و حضرت مریم بدون اینکه مدت طبیعی حاملگی را طی کند حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را به دنیا آورده است و الا تعجب حضرت مریم بی مورد خواهد بود چون ممکن بود او بعد از ازدواج در آینده و بعد از گذشت زمان بصورت عادی صاحب فرزند می شد.

    اما بنابر نقل اناجیل ولو حضور فرشته در نزد حضرت مریم (س) و بشارت به فرزنددار شدن او توسط این فرشته موافق با قرآن بوده لکن در بقیه قصه کاملاً مخالف با قرآن است. مثلاً در اناجیل گفته شده است که قبل از اینکه فرستاده خداوند به حضرت مریم بشارت فرزند را بدهد او در عقد مردی بنام یوسف بوده است. و نیز از حاملگی حضرت مریم س هم یوسف و هم اطرافیان او اطلاع داشته و بعد از گذشت زمان طبیعی حاملگی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ متولد گردیده است. پس بنابر نقل اناجیل هیچ شائبه ای از معجزه بودن در تولد حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ وجود ندارد.

    2. نکته دیگری که در قرآن به عنوان معجزه مطرح است سخن گفتن حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در بدو تولد با مردم می باشد. و نیز ریختن خرمای تازه به ثمر رسیده از شاخه های درخت خشک خرما در هنگام تولد حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ بر حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ از معجزات دیگری به شمار می آید. خصوصاً آنجا که حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ هم در مقام دفاع از مادرش و هم در مقام ادعای نبوت می فرماید: «من بنده خدا هستم و به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است کاملاً دارای شرایط اعجاز می باشد. و در اناجیل هیچ اشاره ای به این موارد نشده است.

    3. تفاوت دیگری که در بین قرآن و اناجیل در نقل معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ وجود دارد در نحوه بیان و تعداد موارد آن می باشد. قرآن کریم ادلّه اکثر معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ را به صورت کلی بیان نموده و به جزئیات آن اشاره ای نکرده است. و ثانیاً اکثر این موارد با مواردی که در اناجیل نقل شده اند اختلاف دارند. قرآن کریم درباره معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «من از جانب پروردگارتان برای شما معجزه آورده ام من از گل برای شما چیزی به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خداوند پرنده ای می شود و به اذن خدا نابینای مادرزادو پیس را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می گردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه های تان ذخیره می کنید خبر می دهم.».

    قرآن کریم خبری از وقوع معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ به صورت جزئی نداده است و فقط در یک مورد چنین می فرماید: «عیسی پسر مریم گفت: بار الها پروردگارا از آسمان خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو. و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی. خداوند فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد. و هر کس از شما پس از آن انکار ورزد وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را (آن چنان) عذاب نکرده باشم.

    لکن در اناجیل اولاً معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ به صورت جزئی و موردی نقل شده است و ثانیاً اکثر معجزات به شفای مریضان و معلولان مختلف تعلق گرفته و در قسمت های متعددی داستان های عجیبی از معجزات حضرت مسیح نقل شده است. در انجیل متی فصل 8، آیات 2 و 3، 13، 14، 25، 26، 28، 34 و فصل 9، آیات22، ‌23، 28، 29 و فصل 12 آیات 24 و 25 و نیز در انجیل لوقاء یوحنا قسمت های مختلفی به معجزات حضرت مسیح در مورد شفای مریضان، معلولان و افلیجیان اختصاص پیدا کرده اند.

    یکی از معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در اناجیل سه روز ماندن آن حضرت در زیر زمین و دوباره زنده شدن او ذکر شده است. چون مسیح پیش از پیش گفته بود که آخرین معجزه من سه روز ماندن من در دل زمین مانند سه روز ماندن یونس پیامبر در شکم ماهی خواهد بود.

    در اناجیل سیر نمودن پنج هزار مرد علاوه بر زنان و طفلان با پنج عدد نان و دو ماهی توسط حضرت مسیح به عنوان معجزه نقل شده است.

    یکی دیگر از معجزات حضرت مسیح در اناجیل تبدیل نمودن شش خمره ها آب به شراب می باشد. و این معجزه در جشن عروسی که خود حضرت مسیح در آن حضور داشته بعد از آنکه شش خمره شراب در اثر مصرف تمام گردیده به دستور حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ خمره هااز آب پر شده و به شراب تبدیل می شود!

    رام کردن طوفان دریا و نجات شاگردان از غرق شدن در دریا یکی دیگر از معجزات مسیح است که در انجیل نقل گردیده است.

    4. تفاوت چهارم قرآن با انجیل در مسئله معجزه حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در مبداء و علت اصلی حدوث معجزه و نیز در انگیزه و هدف ایجاد معجزه می باشد. در قرآن کریم خداوند مبداء و علت اصلی حدوث معجزه معرفی شده است و بدون اذن خداوند از هیچ رسول و پیامبری نمی تواند معجزه صادر گردد. قرآن دراین رابطه می فرماید: «هیچ پیامبری را نرسد که خبر به اذان خدا معجزه ای بیاورد» و لذا معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ بر طبق نقل قرآن به اذن خداوند بوده است. اما در اناجیل اذان خداوند حتی در یک مورد از معجزات مسیح ـ علیه السلام ـ هم دخالت داده نشده است و گویا که حضرت خودش مستقل در ایجاد این امور خارق العاده بوده است.

    همچنین در قرآن کریم انگیزه و غرض از معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ اثبات رسالت و نبوت قرار داده شده است زیرا همین هدف حکمت معجزه را تشکیل می دهد. قرآن کریم می فرماید: «و هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت ای فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شما هستم... وقتی که برای آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحر آشکار است.» اما در اناجیل این هدف اصلاً در نظر گرفته نشده است بلکه حضرت مسیح به عنوان یک طبیب و رافع مشکلات و خطرات تلقی شده و مدام مشغول شفادادن مریض ها و معلولان بوده است و در این رابطه به کلمات از انجیل متی اکتفاء می کنیم و بنا را بر اختصار می گذاریم «او هر نوع مرض و بیماری را شفا می بخشید. شهرت معجزات او از مرزهای جلیل نیز گذشت به طوری که حتی بیماران از سوریه می آمدند تا شفا یابند. عیسی هر نوع مرض و درد را شفا می داد و هر غشی و فلج و دیوانه را سلامتی می بخشید.»

    برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع شود:

    1. الثقافة الروحیه فی انجیل برنابا، تألیف محمود علی قراعة.

    2. مقارنة الادیان، المسیحیة، تألیف دکتر احمد شبلی.

    3. تفسیر المیزان، ذیل آیه 23 سوره بقره، تألیف علامه طباطبائی.

    امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند:

    معجزه علامت خداوند است و آن را به غیر از انبیاء و رسولان و حججش اعطا نمی کند

    برای اینکه راستگوئی و راستگو از دروغگویی و دروغگو بوسیله آن تشخیص داده شود.

    بحارالانوار، ج 11، ص 71

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com

     



    پدر آریوس ::: یکشنبه 86/3/20::: ساعت 9:8 صبح
    نظرات دیگران: نظر

     

     واتیکان‌ که‌ طبق‌ قرارداد لاتران‌ بین‌ دولت‌ فاشیست‌ موسولینی‌ و کاردینال‌ «گاسپاری‌» تأسیس‌ شده‌، دارای‌ شخصیتی‌ حقوقی‌ می‌باشد که‌ از شخصیت‌ بین‌المللی‌ پاپ‌ (به‌ معنای‌ پدر) متفاوت‌ می‌باشد.

     

     قرارداد لاتران‌ شامل‌ سه‌ سند است‌: یک‌ قرارداد کلی‌  CONCORDAT کنکوردات‌، یک‌ موافقت‌ نامه‌ مالی‌ و یک‌ موافقت‌ نامه‌ اجرایی‌.

     

     در سه‌ مجموعه‌ فوق ، مسائل‌ زیر تصریح‌ شده‌ است‌:

     

     1ـ حاکمیت‌ و صلاحیت‌ پدر مقدس‌ بر سرزمین‌ واتیکان‌ و اعلام‌ واتیکان‌ به‌ عنوان‌ دولتی‌ مستقل‌ در داخل‌ کشور ایتالیا.

     

     2ـ اعطای‌ صالحیت‌ انحصاری‌ به‌ کلیسا در امر ازدواج‌.

     

     3ـ ممنوع‌ شدن‌ کشیشها و خدمتگزاران‌ کلیسا از اشتغال‌ به‌ امور دولتی‌.

     

     4ـ اعطای‌ کمک‌ مالی‌ به‌ واتیکان‌ به‌ مبلغ‌ هزار و پانصد میلیون‌ لیر.

     

     5ـ معافیت‌ کلیسا از پرداخت‌ مالیات‌ به‌ دولت‌ ایتالیا.

     

     6ـ حق‌ ضرب‌ سکه‌ و چاپ‌ تمبر.

     

     7ـ اجرای‌ روش‌ محرمانه‌ برای‌ حل‌ و فصل‌ مسائل‌ حاد بین‌ دولتین‌ واتیکان‌ ـ ایتالیا و...

     

     مفاد قرارداد لاتران‌ در ماده‌ هفت‌ قانونون‌ اساسی‌ ایتالیا (1948 میلادی‌) تنفیذ گردیده‌ است‌.

     

     استقرار دستگاه‌ پاپی‌ از دو دیدگاه‌: ساخت‌ سازمانی‌ کلیسا و قدرت‌ کلیسا در استفاده‌ از معتقدات‌ مذهبی‌ مردم‌ کاتولیک‌، در اهدافی‌ که‌ مورد توجه‌ واتیکان‌ است‌، قابل‌ تعمق‌ و بررسی‌ است‌.

     

     پاپ‌ و واتیکان‌ علاوه‌ بر اداره‌ امور جاری‌ کشور، سرگرم‌ وضع‌ قوانین‌ مذهبی‌ مردم‌ کاتولیک‌ و ساخت‌ سازمانی‌ و سلسله‌ مراتب‌ کلیسا ،شامل‌ 1752 ماده‌ می‌باشد که‌ اخیراً تکمیل‌ و رسماً منتشر گردیده‌ و قرار بود که‌ از آبان‌ ماه‌ 1362 به‌ مرحله‌ اجرا درآید.

     

     این‌ مجموعه‌ قوانین‌ شامل‌ هفت‌ قسمت‌ می‌شود:

     

     مقررات‌ و تعاریف‌، خلق‌ خدا، نقش‌ آموزشی‌ کلیسا، نقش‌ تطهیری‌ کلیسا، مسائل‌ مادی‌ کلیسا، ضمانتهای‌ اجرایی‌ و فراینده‌های‌ کلیسا...

     

     این‌ مجموعه‌ قوانین‌ که‌ به‌ مثابه‌ «رساله‌ عملیه‌ کاتولیسم‌» در امور زندگی‌ مذهبی‌ کاتولیکها بشمار می‌رود، فقط‌ به‌ زبان‌ لاتین‌ چاپ‌ شده‌ و هنوز ترجمه‌های‌ آن‌ به‌ زبانهای‌ زنده‌ دنیا، منتشر نشده‌ است‌.

     

    http://www.khosroshahi.net/book/book_body.php?fid=472&book_id=8&merg=1



    پدر آریوس ::: شنبه 86/3/19::: ساعت 11:38 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    پیش‌ از ورود ایتالیهاییها به‌ شهر رم‌، دستگاه‌ پاپی‌ قریب‌ هزار سال‌ بر مسند قدرت‌ دنیوی‌ تکیه‌ زده‌ و با استفاده‌ از نفوذ معنوی‌ و مذهبی‌، همچنان‌ این‌ قدرت‌ را برای‌ خود حفظ‌ کرده‌ بود.

     

     امروز نیز، علیرغم‌ خلع‌ قدرت‌ دنیوی‌ از دستگاه‌ پاپی‌ و دور کردن‌ کلیسای‌ کاتولیک‌ از حکومت‌، سه‌ ضلع‌ تشکیل‌ دهنده‌ مثلث‌ دستگاه‌ پاپی‌ یعنی‌: پاپ‌، دولت‌ واتیکان‌ و مجموعه‌ فرهنگی‌ و هنری‌ کلیسای‌ کاتولیک‌، همچنان‌ پابرجا و مورد توجه‌ انبوه‌ مردم‌ معتقد به‌ کاتولیسم‌ است‌.

     

     پاپ‌، جانشین‌ پیتر مقدس‌، از سوی‌ کاردینال‌های‌ دارای‌ تابعیت‌های‌ گوناگون‌ در مجمع‌ محرمانه‌ کاردینال‌ها ( CONCLAVE  کن‌ کلیو) انتخاب‌ می‌شود و بدین‌ وسیله‌ سعی‌ می‌شود که‌ مساله انتخاب‌ پاپ‌ جنبه بین‌ المللی‌ پیدا کند.

     

     پاپ‌ در مسائل‌ مذهبی‌ کاتولیسم‌ قانون‌ و قاعده‌ وضع‌ می‌کند. و به‌ اصطلاح‌ ما فتوی‌ می‌دهد و البته‌ کمتر گرایشی‌ به‌ «اجتهاد» و نوگرایی‌ در دستگاه‌ پاپی‌ به‌ چشم‌ می‌خورد. برای‌ نمونه‌ می‌توان‌ گفت‌ علیرغم‌ نیاز طبیعی‌ جوامع‌ بشری‌، طلاق همچنان‌ از نظر پاپ‌ جایز نیست‌ که‌ طبعاً دنیای‌ کاتولیک‌ را با مشکلات‌ اجتماعی‌، اخلاقی‌ و جنسی‌ زیادی‌ روبرو کرده‌ است‌... و یا همچنان‌ ازدواج‌ پدران‌ روحانی‌ و خواهران‌ راهبه‌، علیرغم‌ درخواست‌ رسمی‌ و میل‌ نسل‌ جدید آنها، ممنوع‌ است‌ که‌ این‌ نیز می‌دانید تا چه‌ حدودی‌ مشکل‌ آفرین‌ می‌تواند باشد؟... ولی‌ انضباط‌ سخت‌ و قدرت‌ بی‌ چون‌ و چرای‌ سلسله‌ مراتب‌ کلیسا و ضرورت‌ اجرای‌ قوانین‌ داخلی‌، اجازه «تخلف‌ ظاهری‌» را به‌ کسی‌ نمی‌دهد... و متخلف‌ طبق‌ قانون‌ کلیسا، از مقام‌ خود طرد می‌شود.

     

     دولت‌ واتیکان‌ که‌ بر اساس‌ قراداد «لاتران‌» در سال‌ 1308 هجری‌ شمسی‌ به‌ وجود آمده‌ در واقع‌ یک‌ استثناء در سیستم‌ بین‌ المللی‌ است‌ و با توجه‌ به‌ نفوذ آن‌ در میان‌ صدها میلیون‌ کاتولیک‌ در سراسر جهان‌، می‌تواند اهمیت‌ و نقش‌ خطیری‌ را به‌ عهده‌ بگیرد.

     

    http://www.khosroshahi.net/book/book_body.php?fid=471&book_id=8&merg=1

     

    سید هادی خسروشاهی

     

     



    پدر آریوس ::: شنبه 86/3/19::: ساعت 11:36 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     پاپ در سخنرانی دانشگاه رگنزبرگ، گفتگوی امپراتور مانوئل دوم پالئولوگوس را به عنوان سنگ بنای سخن خود انتخاب کرده، در موارد مختلفی به همین سخن اشاره می کند. به عبارت دیگر، سخن او یک هسته تاریخی دارد، که داوری مانوئل در باره اسلام و پیامبر اسلام است، و یک پوسته تئوریک که در باره نسبت میان عقل و ایمان، بحث کرده است. در بحث تئوریک، پاپ بر واژه "لوگوس"

    تاکید می کند. می کوشد نسبت میان لوگوس و خدا را نشان دهد. ایشان بر واژه

    God

    تکیه می کند و با توجه به ریشه این واژه، و پدید آمدن آن، در واقعه سوختن درخت و صدایی که به گوش موسی علیه السلام رسید، این واژه را به معنی " من هستم" ،ترجمه می کند.بحث مفصلی در مورد نسبت میان ایمان مسیحی و فلسفه یونانی دارند. معتقدند در متن یونانی کتاب مقدس که با متن عبری تفاوت دارد،اندیشه فلسفی یونانی از راه زبان با ایمان مسیحی، نسبت پیدا کرده است.اما سنگ بنای سخن:

    " تازگی ها متن گفتگوی امپراتور دانشمند بیزانس امانوئل دوم پالئو لوگوس را، که توسط پروفسور تئودورخوری منتشر شده است، می خواندم.این گفتگو در اردوی زمستانی نظامی امپراتور درسال1391در نزدیکی آنکارا انجام شده است. طرف گفتگو یک پارسی فرهیخته بوده است.به نظر می رسد این گفتگو از طرف امپراتور در برهه ای که کنستانتینوپل-استانبول- در طی سالهای 1394تا1402 در محاصره بوده ، ترتیب داده شده است.( در همین فاصله کوتاه، پاپ فراموش کرد که گفتگو را در سال 1391تخمین زده بود؟)

    "گفتگو در باره مسیحیت واسلام و حقیقت آن دو می باشد.بحث به نحو گسترده ای در باره ساختار ایمان در کتاب مقدس و قرآن مطرح می شود. به شکل خاص بر تصویر خداوند و انسان متمرکز می شود و سرانجام گفتگو به رابطه میان سه مقوله" شریعت"،" قوانین زندگی" و" عهد قدیم" و" عهد جدید" و" قرآن" می انجامد.من نمی خواهم در این سخنرانی در باره این موارد صحبت کنم. فقط می خواهم به نکته ای که می تواند نکته ای حاشیه ای نسبت به کل گفتگو باشد،بپردازم. نکته ای که در بافت"ایمان و خرد"قرار می گیرد. این نکته را من شایسته توجه می دانم که می تواند به عنوان نقطه آغازبازتاب اندیشه ام در این موضوع باشد.

    "در گفتگوی هفتم، که توسط تئودور خوری ویراسته شده است، امپراتور موضوع"جنگ مقدس" را مطرح می کند.امپراتور می بایست،مطلع بوده باشد که در سوره دوم-بقره-آیه 265 آمده است:" لا اکراه فی الدین" بر اساس نظر کارشناسان ،این یکی از سوره های دوران نخستین است، دوره ای که محمد(ص) قدرت نداشت و در معرض تهدید بود.طبیعتا امپراتور به این نکته نیز توجه داشته است، که چگونه این مفهوم در قرآن تطور یافته و به مفهوم جنگ مقدس انجامیده است.بدون

    توچه به جزئیات، مانند تفاوت بین اهل کتاب و کفار، امپراتور با تندی، پرسش اصلی خود را در باره نسبت میان دین و خشونت مطرح می کند، از طرف گفتگویش می پرسد:" حالا به من بگو محمد چه چیز تازه ای آورده است؟تنها چیری که می توانی به حساب بیاوری، فقط شرارت و رفتارغیر انسانی است، مثل همان که فرمان داد، آیین او را با شمشیر گسترش دهند.

    "امپراتور، پس از بیان مقتدرانه داوری اش،سخنش را ادامه می دهد، توضیح می دهد که چرا ترویج دین بر اساس خشونت، امری غیر عقلانی است.خشونت با ماهیت خداوند و ماهیت روح ناسازگار است.خداوند،خونریزی را نمی پسندد و خداوند بر خلاف ماهیت خود رفتارغیرمعقول نمی کند.ایمان محصول روح است و نه تن، هرگاه کسی به سوی ایمان فراخوانده می شود،نیاز به گفتگوی نیکو و خرد شایسته وجود دارد.نیازی به تهدید و خشونت نیست. برای متقاعد کردن یک روح عقلانی، کسی به بازوی نیرومند و اسلحه ، یا هر وسیله دیگری که شخص را به مرگ تهدید کند، ندارد.

    "محور اصلی بحث امپراتور،علیه گفتگوی خشونت-مداراین است: رفتاری که علیه ماهیت خداوند باشد، معقول نیست. ویراستار، تئودور خوری اظهار نظر می کند که امپراتور بیزانس سلوک اندیشگی فلسفه یونانی داشته است.از این رو اظهارات او بدیهی تلقی می شود. اما در آموزه های مسلمانان،خداوند مطلق متعال است.اراده او منوط به مقولات ما نیست؛حتی مقوله عقلانیت.در اینجا تئودور خوری از یک اسلام شناس مشهور فرانسوی،آر-آرنالدز نقل می کند،که ابن حزم تا آنجا بحث را می کشاند که خداوند مبتنی بر کلمات خودش هم اعمال اراده نمی کند.هیچ چیزی خداوند را ملزم نمی کند که اراده الهی را بر ما آشکار کند، ما تنها ناگزیریم که او را ستایش کنیم."

    مظلوم خداوند! تا به حال هر چه اعتراض به سخن پاپ شده است، در طرفداری از پیامبر گرامی اسلام بوده است.البته در نقد و رد سخنان پاپ، در مواردی به مطالبی اشاره شده که در متن سخنرانی پاپ نیست. آن چه نقل کردم ترجمه- البته نه ترجمه فنی دقیق کارشناسانه-بخشی از سخنرانی پاپ است که موضوع این مقاله هاست.

    پاپ اعلام کرد که در سخنرانی اش تنها به نقل قول پرداخته، و نقل قول به مفهوم موافق بودن با آن نیست. آیا حضرت پاپ گمان می کنند که مسلمانان متن اصلی سخنرانی را نمی خوانند؟ یک دانشجوی متوسط الهیات هم که متن را بخواند، به روشنی در می یابد که پاپ این نقل قول را سرسری انتخاب نکرده است. واژه هایی که در وصف امپراتور به کار رفته، اشاره های مکرر پاپ به امپراتور، نتیجه گیری سخن مبتنی بر نظریه امپراتور، در یک کلام به تعبیر قرآن مجید "لحن قول" پاپ نشان می دهد که ایشان چگونه می اندیشند. باید سپاسگزار سایت بسیار دقیق و کارآمد واتیکان باشیم که امکان مطالعه تمامی سخنرانی ها و پیام ها و نامه ها ی پاپ را فراهم کرده است.می خواهم بگویم که حتی عذرخواهی نمی تواند چاره کار باشد. آیا حضرت پاپ می تواند نگاه و داوری اش را تغییر دهد؟

    نمی خواهم در داوری بر نقد و بررسی که دارم سبقت بگیرم. اما نمی توانم احترام و ستایشم را نسبت به پاپ شنوده رهبر قبطیان مصر اعلام نکنم، انصافا حکیمی نادر است. چرا پاپ مثل او به اسلام نگاه نمی کند؟ پاپ شنوده در برنامه تلویزیون المصریه می گفت:" چرا پاپ پاسخ آن مسلمان پارسی را نقل نکرد؟"

    گفتگوی مانوئل دوم در چه شرایطی انجام شد؟ مانوئل دوم چه راه و رسم و سلوکی داشته است؟ طرف گفتگویش چه کسی بوده است؟

    (ادامه دارد)

     

    سیدعطاءالله مهاجرانی

     

     

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/3/19::: ساعت 11:18 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    پروفسور گری میلر ( استاد دانشگاه تورنتو ) مترجم : حامد دردشتیان این‌ حقیقت‌ که‌ قرآن‌ کریم‌ معجزه‌ جاوید و اثبات‌کننده‌ حقانیت‌ و اصالت‌ دین‌ مبین‌ اسلام‌ است‌، مستلزم‌ نو به‌ نو بودن‌ میوه‌ اعجاز این‌ شجره‌ طیبه‌ است‌.
    اساساً، معجزه‌ چیزی‌ است‌ که‌ اثبات‌ آن‌ هرگز محتاج‌ دفاع‌ متعصبانه‌ نبوده‌، ولی‌ نیازمند استدلال‌ و برهان‌ مبین‌ است‌، آن‌هم‌ از موضعی‌ در نهایت‌ متانت‌ و تحمل‌، چرا که‌ آن‌ کتاب‌، خود مبین‌ است‌، به‌ منظور تبیین‌ حقیقت‌ آمد، و لذا نیازی‌ به‌ دست‌ و پا زدن‌های‌ ما و... ندارد.

    منطبق‌ بر سیرة‌ قرآن‌ عزیز، که‌ خود به‌ طرح‌ انواع‌ اتهامات‌ علیه‌ خود، پیامبر، واسطه‌ انتقال‌ پیام‌ و... می‌پردازد و با نهایت‌ متانت‌ و قوی‌ترین‌ استدلال‌ پاسخگو می‌شود، ما خود را مجاز به‌ محاجه‌، گفتمان‌ قرآنی‌ و پاسخ‌ به‌ اتهاماتی‌ نظیر دروغگویی‌ نسبت‌ به‌ پیامبر گرانقدر اسلام‌ می‌بینیم‌.

    زیبایی‌ مقاله‌ ذیل‌ فقط‌ محدود به‌ این‌ نمی‌شود که‌ هر دو بعد به‌روز بودن‌ اعجاز قرآن‌، و نیز دفاع‌ از پیامبر اکرم‌ (ص‌) و قرآن‌ کریم‌ را مشتمل‌ می‌شود، بلکه‌ حلاوت‌ کشف‌ ابعاد شگرفی‌ از اعجاز قرآن‌ که‌ فقط‌ در زمان‌ حال‌ خود را عیان‌ ساخته‌ و نیز دفاع‌ بسیار منطقی‌ و مجاب‌کننده‌ یک‌ تازه‌ مسلمان‌ نواندیش‌ غربی‌ را نیز در پی‌ دارد.

    مضافاً، از آنجا که‌ این‌ مقاله‌ محصول‌ کاوش‌ بخش‌ اینترنت‌ هفته‌نامه‌ گلستان‌ قرآن‌ در آن‌ شبکه‌ جهانی‌ است‌، خدمتگزاران‌ قرآنی‌ را به‌ شناخت‌ و تأمل‌ افزونتر به‌ ماهیت‌ پدیده‌ سرنوشت‌ساز اینترنتی‌ و نقش‌ بی‌بدیلی‌ که‌ می‌تواند در تبلیغ‌ و ترویج‌ معارف‌ قرآن‌ با زبان‌ و جلوه‌های‌ به‌روز آن‌ ایفا کند، رهنمون‌ می‌شود.

    به‌ دلیل‌ حساسیت‌ موضوع‌ مربوط‌ به‌ قرآن‌، در ترجمه‌ این‌ مقاله‌ از روش‌ ترجمه‌ مطلق‌ اجتناب‌، و سعی‌ شده‌ تأکیدهای‌ نویسنده‌ (که‌ در ترجمه‌ از زبان‌ انگلیسی‌ به‌ فارسی‌ معمولاً برای‌ روانی‌ مطلب‌ تغییر می‌یابد) حتی‌المقدور حفظ‌ شود؛ اگرچه‌ دقت‌ و زحمت‌ بیشتر خواننده‌ را برمی‌انگیزد. بدیهی‌ است‌ انتشار این‌ مقاله‌ به‌ معنای‌ عاری‌ بودن‌ آن‌ از برخی‌ خطاهای‌ جزئی‌ احتمالی‌ نیست‌.نخستین بخش از این تحقیق ارزشمند در شماره 78 به نظرتان رسید و ادامه اش را علاوه بر این شماره در شماره های بعدی می‌ خوانید .



    همچنان که در مثال ذیل تبیین شده ، این نوعی از ان چیزی است که به نظر می‌رسد امروزه مسلمانان به طور گسترده ای – اگر چه مستمر – از ان غفلت می‌کنند . چند سال‌ قبل‌، گروهی‌ در ریاض‌، پایتخت‌ عربستان‌ سعودی‌، همه‌ آیاتی‌ را که‌ در قرآن‌ پیرامون‌ جنین‌شناسی‌ وجود دارد جمع‌آوری‌ کردند. آنها گفتند: «این‌ همه‌ آن‌ چیزی‌ است‌ که‌ قرآن‌ در این‌ خصوص‌ گفته‌. آیا حقیقت‌ دارد؟» در واقع‌ آنان‌ به‌ توصیه‌ قرآن‌ عمل‌ کردند: «از انسان‌هایی‌ که‌ می‌دانند بپرسید». آنها یک‌ غیرمسلمان‌ که‌ استاد جنین‌شناسی‌ (Embryology) در دانشگاه‌ تورنتو بود را برگزیدند ،‌نام وی کیث مور است . وی‌ که‌ مؤلف‌ کتاب‌های‌ مرجع‌ در جنین‌شناسی‌ و یک‌ متخصص‌ جهانی‌ در این‌ زمینه‌ است‌ به‌ ریاض‌ دعوت‌ شد. به‌ او گفتند: «این‌ چیزی‌ است‌ که‌ قرآن‌ در خصوص‌ تخصص‌ شما گفته‌ است‌. آیا حقیقت‌ دارد؟ در این‌ مورد چه‌ چیزی‌ می‌توانید به‌ ما بگویید؟» . اگر چه‌ او در ریاض‌ بود، هر کمکی‌ که‌ برای‌ ترجمه‌ نیاز داشت‌ و هر همکاری‌ که‌ تقاضا می‌کرد در اختیارش‌ گذاشتند و او، از آنچه‌ یافت‌ چنان‌ شگفت‌زده‌ شد که‌ کتاب‌ مرجعش‌ را اصلاح‌ کرد و در چاپ‌ دوم‌ یکی‌ از کتاب‌هایش‌، موسوم‌ به‌ «قبل‌ از اینکه‌ متولد شویم‌» در قسمت‌ دوم‌ درباره‌ تاریخ‌ جنین‌شناسی‌، مطالب‌ جدیدی‌ را که‌ در قرآن‌ یافته‌ بود به‌ آن‌ افزود.

    این‌ نکته‌ آشکار می‌سازد که‌ قرآن‌ جلوتر از زمانش‌ بود و به‌ این‌ دلیل‌ قرآن‌باوران‌ چیزهایی‌ می‌دانند که‌ دیگران‌ نمی‌دانند.

    من‌ مصاحبه‌ جالبی‌ برای‌ یک‌ برنامه‌ تلویزیونی‌ با دکتر کیث‌ مور داشتم‌، که‌ به‌ وسیله‌ اسلاید و نظایر آن‌ مصور شده‌ بود. او خاطرنشان‌ ساخت‌ برخی‌ از مطالبی‌ که‌ قرآن‌ درباره‌ جنین‌ بیان‌ کرده‌ تا سی‌سال‌ قبل‌ ناشناخته‌ بوده‌ است‌. او گفت‌ مشخصاً توصیف‌ قرآن‌ از وجود اولیه‌ انسان‌ به‌ مثابه‌ یک‌ «زالو- شبیه‌ لخته‌» (سوره‌ علق‌ 96 - آیه‌ 2) برای‌ او جدید بود. اما هنگامی‌ که‌ آن‌ را به‌طور دقیق‌ بررسی‌ کرد، دریافت‌ که‌ این‌ توصیف‌ درست‌ است‌ و چنین‌ بود که‌ آن‌ را به‌ کتابش‌ افزود.

    او گفت‌: «پیش‌ از این‌ چنین‌ تصوری‌ از جنین‌ نداشتم‌». او به‌ گروه‌ جانورشناسی‌ مراجعه‌ و تقاضای‌ تصویری‌ از زالو کرد و هنگامی‌ که‌ دریافت‌ زالو دقیقاً شبیه‌ نطفه‌ انسانی‌ است‌، تصمیم‌ گرفت‌ هردوی‌ این‌ تصاویر را به‌ یکی‌ از کتاب‌های‌ درسی‌ خویش‌ بیفزاید.

    دکتر مور همچنین‌ کتابی‌ در زمینه‌ جنین‌شناسی‌ بالینی‌ نگاشت‌ و هنگامی‌ که‌ یافته‌های‌ خود را در تورنتو منتشر کرد، غوغایی‌ در کانادا برپا شد و دیدگاههای‌ او به‌ صفحه‌ اول‌ برخی‌ از روزنامه‌های‌ سراسر کانادا و برخی‌ تیترهای‌ اخبار شبکه‌های‌ رادیویی‌ و تلویزیونی‌ راه‌ یافت‌.

    یک‌ گزارشگر روزنامه‌ از پروفسور مور پرسید: «شما فکر نمی‌کنید عرب‌ها درباره‌ ظهور جنین‌ و چگونگی‌ تغییر و رشد آن‌ اطلاع‌ داشتند؟ البته‌ امکان‌ دارد در آنجا دانشمندی‌ نبوده‌ ،اما شاید آنها برخی‌ چیزها را خودشان‌ به‌ طور ساده‌ کالبدشکافی‌ کرده‌اند، مثلاً افرادی‌ را مثله‌ کرده‌ و این‌ چیزها را آزمایش‌ کرده‌اند».

    پروفسور بلافاصله‌ به‌طور کنایه‌آمیزی‌ اشاره‌ کرد که‌ نکته‌ای‌ بسیار مهم‌- یعنی‌ اینکه‌ همه‌ اسلایدهای‌ جنین‌ اولیه‌ (نطفه‌) که‌ در فیلم‌ نشان‌ داده‌ شده‌، از تصاویر میکروسکوپ‌ تهیه‌ شده‌اند- را نادیده‌ گرفته‌ است‌. او گفت‌: «مسأله‌ این‌ نیست‌ که‌ شخصی‌ سعی‌ کرده‌ باشد در چهارده‌ قرن‌ قبل‌ در جنین‌شناسی‌ به‌ کشفیاتی‌ برسد، آنها حتی‌ نمی‌توانسته‌اند آن‌ را ببینند!»

    تمام‌ توصیفات‌ قرآن‌ در خصوص‌ جنین‌، مربوط‌ به‌ زمانی‌ است‌ که‌ آن‌چنان‌ کوچک‌ است‌ که‌ قابل‌ دیدن‌ توسط‌ چشم‌ نیست‌، لذا شخص‌ برای‌ دیدن‌ آن‌ به‌ میکروسکوپ‌ نیازمند است‌. در حالی‌که‌ سابقه‌ اختراع‌ میکروسکوپ‌ به‌ حدود کمی‌ بیش‌ از دویست‌ سال‌ قبل‌ می‌رسد. دکتر مور با همان‌ لحن‌ کنایه‌آمیز افزود: «شاید در چهارده‌ قرن‌ پیش‌ شخصی‌ مخفیانه‌ یک‌ میکروسکوپ‌ داشته‌ و چنین‌ تحقیقاتی‌ را انجام‌ داده‌ که‌ در هیچ‌ جای‌ آن‌ اشتباهی‌ دیده‌ نمی‌شود و پس‌ از اینکه‌ به‌ طریقی‌ یافته‌های‌ خود را به‌ حضرت‌ محمد(ص‌) آموزش‌ داده‌ و وی‌ را قانع‌ ساخته‌ تا این‌ اطلاعات‌ را در کتابش‌ بگنجاند، تجهیزات‌ را از بین‌ برده‌ است‌!

    و این‌، باورکردنی‌ نیست‌. مگر اینکه‌ برای‌ آن‌ استنادات‌ و براهینی‌ اقامه‌ کنید، وگرنه‌ یک‌ نظریه‌ مضحک‌ قلمداد می‌شود.» ، و سپس‌ هنگامی‌ که‌ از وی‌ سؤال‌ شد که‌ وجود این‌ اطلاعات‌ در قرآن‌ را چگونه‌ توضیح‌ می‌دهید؟ در جواب‌ گفت‌: «این‌ فقط‌ می‌تواند وحی‌ الهی‌ باشد»!

    اگرچه‌ نمونه‌ فوق‌الذکر از انطباق‌ اطلاعات‌ پژوهش‌ بشری‌ با قرآن‌ توسط‌ یک‌ غیرمسلمان‌ انجام‌ شده‌، از آنجایی‌ که‌ وی‌ از دانشمندان‌ مبرز در موضوع‌ مورد تحقیق‌ بوده‌، این‌ کشف‌ تاکنون‌ معتبر مانده‌ است‌. اگر یک‌ انسان‌ عادی‌ ادعا می‌کرد آنچه‌ قرآن‌ درباره‌ جنین‌شناسی‌ بیان‌ کرده‌ صحیح‌ است‌، کسی‌ الزامی‌ به‌ پذیرفتن‌ دیدگاه‌ وی‌ نداشت‌.

    مارشال‌ جانسون‌‌، یکی‌ از همکاران‌ پروفسور مور در دانشگاه‌ تورنتو که‌ مطالعات‌ گسترده‌ای‌ پیرامون‌ زمین‌شناسی‌ داشته‌، بسیار مجذوب‌ این‌ واقعه‌، که‌ آنچه‌ در قرآن‌ درباره‌ جنین‌شناسی‌ وجود دارد، درست‌ از آب‌ درآمده‌، از مسلمانان‌ خواست‌ آنچه‌ در قرآن‌ پیرامون‌ تخصص‌ وی‌ وجود دارد را برایش‌ استخراج‌ و گردآوری‌ کنند. این‌ بار نیز مردم‌ از یافته‌ها شگفت‌زده‌ شدند.

    برای‌ نیل‌ به‌ مقصود این‌ بحث‌، همین‌ کافی‌ است‌ که‌ قرآن‌ درحالی‌که‌ عبارات‌ موجز و واضحی‌ درباره‌ موضوعات‌ مختلف‌ دارد، به‌طور توأمان‌ خواننده‌ را به‌ تحقیق‌ در مورد صحت‌ این‌ عبارات‌، به‌وسیله‌ تحقیق‌ توسط‌ پژوهشگران‌ ذیربط‌، توصیه‌ می‌کند. و همان‌گونه‌ که‌ قرآن‌ بیان‌ کرده‌ به‌ وضوح‌ صحت‌ آن‌ معلوم‌ شده‌ است‌.

    بی‌تردید در قرآن‌ نگرشی‌ هست‌ که‌ در جاهای‌ دیگر یافت‌ نمی‌شود و این‌ نکته‌ جالب‌ است‌ که‌ چگونه‌ قرآن‌ زمانی‌ که‌ اطلاعاتی‌ را در اختیار قرار می‌دهد، اغلب‌ به‌ خواننده‌ می‌گوید: «قبلاً این‌ را نمی‌دانستید.» به‌ راستی‌ هیچ‌ کتاب‌ و نوشته‌ مقدسی‌ نداریم‌ که‌ چنین‌ ادعایی‌ را مطرح‌ کند. همه‌ نوشته‌های‌ کهن‌ و کتاب‌های‌ مذهبی‌ موجود که‌ اطلاعات‌ زیادی‌ به‌ دست‌ می‌دهند، همواره‌ مبداء و مأخذ اطلاعاتشان‌ را تبیین‌ می‌کنند.

    مثلاً وقتی‌ تورات‌ به‌ بحث‌ در خصوص‌ تاریخ‌ کهن‌ می‌پردازد، بیان‌ می‌کند که‌ فلان‌ پادشاه‌ در کجا می‌زیست‌ و آن‌ دیگری‌ با وی‌ در یک‌ نبرد معین‌ جنگید و دیگری‌ نیز دارای‌ پسرانی‌ بود و نظایر آن‌ و همواره‌ تصریح‌ شده‌ که‌ اگر خواهان‌ اطلاعات‌ بیشتری‌ هستید باید این‌ کتاب‌ یا آن‌ مرجع‌ را بخوانید.

    حال‌ آنکه‌ قرآن‌ اطلاعاتی‌ را در اختیار خوانندگان‌ می‌گذارد و خاطرنشان‌ می‌کند که‌ این‌ اطلاعات‌ چیزهای‌ جدیدی‌ است‌ و البته‌ همواره‌ به‌ تحقیق‌ در مورد اطلاعات‌ ارائه‌ شده‌ و کشف‌ صحت‌ آنها نیز توصیه شده‌ است‌. جالب‌ اینکه‌ این‌ مفهوم‌ هرگز توسط‌ غیرمسلمانان‌ چهارده‌ قرن‌ پیش‌ مورد چالش‌ واقع‌ نشده‌ و آن‌ گروه‌ از اهالی‌ مکه‌ که‌ با مسلمانان‌ اختلاف‌ نظر داشتند و در زمان‌های‌ بعدی‌ آیات‌ را شنیدند، تاکنون‌ هرگز لب‌ به‌ سخن‌ نگشوده‌اند تا بگویند آنچه‌ در قرآن‌ آمده‌، جدید نیست‌ و می‌دانند که‌ حضرت‌ محمد(ص‌) آن‌ مطالب‌ را از کجا آورده‌ است‌.

    آنها هرگز نتوانستند در خصوص‌ صحت‌ ادعایشان‌ هماوردطلبی‌ کنند، زیرا قرآن‌ واقعاً جدید بود! در تأیید توصیه‌ قرآن‌ مبنی‌ بر تحقیق‌ نسبت‌ به‌ اطلاعات‌ مطرح‌ شده‌ در آن‌، عمربن‌ خطاب‌ در هنگام‌ خلافت‌ خود گروهی‌ از مردان‌ را برگزید و مأمور یافتن‌ سد ذوالقرنین‌ کرد. قبل‌ از نزول‌ قرآن‌، اعراب‌ درباره‌ این‌ سد هرگز چیزی‌ نشنیده‌ بودند، اما چون‌ قرآن‌ آن‌ را توصیف‌ کرد، کنجکاو به‌ کشف‌ آن‌ شدند و دریافتند در منطقه‌ای‌ موسوم‌ به‌ دوربند در اتحاد شوروی‌ (سابق‌) وجود دارد.

    در اینجا باید تأکید کرد بیان‌ قرآن‌ درباره‌ چیزهای‌ بسیاری‌ صحیح‌ است‌، اما همیشه‌ صحت‌ مطالب‌ یک‌ کتاب‌ به‌ معنای‌ تأیید وحی‌ الهی‌ بودن‌ آن‌ نیست‌. مثلاً کتاب‌ راهنمای‌ تلفن‌ تمام‌ اطلاعاتش‌ صحیح‌ است‌، اما این‌ نکته‌ بدان‌ معنا نیست‌ که‌ از جانب‌ خدا نازل‌ شده‌ است‌. مسأله‌ واقعی‌ در آن‌ است‌ که‌ باید دلایلی‌ از منبع‌ اطلاعات‌ قرآن‌ اقامه‌ کند. هیچ‌کس‌ نمی‌تواند بدون‌ مدارک‌ کافی‌ به‌ آسانی‌ منکر اصالت‌ قرآن‌ شود. به‌ راستی‌، اگر کسی‌ یک‌ اشتباه‌ یافت‌، حق‌ دارد از آن‌ سلب‌ صلاحیت‌ کند. این‌ دقیقاً همان‌ چیزی‌ است‌ که‌ قرآن‌ انسان‌ را به‌ آن‌ ترغیب‌ می‌کند.

    زمانی‌، پس‌ از ارائه‌ درسی‌ در آفریقای‌ جنوبی‌، مردی‌ به‌ سراغم‌ آمد ، او در خصوص‌ گفته‌ام‌ بسیار عصبی‌ بود و ادعا کرد: «امشب‌ به‌ خانه‌ می‌روم‌ و یک‌ اشتباه‌ در قرآن‌ می‌یابم‌» و من‌ گفتم‌: «این‌ کار عاقلانه‌ترین‌ چیزی است که شما گفته اید . »که‌ نسبت‌ به‌ اصالت‌ قرآن‌ شک‌ دارند ، نیاز به اتخاذ آن دارند . زیرا قرآن‌ خود چنین‌ چالشی‌ را تشویق‌ کرده‌ است‌.

    پس‌ از پذیرش‌ این‌ مبارزه‌طلبی‌ قرآن‌ و کشف‌ اینکه‌ تمام‌ مطالبش‌ حقیقت‌ دارد، مردمان‌ از آنجا که‌ نمی‌توانند صحت‌ مطالب‌ آن‌ را مردود اعلام‌ کنند، لاجرم‌ به‌ آن‌ معتقد خواهند شد. اصولاً، قرآن‌ خود منزلت‌ خویش‌ را کسب‌ کرده‌، زیرا مخالفانش‌ صحت‌ آن‌ را به‌ اثبات‌ می‌رسانند.

    یک‌ واقعیت‌ اساسی‌ درباره‌ اصالت‌ قرآن‌ که‌ به‌ اندازه‌ کافی‌ مورد بحث‌ قرار نگرفته‌، این‌ است‌ که‌ صرف‌ ناتوانی‌ فرد در اینکه‌ شخصاً پدیده‌ای‌ را تشریح‌ کند، او را ملزم‌ به‌ قبول‌ وجود این‌ پدیده‌، یا قبول‌ توضیح‌ دیگران‌ از آن‌ نمی‌کند. یعنی‌ به‌ صرف‌ اینکه‌ شخصی‌ قادر به‌ تشریح‌ چیزی‌ نباشد، به‌ معنای‌ آن‌ نیست‌ که‌ باید توضیح‌ دیگران‌ نسبت‌ به‌ آن‌ را پذیرا شود، بلکه‌ امتناع‌ شخص‌ از قبول‌ توضیحات‌ دیگران‌، مسؤولیت‌ اثبات‌ و یافتن‌ پاسخ‌ معقول‌ را به‌ خودش‌ باز می‌گرداند. این‌ فرضیه‌ عمومی‌، در بسیاری‌ از مفاهیم‌ زندگی‌ نمایان‌ می‌شود ولی‌ عجیب‌ترین‌ تناسب‌ را با هماوردطلبی‌ قرآن‌ دارد. زیرا شخصی‌ که‌ بگوید: «آن‌ را باور ندارم‌»، این‌ مخمصه‌ را برای‌ خود ایجاد می‌کند.

    شخص‌ در آغاز امتناع‌، اگر احساس‌ کند سایر پاسخ‌ها ناکافی‌ است‌، ملزم‌ خواهد شد که‌ شخصاً توضیحی‌ بیابد. در واقع‌، در یک‌ آیه‌ قرآن‌ که‌ من‌ همواره‌ دیده‌ام‌ آن‌ را به‌ زبان‌ انگلیسی‌ به‌ غلط‌ ترجمه‌ کرده‌اند، الله‌ به‌ انسانی‌ اشاره‌ می‌کند که‌ به‌ حقیقت‌ توضیح‌ داده‌ شده‌ به‌ او گوش‌ فرا داده‌ است‌. این‌ آیه‌ بیان‌ می‌کند که‌ او در وظیفه‌اش‌ تنها گذاشته‌ شده‌، زیرا پس‌ از اینکه‌ این‌ اطلاعات‌ را شنید، بدون‌ بررسی‌ صحت‌ آنچه‌ شنیده‌، آن‌ را ترک‌ کرده‌ است‌. به‌ عبارت‌ دیگر، شخص‌ اگر چیزی‌ را شنید و آن‌ را بررسی‌ نکرد تا ببیند آیا درست‌ است‌ یا خیر، گناهکار است‌.


    هفته نامه گلستان قرآن ، شماره 124

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/3/19::: ساعت 11:13 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    عرضه وژن 2008 کتاب راهنمای مسلمانان در سراسر کشور انگلستان و در تیراژ یک میلیون نسخه آغاز شد.

    به گزارش آینده روشن، در دهه گذشته کتاب راهنمای مسلمانان انگلیسی به یک نام آشنا برای جوامع مسلمان تبدیل شده است و در کشور انگلستان و بخصوص در میان مسلمانان به عنوان یکی از مهمترین منابه تحقیق شناخته می شود.


    برپایه این گزارش هدف از انتشار و عرضه کتاب راهنمای مسلمانان، ایجاد و برقراری ارتباط بیشتر میان مسلمانان و همچنین فراهم کردن زمینه های همکاری بین آنان و ارتقا وضعیت اجتماعی و اقتصادی مسلمانان در کشور انگلستان می باشد.

    این گزارش حاکسیت اکنون بسیاری از مسلمانان انگلیسی معتقدند که این کتاب راهنما، نقش مهمی را در افزایش ارتباطات میان مسلمانان انگلستان داشته است و مسلمانان انگلیسی با بهره گیری از کتاب راهنما می توانند حضوری فعال و چشمگیر در جامعه انگلستان داشته باشند و اخلاقیات،مکتب، آرمان ها و فرهنگ خود را ترویج نمایند.

    لازم به ذکر است جامعه مسلمانان در کشور انگلستان نقش مهمی را در مناسبات اجتماعی و سیاسی این کشور ایفا می نماید.

    خبرگزاری آینده روشن

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/3/18::: ساعت 1:5 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    مسلمان شدن خبرنگار ارگوئه‌ای در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(ره)

    خبرنگار روزنامه ال ناسیونال اروگوئه که سال گذشته برای پوشش مراسم ارتحال امام به تهران سفر کرده بود، به دین اسلام گروید.


    آقای «خولیو سزار مارتین» خبرنگار اروگوئه ای روزنامه ال ناسیونال، تحت تأثیر جو معنوی مراسم سالگرد امام خمینی (ره) به اسلام علاقمند شد. وی سپس با سفر به شهر مقدس قم و مطالعه بیشتر به دین مبین اسلام مشرف گردید.


    مارتین پس از بازگشت به اروگوئه، با ارسال نامه ای به وزارت امور خارجه کشورمان این تشرف را رسماً اعلام کرد.

    خبرگزاری اخبار شیعیان

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/3/18::: ساعت 1:3 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    ...من به کمک شما احتیاجى ندارم‏...

    مصاحبه از فاطمه طوسی یاس: ضمن عرض سلام و تشکر از این که دعوت ما را پذیرفتید، لطفا خودتان را براى خوانندگان ما معرفى نمایید و چگونگى تشرفتان به دین مبین اسلام و مذهب تشیع را بیان بفرمایید .

    من «رشیده حنیف‏» ، اهل تورنتوى کانادا هستم و در رشته‏ى هنرهاى زیبا رتبه‏ى اول را کسب کردم . رشته‏ى تخصصى من تاریخ و نقاشى است و هم چنین رتبه‏ى اول در رشته‏ى دبیرى و معلمى را در اختیار دارم . من در یک خانواده‏ى مسیحى معتقد، به دنیا آمدم و پدرم یک کشیش بود، پدر و مادرم چهارده فرزند داشتند که من آخرین فرزندشان بودم .

    تقریبا 17 سال پیش با همسرم آشنا شدم . در آن زمان هر دوى ما در دانشگاه تحصیل مى‏کردیم . ما هر دو دانشجو و عضو سازمان‏هاى مذهبى بودیم . شوهرم مسلمان بود و من مسیحى . دفتر گروه‏هاى مذهبى ما در یک مکان بود و در نتیجه یک روز در دفتر هم‏دیگر را ملاقات کردیم و در مورد مذهبمان با یک‏دیگر صحبت کردیم . یک روز در مورد باورها و اعتقادات مسیحیان از من سؤالاتى پرسیدند که من هیچ پاسخ مناسبى براى آن‏ها نداشتم . از آن به بعد بود که من شروع به تحقیق و بررسى عمیق مذهب خود کردم و با مسایل بسیارى برخورد کردم که براى من هیچ معنا و مفهومى نداشت . در این میان به اسلام نیز علاقه‏مند شدم و شروع به تحقیق در مورد دین اسلام کردم و دریافتم که اسلام هیچ تضادى با مسیحیت ندارد، بلکه این دو داراى ریشه‏هاى مشترکى هستند، اما دین اسلام تداوم یافت، در حالى که مسیحیت متوقف شده است، چون اسلام دین کامل‏ترى است . پس از مدتى تصمیم گرفتم که مسلمان شوم .

    در آن هنگام مسلمان شدن براى من بسیار سخت‏بود، چون در کانادا زنان مسلمان و باحجاب بسیار کم بودند و من سخت احساس تنهایى مى‏کردم، ولى هنگامى که نماز مى‏خواندم، مى‏دانستم که در همین زمان مسلمانان در همه جاى دنیا مشغول نماز هستند و خداوند را عبادت مى‏کنند; این احساس به من آرامش مى‏داد .

    یاس: خانم حنیف از چگونگى ازدواجتان و هم چنین زندگى خانوادگى خود براى ما صحبت کنید .

    کمى پس از مسلمان شدن من، تصمیم گرفتیم که با هم ازدواج کنیم . تغییر مذهب من و تصمیم براى ازدواج با یک شخص مسلمان، براى خانواده‏ام بسیار سخت‏بود . آن‏ها مسیحیان بسیار معتقدى بودند و احساس مى‏کردند که من گمراه شدم .

    یکى از برادرانم به من گفت: «اگر شما با یک شخص مسلمان ازدواج کنى، ما هم به تو کمک مالى نمى‏کنیم‏» . من هم گفتم: «خیلى ممنون، من به کمک شما احتیاجى ندارم‏» . یکى از خواهرانم گفت: «خداحافظ و من دیگر با شما کارى ندارم‏» . آن‏ها مرا ترک کردند و چندین سال با من قطع رابطه کردند . آن‏ها حتى از کمک مالى براى جشن ازدواجم خوددارى کردند و در مراسم ازدواج من نیز شرکت نکردند .

    مراسم ازدواجمان بسیار ساده برگزار گردید . ما در آن زمان دانشجو بودیم وهیچ چیز نداشتیم، فقط یکى از دوستانمان شب قبل از جشن به آپارتمان من در دانشگاه آمد و کیک درست کرد و ما در جشن عروسى خود فقط کیک و آب میوه خوردیم و نمى‏توانستیم چیزى بیش‏تر از این تهیه کنیم .

    در مراسم ازدواج فقط یکى از خواهرانم شرکت کرد و در حالى که خیلى ناراحت‏بود به من گفت: «مى‏تونى همین الان برگردى‏» ، ولى من به او گفتم: «نه‏» و در مراسم، دیگر به او نگاه نکردم . چون قلبم آرام بود و احساس سرخوردگى نمى‏کردم . یقین داشتم که کار درستى انجام مى‏دهم و در نتیجه هیچ نگرانى‏اى هم نداشتم .

    معمولا عروس‏ها در روز عروسى لباس بلند گران قیمتى مى‏پوشند، ولى من لباس بسیار ساده‏اى پوشیدم که خودم دوخته بودم . من در جشن‏هاى ازدواج پرهزینه‏ى زیادى شرکت کردم که در جمع پدر و مادر و دوستان برگزار شد، اما آن عروس‏ها و دامادها امروز کجا هستند؟

    زندگى ما این گونه آغاز شد و در حال حاضر شوهرم «احمد حنیف‏» طلبه‏ى علوم دینى مى‏باشد و داراى چهار فرزند هستیم . یک پسر به نام زینعلى و سه دختر: زهرا ده ساله، مریم شش ساله، فاطمه دوساله; ما هشت‏سال است که در شهر قم سکونت داریم .

    یاس: علت مهاجرت شما به ایران چه بود؟

    آمدن ما به ایران یک اقدام طبیعى و منطقى بود . شوهرم در کار تبلیغ و ترویج اسلام بود . بنابراین لازم بود که به ایران بیاییم تا با اسلام بیش‏تر آشنا شویم و نقاط مشترک بیش‏ترى را پیدا کنیم . وقتى همسرم به من گفت که باید به قم برویم، من با تعجب گفتم: قم کجاست؟ ! ! وقتى تصمیم گرفتیم که به ایران بیاییم، من نمى‏دانستم که زندگى در ایران چگونه خواهد بود؟ تا این که یک سال قبل از این که به ایران بیاییم، شوهرم در یک همایش شرکت کرد و وقتى برگشت، به من اطمینان داد که در آن‏جا زندگى راحتى خواهى داشت و گفت که خیابان‏ها آسفالت‏شده است، آب لوله کشى، برق و نیازهاى اولیه‏ى زندگى در آن جا وجود دارد . بسیارى از غربى‏ها هنوز فکر مى‏کنند که ایران یک کشور عقب افتاده است و مردم هنوز در بیابان‏ها بر پشت‏شتر سفر مى‏کنند و برق و آب لوله‏کشى فقط براى افراد ثروتمند است و جزو لوازم تجملاتى محسوب مى‏شود . سفر به ایران نوعى احساس تنهایى را در من به وجود آورد، ولى با این حال به عنوان همسر یک فرد مسلمان وظیفه‏ى خود دانستم که به همسرم کمک کنم و با او باشم . ما به خاطر خدا و دین اسلام مهاجرت کردیم و خداوند نیز نورى را در زندگى ما به وجود آورد .

    ما هشت‏سال پیش، فروردین ماه وارد ایران شدیم . براى ما فقط سال نو نبود، بلکه شروعى کاملا جدید بود .

    یاس: خانم رشیده! لطفا نظر خود را درباره‏ى ویژگى‏هاى بارز جامعه‏ى ایرانى بیان بفرمایید و تفاوتش را با غرب بیان کنید .

    در این‏جا ما مى‏توانیم اسلامى زندگى کنیم . در جوامع غربى، دین یک امر پنهان است . دین دخالتى در ابعاد خارجى اداره‏ى امور جامعه ندارد . مذهب در این‏جا همیشه حضور دارد و در همه جا صداى اذان از مساجد شنیده مى‏شود .

    در ایران تاثیرات منفى غرب بسیار جزیى است . تلویزیون عارى از صحنه‏هاى غیراخلاقى است و هنوز دیدن تلویزیون براى بچه‏ها مناسب و سالم است . زنان پوشش اسلامى دارند .

    الحمدلله هنوز هم اسلام در این کشور از یک قدرت معنوى خاص برخوردار است که خصوصیت منحصر به فرد ایران است .

    یاس: نظر شما در خصوص روحیات اجتماعى و سیاسى زنان ایرانى چیست؟ آیا به زنان ایرانى علاقه‏مند هستید؟

    زنان در هر جامعه نقش بسیار مهمى در شکل‏گیرى محیط اجتماعى و سیاسى آن جامعه برعهده دارند . ضرب المثلى مى‏گوید: شما مى‏توانید با دیدن زنان یک جامعه در مورد سطح آن جامعه قضاوت کنید . زنان ایرانى، زنانى شجاع و با ایمان هستند و تا زمانى که هویت اسلامى خویش را حفظ کنند، جامعه مستحکم و پایدار خواهد بود .

    زنان ایرانى بسیار با مهارت هستند و در رشته‏هاى مختلف هنرى استادند; «مهارت آشپزى، خیاطى‏» . زنان ایرانى مى‏توانند هر چیزى را در خانه تعمیر کنند، در حالى که شاید زنان غربى حتى عوض کردن یک لامپ را بلد نباشند . زنان ایرانى همیشه براى دفاع از حقوق خود ایستاده‏اند . آن‏ها همیشه براى سخنرانى آماده هستند و حرفى براى گفتن دارند . همیشه در صحنه‏هاى اجتماعى حضور فعال دارند و به جایگاه و به حق خود در جامعه اندیشیده‏اند و نفوذى قدرتمندانه در مناسبات اجتماعى و سیاسى دارند .

    آن‏ها ثابت کردند که حجاب مانعى براى به دست آوردن حقوق زنان در جامعه نیست . آن‏ها خانه‏هاى خود را جاى آرامش و سکون مى‏سازند، گرچه فقیرانه باشد . این‏جا صلح و آرامش برقرار است، یک مکان امن که بچه‏ها، دوستان، همسایگان، خانواده و خویشاوندان با یک‏دیگر هماهنگ و موافق هستند .

    یاس: دیدگاه زنان غربى نسبت‏به زنان ایرانى چیست؟

    زنان غربى اطلاعات بسیار اندکى در مورد زنان ایرانى دارند . آن‏ها معتقدند که چون ایران یک کشور اسلامى است، تمام افکار غلط رایج در مورد زنان مسلمان باید در مورد آن‏ها نیز صادق باشد، چون آن‏ها با اسلام مشکل دارند . در نتیجه زنان ایرانى مانند زنان مسلمان دیگر مورد ظلم واقع مى‏شوند و شهروندانى درجه دو با حقوقى اندک محسوب مى‏شوند و دسترسى محدودى به مراقبت‏هاى بهداشتى و آموزشى و . . . دارند . زنان غربى معتقدند که اگر به زنان معمولى حق انتخاب داده شود، هرگز حاضر نیستند، حجاب داشته باشند و زنان ایرانى به اجبار حجاب دارند .

    یاس: خانم حنیف! از فرصتى که در اختیار ما گذاشتید، سپاس گزاریم .

    در پایان، من هم از این که این فرصت را در اختیار من گذاشتید، تشکر مى‏کنم و براى نشریه‏ى شما آرزوى موفقیت مى‏کنم .

    نشریه یاس شماره 14

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/3/18::: ساعت 1:2 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    گردشگرجوان اتریشی در ایران مسلمان شد

    "استفان پیبر" (‪ (stephan pieber‬جوان ‪ ۱۹‬ساله اتریشی که برای یک سفر ‪۲۵‬ روزه تفریحی به ایران سفر کرده، در جریان این سفر و براساس علاقه قبلی خود به دین مبین اسلام مشرف شد.

    استفان که اکنون نام "علی" را برای خود برگزیده است، روز چهارشنبه در گفت‌وگو باخبرنگار ایرنا، گفت: در ‪ ۱۳‬سالگی با دیدن یک خواب دچار تحولی درونی شده و به مطالعه و بررسی ادیان مختلف الهی علاقه‌مند شده‌است.

    وی افزود: در همین ارتباط با مطالعه کتب‌های موجود در اتریش در زمینه دین اسلام و همچنین مطالعه قرآن که به زبان آلمانی ترجمه شده، به دین اسلام با توجه به ویژگیها و شرایط آن علاقه شدیدی پیدا کردم.

    این گردشگر تازه مسلمان شده سپس اظهار داشت: شش سال به بررسی و مطالعه ادیان مختلف الهی پرداختم و در نهایت دین اسلام را به عنوان کاملترین و برترین دین الهی و آسمانی دریافتم.

    وی در خصوص میزان شناخت خود از دین اسلام گفت: براساس مطالعاتی که دراین زمینه داشتم، اسلام را دینی با ویژگی‌ها و مشخصات منحصربفردی می‌دانم که برابری، برادری، مساوات، عدالت و حق و حقیقت از جمله مشخصه‌های اصلی این دین الهی است.

    به گفته "علی استفان"، دین اسلام به عنوان دین برتر از سوی عیسی(ع) به پیروان خود بشارت داده شده و این نشانه برتری و کامل بودن این دین نسبت به سایر ادیان است.

    وی افزود: حضرت محمد(ص) پایه‌گذار دین اسلام است و انسانی مهربان، امین و حامی محرومان و مظلومان بوده است.

    وی که در طول سفر خود به شهرهای مشهد و قم سفر کرده و با یکی از مراجع تقلید نیز دیداری داشته است، گفت: شهرهای مذهبی دارای ویژگیهای خاصی هستند به ویژه در صحن مرقد مطهر امام رضا(ع)، انسان دنیا را فراموش کرده و شور و شوق عجیبی به انسان دست می‌دهد.

    این گردشگر اتریشی علت انتخاب نام علی برای خود را، شناخت از امام اول شیعیان با توجه به مطالعاتی که داشته عنوان کرد و افزود: از نظر من امام علی(ع) شخصیتی عادل، عالم، باتقوی و رئوف بوده که فرزندان بزرگ و مهربانی داشته است.

    علی استفان گفت: من در تشرف به دین اسلام راه صحیح را انتخاب کرده‌ام و هیچگاه از این انتخاب پشیمان نخواهم شد.

    وی ادامه داد: اسلام از نظر من دین دارای وحی و الهی است و دینی با ارزش، بخشنده و بزرگ است، چراکه هر مسلمان چه سیاه، سفید، هندو و با هر فرقه‌ای از نظر اسلام دارای ارزش است و اسلام کسی را بر کسی برتر نمی‌داند مگر در داشتن دین و عدالت.

    وی اظهار داشت: اسلام دینی جامع و اجتماعی است و در این دین بیشتر شاهد کارهای اجتماعی و مشارکتی هستیم.

    "علی استفان" در پایان با بیان اینکه علاقه زیادی برای تشرف به مکه و زیارت خانه خدا دارد، اظهار امیدواری کرد که در آینده زمینه برای زندگی و حضور بیشتر در کشور ایران برایش فراهم شود.

    وی در این گفت‌وگو با آشنایی اندکی که با زبان فارسی و عربی پیدا کرده است، با لهجه‌ای شیرین "شهادتین" را خواند.

    سایت نوسازی

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: جمعه 86/3/18::: ساعت 12:58 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    سخنرانی زن و شوهر روسی در دانشگاه آزاد فلاورجان

    به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان، تشکل یوسف زهراء این واحد دانشگاهی، جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخی تحت عنوان چرا اسلام با حضور دو تازه مسلمانان شیعه اهل کشور روسیه برگزار نمود.

    در این مراسم که صدها تن از دانشجویان، کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان حضور داشتند و عده زیادی از شرکت کنندگان به دلیل کمبود جا بر روی زمین نشسته بودند، نیکولای و پیشکا ماجرای مسلمان شدن خود را برای حضار بیان کردند.

    نیکلای در تشریح ماجرای مسلمان شدن خود گفت: برخی کتابها و برنامه های تلویزیونی که بیانگر مرگ موقت بود مرا نسبت به وجود خدا و روح توجیه نمود و پس از آن بود که با مطالعه کتب مختلف در مورد ادیان آسمانی به ویژه اسلام زمینه برای مسلمان شدنم پدید آمد.

    نیکلای در بخشی از سخنان خود از دانشجویان خواست تا قدر امکانات موجود در ایران را برای تحقیق و تفحص در اسلام و دیگر ادیان الهی را بدانند و از این امکانات برای شناخت راه درست زندگی بهره گیرند.

    وی در ادامه خاطر نشان نمود: زمانی من در روسیه جستجوی حقیقت را آغاز نمودم در این کشور، حتا یک کتاب تفسیر قرآن و یک ترجمه دقیق و روان از این کتاب آسمانی وجود نداشت تا بتوانم با استفاده از آن به حقیقت اسلام دست یابم لذا جریان اسلام آوردن من کمی طول کشید و من گاه به زحمتی کتابی را می یافتم که حاوی پاره یی از عقاید اسلامی باشد.

    در ادامه پیشکا از بانوان تازه مسلمان شده روسی نیز با تشریح مشکلات مسلمان شدن در روسیه گفت: متاسفانه به دلیل انجام عملیات تروریستی در چچن و تبلیغات منفی بسیاری از رسانه ها در این کشور، دید خوبی در مورد اسلام و به ویژه حجاب وجود ندارد و زنان محجبه به شدت از سوی افکار عمومی این کشور تحت فشار قرار دارند.

    وی ادامه داد: حتا خود من در پیش از مسلمان شدنم دید و درک صحیحی در مورد اسلام نداشتم و خانواده من به شدت از مسلمانان در هراس بودند. اما با مطالعه بر روی اسلام به ویژه آیات مبارکه قرآن کریم و آشنایی با مسلمانان حقیقی، دریافتم که اسلام بهترین برنامه زندگی برای بشر می باشد.

    پیشکا در پایان سخنان خود از زنان ایرانی خواست تا قدر نعمت جمهوری اسلامی را بدانند در جهت حفظ حجاب خود کوشا باشند.

    در پایان این مراسم جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد و تنی چند از دانشجویان فرصت یافتند تا سوالات خود را مطرح نمایند.

    شایان ذکر است که سخنرانی این زن و شوهر تازه مسلمان شده اهل روسیه سومین سخنرانی آنها در دانشگاههای استان اصفهان بوده و آنها پیش از این در دانشگاه اصفهان و صنعتی اصفهان نیز به سخنرانی پرداخته بودند.

    وبلاگ روابط عمومی دانشگاه آزاد فلاورجان

    http://kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: پنج شنبه 86/3/17::: ساعت 10:55 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <   <<   26   27   28   29   30   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 132
    بازدید دیروز: 374
    کل بازدید :375783

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church
    پدر آریوس
    این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    پدر آریوس - مسجد و کلیسا - mosque&church

    >>> لوگوی دوستان<<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©