تفاوت نقل قرآن با انجیل، دررابطه با معجزات مسیح(ع) چیست؟ لطفاً توضیح دهید.
خدای متعال تمام انبیاء خودش را مجهز با معجزه برای هدایت بشر فرستاد. و از جمله انبیاء حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ که قرآن کریم نسبت به آن حضرت جمله ای خاصی را بکار برده است که نسبت به هیچ پیامبر دیگری آن جمله را بکار نبرده است و فرموده است: «ما به عیسی بن مریم بینات دادیم و او را به روح القدس مؤیّد گردانیدیم.» در حالیکه اعطأ بیّنه و تأئید به روح القدس شامل همه انبیاء می شود و لکن اسم هیچ پیامبری در این رابطه بصورت خاص ذکر نشده است.
بعد از بیان این مقدمه می توانیم تفاوت های نقل قرآن با انجیل درباره معجزه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را به صورت زیر طرح نمائیم:
1. اولین اختلاف قرآن با اناجیل در اصل کیفیت حامله شدن حضرت مریم ـ علیه السلام ـ و نحوه تولد حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ است. قرآن این حادثه را به عنوان معجزه و آیت بزرگ خدا بیان می کند و می فرماید: «ما مریم و پسر او را نشانه بزرگی برای جهانیان قرار دادیم.» و لذا وقتی که فرشته الهی به حضرت مریم می گوید من فرستاده پروردگار توام تا پسر پاکی به تو ببخشم حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ با تعجب می گوید: «چگونه ممکن است فرزندی برای من باشد؟ در حالیکه تاکنون انسانی با من (از راه حلال) تماس نداشته و زن آلوده ای هم نبوده ام.» این تعجب حضرت مریم گواه روشن بر اینست که هم حاملگی حضرت مریم و هم تولد حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ به صورت معجزه محقق شده است و حضرت مریم بدون اینکه مدت طبیعی حاملگی را طی کند حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ را به دنیا آورده است و الا تعجب حضرت مریم بی مورد خواهد بود چون ممکن بود او بعد از ازدواج در آینده و بعد از گذشت زمان بصورت عادی صاحب فرزند می شد.
اما بنابر نقل اناجیل ولو حضور فرشته در نزد حضرت مریم (س) و بشارت به فرزنددار شدن او توسط این فرشته موافق با قرآن بوده لکن در بقیه قصه کاملاً مخالف با قرآن است. مثلاً در اناجیل گفته شده است که قبل از اینکه فرستاده خداوند به حضرت مریم بشارت فرزند را بدهد او در عقد مردی بنام یوسف بوده است. و نیز از حاملگی حضرت مریم س هم یوسف و هم اطرافیان او اطلاع داشته و بعد از گذشت زمان طبیعی حاملگی حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ متولد گردیده است. پس بنابر نقل اناجیل هیچ شائبه ای از معجزه بودن در تولد حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ وجود ندارد.
2. نکته دیگری که در قرآن به عنوان معجزه مطرح است سخن گفتن حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در بدو تولد با مردم می باشد. و نیز ریختن خرمای تازه به ثمر رسیده از شاخه های درخت خشک خرما در هنگام تولد حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ بر حضرت مریم ـ سلام الله علیها ـ از معجزات دیگری به شمار می آید. خصوصاً آنجا که حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ هم در مقام دفاع از مادرش و هم در مقام ادعای نبوت می فرماید: «من بنده خدا هستم و به من کتاب داده و مرا پیامبر قرار داده است کاملاً دارای شرایط اعجاز می باشد. و در اناجیل هیچ اشاره ای به این موارد نشده است.
3. تفاوت دیگری که در بین قرآن و اناجیل در نقل معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ وجود دارد در نحوه بیان و تعداد موارد آن می باشد. قرآن کریم ادلّه اکثر معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ را به صورت کلی بیان نموده و به جزئیات آن اشاره ای نکرده است. و ثانیاً اکثر این موارد با مواردی که در اناجیل نقل شده اند اختلاف دارند. قرآن کریم درباره معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ می فرماید: «من از جانب پروردگارتان برای شما معجزه آورده ام من از گل برای شما چیزی به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خداوند پرنده ای می شود و به اذن خدا نابینای مادرزادو پیس را بهبود می بخشم و مردگان را زنده می گردانم و شما را از آنچه می خورید و در خانه های تان ذخیره می کنید خبر می دهم.».
قرآن کریم خبری از وقوع معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ به صورت جزئی نداده است و فقط در یک مورد چنین می فرماید: «عیسی پسر مریم گفت: بار الها پروردگارا از آسمان خوانی بر ما فرو فرست تا عیدی برای اول و آخر ما باشد و نشانه ای از جانب تو. و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی. خداوند فرمود من آن را بر شما فرو خواهم فرستاد. و هر کس از شما پس از آن انکار ورزد وی را عذابی کنم که هیچ یک از جهانیان را (آن چنان) عذاب نکرده باشم.
لکن در اناجیل اولاً معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ به صورت جزئی و موردی نقل شده است و ثانیاً اکثر معجزات به شفای مریضان و معلولان مختلف تعلق گرفته و در قسمت های متعددی داستان های عجیبی از معجزات حضرت مسیح نقل شده است. در انجیل متی فصل 8، آیات 2 و 3، 13، 14، 25، 26، 28، 34 و فصل 9، آیات22، 23، 28، 29 و فصل 12 آیات 24 و 25 و نیز در انجیل لوقاء یوحنا قسمت های مختلفی به معجزات حضرت مسیح در مورد شفای مریضان، معلولان و افلیجیان اختصاص پیدا کرده اند.
یکی از معجزات حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در اناجیل سه روز ماندن آن حضرت در زیر زمین و دوباره زنده شدن او ذکر شده است. چون مسیح پیش از پیش گفته بود که آخرین معجزه من سه روز ماندن من در دل زمین مانند سه روز ماندن یونس پیامبر در شکم ماهی خواهد بود.
در اناجیل سیر نمودن پنج هزار مرد علاوه بر زنان و طفلان با پنج عدد نان و دو ماهی توسط حضرت مسیح به عنوان معجزه نقل شده است.
یکی دیگر از معجزات حضرت مسیح در اناجیل تبدیل نمودن شش خمره ها آب به شراب می باشد. و این معجزه در جشن عروسی که خود حضرت مسیح در آن حضور داشته بعد از آنکه شش خمره شراب در اثر مصرف تمام گردیده به دستور حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ خمره هااز آب پر شده و به شراب تبدیل می شود!
رام کردن طوفان دریا و نجات شاگردان از غرق شدن در دریا یکی دیگر از معجزات مسیح است که در انجیل نقل گردیده است.
4. تفاوت چهارم قرآن با انجیل در مسئله معجزه حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در مبداء و علت اصلی حدوث معجزه و نیز در انگیزه و هدف ایجاد معجزه می باشد. در قرآن کریم خداوند مبداء و علت اصلی حدوث معجزه معرفی شده است و بدون اذن خداوند از هیچ رسول و پیامبری نمی تواند معجزه صادر گردد. قرآن دراین رابطه می فرماید: «هیچ پیامبری را نرسد که خبر به اذان خدا معجزه ای بیاورد» و لذا معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ بر طبق نقل قرآن به اذن خداوند بوده است. اما در اناجیل اذان خداوند حتی در یک مورد از معجزات مسیح ـ علیه السلام ـ هم دخالت داده نشده است و گویا که حضرت خودش مستقل در ایجاد این امور خارق العاده بوده است.
همچنین در قرآن کریم انگیزه و غرض از معجزات حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ اثبات رسالت و نبوت قرار داده شده است زیرا همین هدف حکمت معجزه را تشکیل می دهد. قرآن کریم می فرماید: «و هنگامی را که عیسی پسر مریم گفت ای فرزندان اسرائیل من فرستاده خدا به سوی شما هستم... وقتی که برای آنان دلایل روشن آورد گفتند این سحر آشکار است.» اما در اناجیل این هدف اصلاً در نظر گرفته نشده است بلکه حضرت مسیح به عنوان یک طبیب و رافع مشکلات و خطرات تلقی شده و مدام مشغول شفادادن مریض ها و معلولان بوده است و در این رابطه به کلمات از انجیل متی اکتفاء می کنیم و بنا را بر اختصار می گذاریم «او هر نوع مرض و بیماری را شفا می بخشید. شهرت معجزات او از مرزهای جلیل نیز گذشت به طوری که حتی بیماران از سوریه می آمدند تا شفا یابند. عیسی هر نوع مرض و درد را شفا می داد و هر غشی و فلج و دیوانه را سلامتی می بخشید.»
برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر رجوع شود:
1. الثقافة الروحیه فی انجیل برنابا، تألیف محمود علی قراعة.
2. مقارنة الادیان، المسیحیة، تألیف دکتر احمد شبلی.
3. تفسیر المیزان، ذیل آیه 23 سوره بقره، تألیف علامه طباطبائی.
امام صادق ـ علیه السلام ـ می فرمایند:
معجزه علامت خداوند است و آن را به غیر از انبیاء و رسولان و حججش اعطا نمی کند
برای اینکه راستگوئی و راستگو از دروغگویی و دروغگو بوسیله آن تشخیص داده شود.
بحارالانوار، ج 11، ص 71
واتیکان که طبق قرارداد لاتران بین دولت فاشیست موسولینی و کاردینال «گاسپاری» تأسیس شده، دارای شخصیتی حقوقی میباشد که از شخصیت بینالمللی پاپ (به معنای پدر) متفاوت میباشد.
قرارداد لاتران شامل سه سند است: یک قرارداد کلی CONCORDAT کنکوردات، یک موافقت نامه مالی و یک موافقت نامه اجرایی.
در سه مجموعه فوق ، مسائل زیر تصریح شده است:
1ـ حاکمیت و صلاحیت پدر مقدس بر سرزمین واتیکان و اعلام واتیکان به عنوان دولتی مستقل در داخل کشور ایتالیا.
2ـ اعطای صالحیت انحصاری به کلیسا در امر ازدواج.
3ـ ممنوع شدن کشیشها و خدمتگزاران کلیسا از اشتغال به امور دولتی.
4ـ اعطای کمک مالی به واتیکان به مبلغ هزار و پانصد میلیون لیر.
5ـ معافیت کلیسا از پرداخت مالیات به دولت ایتالیا.
6ـ حق ضرب سکه و چاپ تمبر.
7ـ اجرای روش محرمانه برای حل و فصل مسائل حاد بین دولتین واتیکان ـ ایتالیا و...
مفاد قرارداد لاتران در ماده هفت قانونون اساسی ایتالیا (1948 میلادی) تنفیذ گردیده است.
استقرار دستگاه پاپی از دو دیدگاه: ساخت سازمانی کلیسا و قدرت کلیسا در استفاده از معتقدات مذهبی مردم کاتولیک، در اهدافی که مورد توجه واتیکان است، قابل تعمق و بررسی است.
پاپ و واتیکان علاوه بر اداره امور جاری کشور، سرگرم وضع قوانین مذهبی مردم کاتولیک و ساخت سازمانی و سلسله مراتب کلیسا ،شامل 1752 ماده میباشد که اخیراً تکمیل و رسماً منتشر گردیده و قرار بود که از آبان ماه 1362 به مرحله اجرا درآید.
این مجموعه قوانین شامل هفت قسمت میشود:
مقررات و تعاریف، خلق خدا، نقش آموزشی کلیسا، نقش تطهیری کلیسا، مسائل مادی کلیسا، ضمانتهای اجرایی و فرایندههای کلیسا...
این مجموعه قوانین که به مثابه «رساله عملیه کاتولیسم» در امور زندگی مذهبی کاتولیکها بشمار میرود، فقط به زبان لاتین چاپ شده و هنوز ترجمههای آن به زبانهای زنده دنیا، منتشر نشده است.
http://www.khosroshahi.net/book/book_body.php?fid=472&book_id=8&merg=1
پیش از ورود ایتالیهاییها به شهر رم، دستگاه پاپی قریب هزار سال بر مسند قدرت دنیوی تکیه زده و با استفاده از نفوذ معنوی و مذهبی، همچنان این قدرت را برای خود حفظ کرده بود.
امروز نیز، علیرغم خلع قدرت دنیوی از دستگاه پاپی و دور کردن کلیسای کاتولیک از حکومت، سه ضلع تشکیل دهنده مثلث دستگاه پاپی یعنی: پاپ، دولت واتیکان و مجموعه فرهنگی و هنری کلیسای کاتولیک، همچنان پابرجا و مورد توجه انبوه مردم معتقد به کاتولیسم است.
پاپ، جانشین پیتر مقدس، از سوی کاردینالهای دارای تابعیتهای گوناگون در مجمع محرمانه کاردینالها ( CONCLAVE کن کلیو) انتخاب میشود و بدین وسیله سعی میشود که مساله انتخاب پاپ جنبه بین المللی پیدا کند.
پاپ در مسائل مذهبی کاتولیسم قانون و قاعده وضع میکند. و به اصطلاح ما فتوی میدهد و البته کمتر گرایشی به «اجتهاد» و نوگرایی در دستگاه پاپی به چشم میخورد. برای نمونه میتوان گفت علیرغم نیاز طبیعی جوامع بشری، طلاق همچنان از نظر پاپ جایز نیست که طبعاً دنیای کاتولیک را با مشکلات اجتماعی، اخلاقی و جنسی زیادی روبرو کرده است... و یا همچنان ازدواج پدران روحانی و خواهران راهبه، علیرغم درخواست رسمی و میل نسل جدید آنها، ممنوع است که این نیز میدانید تا چه حدودی مشکل آفرین میتواند باشد؟... ولی انضباط سخت و قدرت بی چون و چرای سلسله مراتب کلیسا و ضرورت اجرای قوانین داخلی، اجازه «تخلف ظاهری» را به کسی نمیدهد... و متخلف طبق قانون کلیسا، از مقام خود طرد میشود.
دولت واتیکان که بر اساس قراداد «لاتران» در سال 1308 هجری شمسی به وجود آمده در واقع یک استثناء در سیستم بین المللی است و با توجه به نفوذ آن در میان صدها میلیون کاتولیک در سراسر جهان، میتواند اهمیت و نقش خطیری را به عهده بگیرد.
http://www.khosroshahi.net/book/book_body.php?fid=471&book_id=8&merg=1
سید هادی خسروشاهی
تاکید می کند. می کوشد نسبت میان لوگوس و خدا را نشان دهد. ایشان بر واژه
God
تکیه می کند و با توجه به ریشه این واژه، و پدید آمدن آن، در واقعه سوختن درخت و صدایی که به گوش موسی علیه السلام رسید، این واژه را به معنی " من هستم" ،ترجمه می کند.بحث مفصلی در مورد نسبت میان ایمان مسیحی و فلسفه یونانی دارند. معتقدند در متن یونانی کتاب مقدس که با متن عبری تفاوت دارد،اندیشه فلسفی یونانی از راه زبان با ایمان مسیحی، نسبت پیدا کرده است.اما سنگ بنای سخن:
" تازگی ها متن گفتگوی امپراتور دانشمند بیزانس امانوئل دوم پالئو لوگوس را، که توسط پروفسور تئودورخوری منتشر شده است، می خواندم.این گفتگو در اردوی زمستانی نظامی امپراتور درسال1391در نزدیکی آنکارا انجام شده است. طرف گفتگو یک پارسی فرهیخته بوده است.به نظر می رسد این گفتگو از طرف امپراتور در برهه ای که کنستانتینوپل-استانبول- در طی سالهای 1394تا1402 در محاصره بوده ، ترتیب داده شده است.( در همین فاصله کوتاه، پاپ فراموش کرد که گفتگو را در سال 1391تخمین زده بود؟)
"گفتگو در باره مسیحیت واسلام و حقیقت آن دو می باشد.بحث به نحو گسترده ای در باره ساختار ایمان در کتاب مقدس و قرآن مطرح می شود. به شکل خاص بر تصویر خداوند و انسان متمرکز می شود و سرانجام گفتگو به رابطه میان سه مقوله" شریعت"،" قوانین زندگی" و" عهد قدیم" و" عهد جدید" و" قرآن" می انجامد.من نمی خواهم در این سخنرانی در باره این موارد صحبت کنم. فقط می خواهم به نکته ای که می تواند نکته ای حاشیه ای نسبت به کل گفتگو باشد،بپردازم. نکته ای که در بافت"ایمان و خرد"قرار می گیرد. این نکته را من شایسته توجه می دانم که می تواند به عنوان نقطه آغازبازتاب اندیشه ام در این موضوع باشد.
"در گفتگوی هفتم، که توسط تئودور خوری ویراسته شده است، امپراتور موضوع"جنگ مقدس" را مطرح می کند.امپراتور می بایست،مطلع بوده باشد که در سوره دوم-بقره-آیه 265 آمده است:" لا اکراه فی الدین" بر اساس نظر کارشناسان ،این یکی از سوره های دوران نخستین است، دوره ای که محمد(ص) قدرت نداشت و در معرض تهدید بود.طبیعتا امپراتور به این نکته نیز توجه داشته است، که چگونه این مفهوم در قرآن تطور یافته و به مفهوم جنگ مقدس انجامیده است.بدون
توچه به جزئیات، مانند تفاوت بین اهل کتاب و کفار، امپراتور با تندی، پرسش اصلی خود را در باره نسبت میان دین و خشونت مطرح می کند، از طرف گفتگویش می پرسد:" حالا به من بگو محمد چه چیز تازه ای آورده است؟تنها چیری که می توانی به حساب بیاوری، فقط شرارت و رفتارغیر انسانی است، مثل همان که فرمان داد، آیین او را با شمشیر گسترش دهند.
"امپراتور، پس از بیان مقتدرانه داوری اش،سخنش را ادامه می دهد، توضیح می دهد که چرا ترویج دین بر اساس خشونت، امری غیر عقلانی است.خشونت با ماهیت خداوند و ماهیت روح ناسازگار است.خداوند،خونریزی را نمی پسندد و خداوند بر خلاف ماهیت خود رفتارغیرمعقول نمی کند.ایمان محصول روح است و نه تن، هرگاه کسی به سوی ایمان فراخوانده می شود،نیاز به گفتگوی نیکو و خرد شایسته وجود دارد.نیازی به تهدید و خشونت نیست. برای متقاعد کردن یک روح عقلانی، کسی به بازوی نیرومند و اسلحه ، یا هر وسیله دیگری که شخص را به مرگ تهدید کند، ندارد.
"محور اصلی بحث امپراتور،علیه گفتگوی خشونت-مداراین است: رفتاری که علیه ماهیت خداوند باشد، معقول نیست. ویراستار، تئودور خوری اظهار نظر می کند که امپراتور بیزانس سلوک اندیشگی فلسفه یونانی داشته است.از این رو اظهارات او بدیهی تلقی می شود. اما در آموزه های مسلمانان،خداوند مطلق متعال است.اراده او منوط به مقولات ما نیست؛حتی مقوله عقلانیت.در اینجا تئودور خوری از یک اسلام شناس مشهور فرانسوی،آر-آرنالدز نقل می کند،که ابن حزم تا آنجا بحث را می کشاند که خداوند مبتنی بر کلمات خودش هم اعمال اراده نمی کند.هیچ چیزی خداوند را ملزم نمی کند که اراده الهی را بر ما آشکار کند، ما تنها ناگزیریم که او را ستایش کنیم."
مظلوم خداوند! تا به حال هر چه اعتراض به سخن پاپ شده است، در طرفداری از پیامبر گرامی اسلام بوده است.البته در نقد و رد سخنان پاپ، در مواردی به مطالبی اشاره شده که در متن سخنرانی پاپ نیست. آن چه نقل کردم ترجمه- البته نه ترجمه فنی دقیق کارشناسانه-بخشی از سخنرانی پاپ است که موضوع این مقاله هاست.
پاپ اعلام کرد که در سخنرانی اش تنها به نقل قول پرداخته، و نقل قول به مفهوم موافق بودن با آن نیست. آیا حضرت پاپ گمان می کنند که مسلمانان متن اصلی سخنرانی را نمی خوانند؟ یک دانشجوی متوسط الهیات هم که متن را بخواند، به روشنی در می یابد که پاپ این نقل قول را سرسری انتخاب نکرده است. واژه هایی که در وصف امپراتور به کار رفته، اشاره های مکرر پاپ به امپراتور، نتیجه گیری سخن مبتنی بر نظریه امپراتور، در یک کلام به تعبیر قرآن مجید "لحن قول" پاپ نشان می دهد که ایشان چگونه می اندیشند. باید سپاسگزار سایت بسیار دقیق و کارآمد واتیکان باشیم که امکان مطالعه تمامی سخنرانی ها و پیام ها و نامه ها ی پاپ را فراهم کرده است.می خواهم بگویم که حتی عذرخواهی نمی تواند چاره کار باشد. آیا حضرت پاپ می تواند نگاه و داوری اش را تغییر دهد؟
نمی خواهم در داوری بر نقد و بررسی که دارم سبقت بگیرم. اما نمی توانم احترام و ستایشم را نسبت به پاپ شنوده رهبر قبطیان مصر اعلام نکنم، انصافا حکیمی نادر است. چرا پاپ مثل او به اسلام نگاه نمی کند؟ پاپ شنوده در برنامه تلویزیون المصریه می گفت:" چرا پاپ پاسخ آن مسلمان پارسی را نقل نکرد؟"
گفتگوی مانوئل دوم در چه شرایطی انجام شد؟ مانوئل دوم چه راه و رسم و سلوکی داشته است؟ طرف گفتگویش چه کسی بوده است؟
(ادامه دارد)
سیدعطاءالله مهاجرانی
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
پروفسور گری میلر ( استاد دانشگاه تورنتو ) مترجم : حامد دردشتیان این حقیقت که قرآن کریم معجزه جاوید و اثباتکننده حقانیت و اصالت دین مبین اسلام است، مستلزم نو به نو بودن میوه اعجاز این شجره طیبه است.
اساساً، معجزه چیزی است که اثبات آن هرگز محتاج دفاع متعصبانه نبوده، ولی نیازمند استدلال و برهان مبین است، آنهم از موضعی در نهایت متانت و تحمل، چرا که آن کتاب، خود مبین است، به منظور تبیین حقیقت آمد، و لذا نیازی به دست و پا زدنهای ما و... ندارد.
منطبق بر سیرة قرآن عزیز، که خود به طرح انواع اتهامات علیه خود، پیامبر، واسطه انتقال پیام و... میپردازد و با نهایت متانت و قویترین استدلال پاسخگو میشود، ما خود را مجاز به محاجه، گفتمان قرآنی و پاسخ به اتهاماتی نظیر دروغگویی نسبت به پیامبر گرانقدر اسلام میبینیم.
زیبایی مقاله ذیل فقط محدود به این نمیشود که هر دو بعد بهروز بودن اعجاز قرآن، و نیز دفاع از پیامبر اکرم (ص) و قرآن کریم را مشتمل میشود، بلکه حلاوت کشف ابعاد شگرفی از اعجاز قرآن که فقط در زمان حال خود را عیان ساخته و نیز دفاع بسیار منطقی و مجابکننده یک تازه مسلمان نواندیش غربی را نیز در پی دارد.
مضافاً، از آنجا که این مقاله محصول کاوش بخش اینترنت هفتهنامه گلستان قرآن در آن شبکه جهانی است، خدمتگزاران قرآنی را به شناخت و تأمل افزونتر به ماهیت پدیده سرنوشتساز اینترنتی و نقش بیبدیلی که میتواند در تبلیغ و ترویج معارف قرآن با زبان و جلوههای بهروز آن ایفا کند، رهنمون میشود.
به دلیل حساسیت موضوع مربوط به قرآن، در ترجمه این مقاله از روش ترجمه مطلق اجتناب، و سعی شده تأکیدهای نویسنده (که در ترجمه از زبان انگلیسی به فارسی معمولاً برای روانی مطلب تغییر مییابد) حتیالمقدور حفظ شود؛ اگرچه دقت و زحمت بیشتر خواننده را برمیانگیزد. بدیهی است انتشار این مقاله به معنای عاری بودن آن از برخی خطاهای جزئی احتمالی نیست.نخستین بخش از این تحقیق ارزشمند در شماره 78 به نظرتان رسید و ادامه اش را علاوه بر این شماره در شماره های بعدی می خوانید .
همچنان که در مثال ذیل تبیین شده ، این نوعی از ان چیزی است که به نظر میرسد امروزه مسلمانان به طور گسترده ای – اگر چه مستمر – از ان غفلت میکنند . چند سال قبل، گروهی در ریاض، پایتخت عربستان سعودی، همه آیاتی را که در قرآن پیرامون جنینشناسی وجود دارد جمعآوری کردند. آنها گفتند: «این همه آن چیزی است که قرآن در این خصوص گفته. آیا حقیقت دارد؟» در واقع آنان به توصیه قرآن عمل کردند: «از انسانهایی که میدانند بپرسید». آنها یک غیرمسلمان که استاد جنینشناسی (Embryology) در دانشگاه تورنتو بود را برگزیدند ،نام وی کیث مور است . وی که مؤلف کتابهای مرجع در جنینشناسی و یک متخصص جهانی در این زمینه است به ریاض دعوت شد. به او گفتند: «این چیزی است که قرآن در خصوص تخصص شما گفته است. آیا حقیقت دارد؟ در این مورد چه چیزی میتوانید به ما بگویید؟» . اگر چه او در ریاض بود، هر کمکی که برای ترجمه نیاز داشت و هر همکاری که تقاضا میکرد در اختیارش گذاشتند و او، از آنچه یافت چنان شگفتزده شد که کتاب مرجعش را اصلاح کرد و در چاپ دوم یکی از کتابهایش، موسوم به «قبل از اینکه متولد شویم» در قسمت دوم درباره تاریخ جنینشناسی، مطالب جدیدی را که در قرآن یافته بود به آن افزود.
این نکته آشکار میسازد که قرآن جلوتر از زمانش بود و به این دلیل قرآنباوران چیزهایی میدانند که دیگران نمیدانند.
من مصاحبه جالبی برای یک برنامه تلویزیونی با دکتر کیث مور داشتم، که به وسیله اسلاید و نظایر آن مصور شده بود. او خاطرنشان ساخت برخی از مطالبی که قرآن درباره جنین بیان کرده تا سیسال قبل ناشناخته بوده است. او گفت مشخصاً توصیف قرآن از وجود اولیه انسان به مثابه یک «زالو- شبیه لخته» (سوره علق 96 - آیه 2) برای او جدید بود. اما هنگامی که آن را بهطور دقیق بررسی کرد، دریافت که این توصیف درست است و چنین بود که آن را به کتابش افزود.
او گفت: «پیش از این چنین تصوری از جنین نداشتم». او به گروه جانورشناسی مراجعه و تقاضای تصویری از زالو کرد و هنگامی که دریافت زالو دقیقاً شبیه نطفه انسانی است، تصمیم گرفت هردوی این تصاویر را به یکی از کتابهای درسی خویش بیفزاید.
دکتر مور همچنین کتابی در زمینه جنینشناسی بالینی نگاشت و هنگامی که یافتههای خود را در تورنتو منتشر کرد، غوغایی در کانادا برپا شد و دیدگاههای او به صفحه اول برخی از روزنامههای سراسر کانادا و برخی تیترهای اخبار شبکههای رادیویی و تلویزیونی راه یافت.
یک گزارشگر روزنامه از پروفسور مور پرسید: «شما فکر نمیکنید عربها درباره ظهور جنین و چگونگی تغییر و رشد آن اطلاع داشتند؟ البته امکان دارد در آنجا دانشمندی نبوده ،اما شاید آنها برخی چیزها را خودشان به طور ساده کالبدشکافی کردهاند، مثلاً افرادی را مثله کرده و این چیزها را آزمایش کردهاند».
پروفسور بلافاصله بهطور کنایهآمیزی اشاره کرد که نکتهای بسیار مهم- یعنی اینکه همه اسلایدهای جنین اولیه (نطفه) که در فیلم نشان داده شده، از تصاویر میکروسکوپ تهیه شدهاند- را نادیده گرفته است. او گفت: «مسأله این نیست که شخصی سعی کرده باشد در چهارده قرن قبل در جنینشناسی به کشفیاتی برسد، آنها حتی نمیتوانستهاند آن را ببینند!»
تمام توصیفات قرآن در خصوص جنین، مربوط به زمانی است که آنچنان کوچک است که قابل دیدن توسط چشم نیست، لذا شخص برای دیدن آن به میکروسکوپ نیازمند است. در حالیکه سابقه اختراع میکروسکوپ به حدود کمی بیش از دویست سال قبل میرسد. دکتر مور با همان لحن کنایهآمیز افزود: «شاید در چهارده قرن پیش شخصی مخفیانه یک میکروسکوپ داشته و چنین تحقیقاتی را انجام داده که در هیچ جای آن اشتباهی دیده نمیشود و پس از اینکه به طریقی یافتههای خود را به حضرت محمد(ص) آموزش داده و وی را قانع ساخته تا این اطلاعات را در کتابش بگنجاند، تجهیزات را از بین برده است!
و این، باورکردنی نیست. مگر اینکه برای آن استنادات و براهینی اقامه کنید، وگرنه یک نظریه مضحک قلمداد میشود.» ، و سپس هنگامی که از وی سؤال شد که وجود این اطلاعات در قرآن را چگونه توضیح میدهید؟ در جواب گفت: «این فقط میتواند وحی الهی باشد»!
اگرچه نمونه فوقالذکر از انطباق اطلاعات پژوهش بشری با قرآن توسط یک غیرمسلمان انجام شده، از آنجایی که وی از دانشمندان مبرز در موضوع مورد تحقیق بوده، این کشف تاکنون معتبر مانده است. اگر یک انسان عادی ادعا میکرد آنچه قرآن درباره جنینشناسی بیان کرده صحیح است، کسی الزامی به پذیرفتن دیدگاه وی نداشت.
مارشال جانسون، یکی از همکاران پروفسور مور در دانشگاه تورنتو که مطالعات گستردهای پیرامون زمینشناسی داشته، بسیار مجذوب این واقعه، که آنچه در قرآن درباره جنینشناسی وجود دارد، درست از آب درآمده، از مسلمانان خواست آنچه در قرآن پیرامون تخصص وی وجود دارد را برایش استخراج و گردآوری کنند. این بار نیز مردم از یافتهها شگفتزده شدند.
برای نیل به مقصود این بحث، همین کافی است که قرآن درحالیکه عبارات موجز و واضحی درباره موضوعات مختلف دارد، بهطور توأمان خواننده را به تحقیق در مورد صحت این عبارات، بهوسیله تحقیق توسط پژوهشگران ذیربط، توصیه میکند. و همانگونه که قرآن بیان کرده به وضوح صحت آن معلوم شده است.
بیتردید در قرآن نگرشی هست که در جاهای دیگر یافت نمیشود و این نکته جالب است که چگونه قرآن زمانی که اطلاعاتی را در اختیار قرار میدهد، اغلب به خواننده میگوید: «قبلاً این را نمیدانستید.» به راستی هیچ کتاب و نوشته مقدسی نداریم که چنین ادعایی را مطرح کند. همه نوشتههای کهن و کتابهای مذهبی موجود که اطلاعات زیادی به دست میدهند، همواره مبداء و مأخذ اطلاعاتشان را تبیین میکنند.
مثلاً وقتی تورات به بحث در خصوص تاریخ کهن میپردازد، بیان میکند که فلان پادشاه در کجا میزیست و آن دیگری با وی در یک نبرد معین جنگید و دیگری نیز دارای پسرانی بود و نظایر آن و همواره تصریح شده که اگر خواهان اطلاعات بیشتری هستید باید این کتاب یا آن مرجع را بخوانید.
حال آنکه قرآن اطلاعاتی را در اختیار خوانندگان میگذارد و خاطرنشان میکند که این اطلاعات چیزهای جدیدی است و البته همواره به تحقیق در مورد اطلاعات ارائه شده و کشف صحت آنها نیز توصیه شده است. جالب اینکه این مفهوم هرگز توسط غیرمسلمانان چهارده قرن پیش مورد چالش واقع نشده و آن گروه از اهالی مکه که با مسلمانان اختلاف نظر داشتند و در زمانهای بعدی آیات را شنیدند، تاکنون هرگز لب به سخن نگشودهاند تا بگویند آنچه در قرآن آمده، جدید نیست و میدانند که حضرت محمد(ص) آن مطالب را از کجا آورده است.
آنها هرگز نتوانستند در خصوص صحت ادعایشان هماوردطلبی کنند، زیرا قرآن واقعاً جدید بود! در تأیید توصیه قرآن مبنی بر تحقیق نسبت به اطلاعات مطرح شده در آن، عمربن خطاب در هنگام خلافت خود گروهی از مردان را برگزید و مأمور یافتن سد ذوالقرنین کرد. قبل از نزول قرآن، اعراب درباره این سد هرگز چیزی نشنیده بودند، اما چون قرآن آن را توصیف کرد، کنجکاو به کشف آن شدند و دریافتند در منطقهای موسوم به دوربند در اتحاد شوروی (سابق) وجود دارد.
در اینجا باید تأکید کرد بیان قرآن درباره چیزهای بسیاری صحیح است، اما همیشه صحت مطالب یک کتاب به معنای تأیید وحی الهی بودن آن نیست. مثلاً کتاب راهنمای تلفن تمام اطلاعاتش صحیح است، اما این نکته بدان معنا نیست که از جانب خدا نازل شده است. مسأله واقعی در آن است که باید دلایلی از منبع اطلاعات قرآن اقامه کند. هیچکس نمیتواند بدون مدارک کافی به آسانی منکر اصالت قرآن شود. به راستی، اگر کسی یک اشتباه یافت، حق دارد از آن سلب صلاحیت کند. این دقیقاً همان چیزی است که قرآن انسان را به آن ترغیب میکند.
زمانی، پس از ارائه درسی در آفریقای جنوبی، مردی به سراغم آمد ، او در خصوص گفتهام بسیار عصبی بود و ادعا کرد: «امشب به خانه میروم و یک اشتباه در قرآن مییابم» و من گفتم: «این کار عاقلانهترین چیزی است که شما گفته اید . »که نسبت به اصالت قرآن شک دارند ، نیاز به اتخاذ آن دارند . زیرا قرآن خود چنین چالشی را تشویق کرده است.
پس از پذیرش این مبارزهطلبی قرآن و کشف اینکه تمام مطالبش حقیقت دارد، مردمان از آنجا که نمیتوانند صحت مطالب آن را مردود اعلام کنند، لاجرم به آن معتقد خواهند شد. اصولاً، قرآن خود منزلت خویش را کسب کرده، زیرا مخالفانش صحت آن را به اثبات میرسانند.
یک واقعیت اساسی درباره اصالت قرآن که به اندازه کافی مورد بحث قرار نگرفته، این است که صرف ناتوانی فرد در اینکه شخصاً پدیدهای را تشریح کند، او را ملزم به قبول وجود این پدیده، یا قبول توضیح دیگران از آن نمیکند. یعنی به صرف اینکه شخصی قادر به تشریح چیزی نباشد، به معنای آن نیست که باید توضیح دیگران نسبت به آن را پذیرا شود، بلکه امتناع شخص از قبول توضیحات دیگران، مسؤولیت اثبات و یافتن پاسخ معقول را به خودش باز میگرداند. این فرضیه عمومی، در بسیاری از مفاهیم زندگی نمایان میشود ولی عجیبترین تناسب را با هماوردطلبی قرآن دارد. زیرا شخصی که بگوید: «آن را باور ندارم»، این مخمصه را برای خود ایجاد میکند.
شخص در آغاز امتناع، اگر احساس کند سایر پاسخها ناکافی است، ملزم خواهد شد که شخصاً توضیحی بیابد. در واقع، در یک آیه قرآن که من همواره دیدهام آن را به زبان انگلیسی به غلط ترجمه کردهاند، الله به انسانی اشاره میکند که به حقیقت توضیح داده شده به او گوش فرا داده است. این آیه بیان میکند که او در وظیفهاش تنها گذاشته شده، زیرا پس از اینکه این اطلاعات را شنید، بدون بررسی صحت آنچه شنیده، آن را ترک کرده است. به عبارت دیگر، شخص اگر چیزی را شنید و آن را بررسی نکرد تا ببیند آیا درست است یا خیر، گناهکار است.
هفته نامه گلستان قرآن ، شماره 124
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
عرضه وژن 2008 کتاب راهنمای مسلمانان در سراسر کشور انگلستان و در تیراژ یک میلیون نسخه آغاز شد. | ||
به گزارش آینده روشن، در دهه گذشته کتاب راهنمای مسلمانان انگلیسی به یک نام آشنا برای جوامع مسلمان تبدیل شده است و در کشور انگلستان و بخصوص در میان مسلمانان به عنوان یکی از مهمترین منابه تحقیق شناخته می شود.
|
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
مسلمان شدن خبرنگار ارگوئهای در مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(ره) | ||
خبرنگار روزنامه ال ناسیونال اروگوئه که سال گذشته برای پوشش مراسم ارتحال امام به تهران سفر کرده بود، به دین اسلام گروید.
|
...من به کمک شما احتیاجى ندارم... | ||
مصاحبه از فاطمه طوسی یاس: ضمن عرض سلام و تشکر از این که دعوت ما را پذیرفتید، لطفا خودتان را براى خوانندگان ما معرفى نمایید و چگونگى تشرفتان به دین مبین اسلام و مذهب تشیع را بیان بفرمایید .من «رشیده حنیف» ، اهل تورنتوى کانادا هستم و در رشتهى هنرهاى زیبا رتبهى اول را کسب کردم . رشتهى تخصصى من تاریخ و نقاشى است و هم چنین رتبهى اول در رشتهى دبیرى و معلمى را در اختیار دارم . من در یک خانوادهى مسیحى معتقد، به دنیا آمدم و پدرم یک کشیش بود، پدر و مادرم چهارده فرزند داشتند که من آخرین فرزندشان بودم .
نشریه یاس شماره 14 |
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
گردشگرجوان اتریشی در ایران مسلمان شد | ||
"استفان پیبر" ( (stephan pieberجوان ۱۹ساله اتریشی که برای یک سفر ۲۵ روزه تفریحی به ایران سفر کرده، در جریان این سفر و براساس علاقه قبلی خود به دین مبین اسلام مشرف شد.استفان که اکنون نام "علی" را برای خود برگزیده است، روز چهارشنبه در گفتوگو باخبرنگار ایرنا، گفت: در ۱۳سالگی با دیدن یک خواب دچار تحولی درونی شده و به مطالعه و بررسی ادیان مختلف الهی علاقهمند شدهاست.
سایت نوسازی |
سخنرانی زن و شوهر روسی در دانشگاه آزاد فلاورجان | ||
به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان، تشکل یوسف زهراء این واحد دانشگاهی، جلسه سخنرانی و پرسش و پاسخی تحت عنوان چرا اسلام با حضور دو تازه مسلمانان شیعه اهل کشور روسیه برگزار نمود.در این مراسم که صدها تن از دانشجویان، کارکنان و استادان دانشگاه آزاد اسلامی فلاورجان حضور داشتند و عده زیادی از شرکت کنندگان به دلیل کمبود جا بر روی زمین نشسته بودند، نیکولای و پیشکا ماجرای مسلمان شدن خود را برای حضار بیان کردند.
وبلاگ روابط عمومی دانشگاه آزاد فلاورجان |
http://kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 374
کل بازدید :375783
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386