بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض سلام ادب و احترام
با توجه به اینکه مدت مدیدی است وب لاگ مسجد و کلیسا دچار فیلترینگ گردیده و مشکل آن تا کنون بر طرف نشده است، دوستان عزیز می توانند، مطالب وبلاگ را از آدرس های زیر نیز مشاهده فرمایند.
وبلاگ گفتگوهای مسلمانان و مسیحیان :www.islam-masih.blogfa.com
وبلاگ مسجد و کلیسا: www.masjed-kelisa.blogfa.com
متشکرم
اگر اسلام دین سعادت است پس چرا وضع مسلمین و جوامع اسلامی نابسامان است؟
قرآن کتاب آسمانی ماست و لازم است تا همه مسلمانان، آن را دستور زندگی قرار دهند. پیامبر اسلام برای تبلیغ قرآن، بسیار زحمت کشید و رنجها متحمّل شد. نکته قابل توجّه این که پیامبر به علّت اینکه، قرآن برای همیشه در زندگی انسانها پیاده شود، هنوز از دنیا رحلت نکرده بود که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب«علیه السلام» را از طرف خدا، در غدیر خم جانشین خویش معرّفی کرد زیرا او تنها کسی بود که علم قرآن به طور کامل نزد او بود(طبق احادیثی که علمای شیعه و اهل سنّت هر دو ذکر کردهاند که پیامبر فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر علم هستم و علی دروازه آن است» یعنی تنها از راه دانش علی«علیه السلام» میتوان به علم پیامبر«صلی الله علیه وآله» رسید.
امّا متأسّفانه، امّت پس از رحلت پیامبر از راهی که برای آنان مقرّر شده بود و همانا صراط مستقیم بود، خارج گشتند خاندان پیامبرشان را خانهنشین کردند. اگر امّت اسلام بخواهد به سعادت و رستگاری واقعی برسد، باید به اسلام واقعی که مبین آن پیامبر و خاندان گرامی وی میباشند، برگردد؛ و با ایمان به امامت و رهبری آنان، اسلام را در جهان پیاده کند.
البته باید توجّه داشت که در نگاه اسلامی و بینش دینی، انسان و کمال انسان در رشد معنوی انسان مورد نظر است و این هدف جامعه اسلامی و حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی حکومتی است که مردم بر اساس آگاهی و شناخت و ایمان و محبّت خودشان، اقامه قسط میکنند و پایههای رفیع انسانیّت و ایثار بنا مینهند. اگر مشکلی در جامعه اسلامی است این است که هدفها از دست رفته و مقام و منزلت انسان که باید در پرتو جامعه دینی رشد پیدا کند، نادیده گرفته شده است و هدف در ایجاد حکومت یا جامعه، تنها رفاه و عدالت نیست. زیرا نظام اسلامی، نظامی است که زمینههای تربیتی انسانها را برای معادی که در پیش دارد، تربیت میکند و طبیعی است که تنزّل مقام انسانیّت فقط در حدّ یک زندگی خوب و مرفّه، تنزّل ضدّ دین است زیرا دین رفاه و عدالت را در پرتو رشد و کمال انسان میخواهد، کمالی که فقط در جامعه دینی امکان پرورش آن وجود دارد. و تمام این مصیبتها به خاطر از دست رفتن هدف نظام اسلامی بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» اتّفاق افتاد و مردم از تربیت اهل بیت«علیهم السلام» دور شدند و مسیر هدایت عوض شد. که ان شاءاللَّه با ظهور حضرت حجّت«علیه السلام» دین واقعی و نظام و حکومت جهانی برپا میشود و در آن جامعه، انسانها شاهد پرورش استعدادهایی خواهند بود. که البتّه باید از هم اکنون، زمینهها را فراهم کرد که این وظیفه شیعیان است.
http://kelisa-masjed.blogfa.com
من از کسانی که در خانواده مسلمان بزرگ شده اند، مسلمان ترم
نویسنده: ناتاشا - کلی مترجم: حمید - پشتوان از کودکی با اعتقاد به خداوند بزرگ شدم. تقریباً هر یکشنبه به کلیسا و به مدرسهی انجیل میرفتم و در گروه سرود کلیسا سرود میخواندم. اما هرگز مذهب بخش مهمی از زندگیم نبود. در زندگیام لحظاتی وجود داشت که خود را به خداوند نزدیک حس میکردم.
اغلب در لحظات ناامیدی با او رازونیاز میکردم و راهنمایی و شکیبایی میطلبیدم. یا در لحظات نیاز، برای آرزویی که داشتم دعا میکردم. اما خیلی زود دریافتم هنگامی که برای گرفتن حاجتی به خداوند التماس نمیکردم، این احساس نزدیکی از بین میرفت. دریافتم با وجود اعتقادم، یقین ندارم.
گمان میکردم دنیا میدان بازی است و در آن خداوند گاهگاهی هرکاری که دلش بخواهد انجام میدهد. او به مردم وحی (الهام) کرده بود و آنها انجیل را نوشتند و تا حدی قادر بودند که به آن ایمان پیدا کنند.
ضمن اینکه بزرگتر میشدم و نسبت به جهان آگاهتر، بیشتر به خداوند اعتقاد پیدا میکردم. معتقد بودم که باید خداوندی وجود داشته باشد تا به این دنیای آشفته نظمی بدهد. اگر آفریدگاری وجود نداشت، دنیا، هزاران سال پیش در نهایت بینظمی به پایان میرسید. باور به اینکه نیرویی ورای طبیعت، انسان را نگهداری و راهنمایی میکند برایم تسلیبخش بود.
بازگشت به گرانادا
مسلمانان به شهر کهن گرانادا (قرناطه) باز می گردند، آخرین پایگاه اسلام در اسپانیا پیش از آن که در قرن پانزدهم بوابدیل دست شاه فردیناند را ببوسد و با حسرتی تاریخی دست از حکومت اندلس بکشد. اما مردانی که در مسجد جدید شهر، اولین مسجدی که پس از 500 سال ساخته شده، به سجده می روند و نماز می گزارند، دیگر عرب های مغربی نیستند؛ آنها اروپایی های اصیل هستند.
«ما آمده ایم تا تنها راه رهایی از بحران و آشفتگی فراگیر فعلی را به جامعه نشان دهیم.» این را حاج عبدالحسیب کاستیرا، اسپانیایی بلندقدی می گوید که یکی از بنیان گذاران جامعه اسلامی است. همزمان با مهاجرت تدریجی مسلمانان به اروپا، جنبشی داخلی و خانگی نیز در اسپانیا برای گرویدن به اسلام به وجود آمده است. نسلی از روشنفکران پس از فرانکو پیشینه اسلامی اسپانیا را بازنگری می کنند و برآنند تا هویت اسپانیایی را این بار با دخیل کردن اسلامی که قرن ها قبل از عنوان «بدعت» کنار گذاشته شده بود، بازنویسی کنند.
ریشه های این حرکت ربطی به بنیادگرایی اسلامی ندارد که این روزها تصور غالب و رسانه ای مردم مغرب زمین از اسلام است، بلکه به نسلی مربوط می شود که سال ها پیش به دنبال پاسخی برای نیازهای معنویشان به مراکش رفتند، جایی که آن زمان محل برخورد فرهنگ ها و بهشتی از آفتاب و شن و حشیش بود. همان جا بود که یان دالاس اشراف زاده اسکاتلندی اسلام آورد و با نام شیخ عبدالغدیر المرابط به بریتانیا بازگشت و نو مسلمانان آن دیار را به دور خود جمع کرد که بعدها، المرابطون نام گرفتند. توسعه جنبش مدیون تبلیغ های فراگیر او بود، که به دنبال بنانهادن یک خلافت اسلامی با اقتصادی مبتنی بر دینارهای طلا بود. بسیاری از اسپانیایی ها تحت تعالیم او اسلام آوردند و بعد از مرگ فرانکو در سال 1975 برای بنانهادن جامعه ای اسلامی به کوردووای اسپانیا بازگشتند.تغییر مذهب، رسمی کهن در اسپانیاست، سرزمینی که همان قدر به مسلمانان شمال آفریقا نزدیک است که به کشورهای همسایه و مسیحی قاره اش اروپا. در طول 800 سال حکومت اسلامی در اسپانیا بسیاری از مسیحیان به اسلام گرویدند. تازه مسلمانان، روشنفکران چپ گرایی که در فضای خشک کاتولیک تحت حکومت فرانکو به دنبال گزینه های معنوی دیگر می گشتند به خود جذب کردند و شمار تازه مسلمانان به ده ها هزار نفر رسید، هر چند که بسیاری از آنان دیگر پیرو شیخ عبدالغدیر نبودند. کسانی که اسلام می آورند اصرار دارند که ایمان آوردنشان ریشه در نوستالژی تاریخی ندارد. مالک عبدالرحمن روییز، اهل گرانادا که در سال 1992 مسلمان شد و هم اکنون امیر جامعه مسلمانان است می گوید: «ما هیچ اعتقادی به بازگشتن به اسلام گذشته و احساساتی گری تاریخی نداریم. ما در این مکان و در این زمان جامعه جدیدی بنا کرده ایم.»
هم اکنون 15000 مسلمان در گرانادا زندگی می کنند که البته بیشترشان مهاجرین مراکشی، سوری و اهل آفریقای شمالی هستند که در سه مسجد کوچک در نقاط مختلف شهر نماز می گزارند اما 1000 نفر از آنها حضور مؤثرتری دارند، چون به گفته روییز کاری کرده اند که نتوان اسلام را در آن منطقه نادیده گرفت. برای مثال شورای اسلامی گرانادا تلاش می کند تا برگزاری مراسم سالگرد تسلط مسیحیان بر گرانادا را متوقف کند. کاستیرا در سال 1977 اسلام آورد و به گروه مسلمانان اسپانیایی کوردووا پیوست. بعدها در یکی از کنفرانس های رهبران عرب در سویل، شهردار سوسیالیست گرانادا و دیگر مسلمانان را برای بازگشت به شهر ترغیب کرد. کاستیرا می گوید: «او گفت اگر قرار باشد مسجدی بسازید باید در گرانادا بسازید، چون آخرین پایگاه مسلمانان آن دوران، می تواند اولین آن در دوران جدید باشد.» بالاخره گروه کوچکی از تازه مسلمانان در بخش غربی شهر روبه روی الحمرا مستقر شدند. محل مسجد را در سال 1981 مشخص کردند و برای تأمین هزینه های خرید زمین و ساخت مجلس را هی سفری به خلیج فارس شدند. آنها کمک هایی از لیبی، مراکش و حتی مالزی دریافت کردند. اما بیشترین کمک از طرف امیر شارجه، یکی از حاکمان امارات متحده عربی، در اختیار آنها گذاشته شد. آنها می گویند هر نوع کمکی که تعهد یا توقعی به همراه داشته رد کرده اند. پول ساخت مسجد در آن زمان فراهم می شود، ولی شهردار سوسیالیست گرانادا می رود و پروژه به دلیل مخالفت های محلی به مدت 20 سال متوقف می شود. در سرتاسر اروپا نیز جوامع سنتی مسیحی، که از گسترش اسلام و تأثیرگذاری آن نگران بودند، به ساخت مسجد اعتراض کردند. شاید ساخت یک مسجد در هیچ جای اروپا حساسیت برانگیزتر از گرانادا نبود؛ جایی که قوت یافتن اسلام در آن برای دیگران بیشتر حالت سمبلیک و تاریخی دارد.
کاستیرا می گوید: «لابی های سیاسی تمام تلاششان را برای متوقف کردن ساخت مسجد انجام دادند.» او همچنین می گوید که جمعی از خانواده های راست گرای کاتولیک نیز دعوای حقوقی پرخرجی را علیه ساخت مسجد تا آخرین لحظات ادامه دادند. مساحت مسجد به نصف مساحتی که از ابتدا درنظر گرفته شده بود کاهش یافت و طول مناره ها نیز برای برآوردن خواسته های محلی کوتاه شد. حتی از مسلمانان خواسته شد یک ماکت هم اندازه اصل مناره ها بسازند تا خیال همسایگان بنا کاملا راحت شود.در نهایت مسجد آجری مسلمانان در محله ای اشرافی ساخته شده هر روز صدها توریست از آن بازدید می کنند و به گفته کاستیرا هفته ای چند نفر در آن جا به اسلام روی می آورند.
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
امیدوارم که خداوند به مولفین کتاب و افرادی را که در آن سهیم بوده اند پاداش عطاء فرماید .
آینده اسلام در آمریکا بستگی به این موضوع دارد که چه سان مسلمانان آمریکایی ،سیاه پوستان مسلمان مقیم آمریکا و مسلمانان اروپایی ، مقیم آمریکا و حتی اسپانیایی های مسلمان مقیم آمریکا بتوانند رهبری این حرکت را در میان امت اسلامی به عهده گیرند .
خواهر گرامی خانم مظفر حلیم شدیدا تصمیم دارد و سعی می کند به این نو مسلمانان در آمریکا کمک کند . بخش نخست این کتاب را خانم مظفر حلیم به رشته تحریر در آورده است تا این نو مسلمانان را با یکدیگر آشنا سازد و آنها را در شادی پذیرش دین اسلام سهیم گرداند ، در بخش دوم کتاب خواهر گرامی بتی باومن توضیحات مختصر اما مفید در مورد یک سری از اصول اسلام به نگارش در آورده است .
افزایش تعداد آلمانی هایی که مسلمان شده اند
طبق گزارشی در نشریه آلمانی اشپپیگل در سال های اخیر بر تعداد آلمانی هایی که به دین اسلام گرویده اند، افزوده شده است. این گزارش اشپیگل بر اساس تحقیقی است که توسط "مرکز آرشیو اسلامی آلمان" انجام گرفته است.
این تحقیق، که به هزینه وزارت کشور آلمان انجام شده، نشان می دهد که از ژوئیه ????تا ژوئن????، بالغ بر چهار هزار نفر در آلمان مسلمان شده اند. این آمار بیانگر این نکته است که تعداد آلمانی هایی که مسلمان شده اند به نسبت سالهای قبل ? برابر شده است.
"سلیم عبدالله"، از مسئولان مرکز آرشیو اسلامی آلمان، در گفتگو با اشپیگل آنلاین گفته است: "سابقا بیشتر زنانی که می خواستند با مردان مسلمان ازدواج کنند، مسلمان می شدند اما در سالهای اخیر دلایل گوناگونی برای مسلمان شدن آلمانی ها وجود دارد."
"محمد هرزوگ"، امام جماعت مسجد برلین، در این ارتباط می گوید: "تعداد زیادی از کسانی که به تازگی مسلمان شده اند، مسیحیان معتقدی بوده اند که در مورد دین خود دچار تردید شده اند."
"زهرا"، از زنان آلمانی است که ? سال قبل مسلمان شده است. نام قبلی او " اوریکه " بوده است . همسر او از مسلمانان ترکیه است و دختری ? ساله دارد. روپوش بلندی بر تن دارد و روسری که تمام موهایش را پوشانده است.
او، که می خواهد دخترش را طبق قوانین اسلام بزرگ کند، از علت روی آوردنش به اسلام می گوید: "ازدواج با همسرم برای من امکانی شد تا دین اسلام را بشناسم. در ابتدا من برای ازدواج با او در مورد مسلمان شدن، فکر کردم، اما بعد توانستم اسلام را کشف کنم. حالا اگر از من بپرسند چرا همسرت را دوست داری می گویم برای اینکه امکانی شد تا من به اسلام برسم."
زهرا در ادامه می گوید: "آنچه در اسلام مهم است برابری حقوق زن و مرد است. بر خلاف همه تبلیغاتی که بر علیه اسلام در این مورد می شود، زنان در اسلام از حق کامل برخوردارند."
در نزدیکی یک مرکز اسلامی در غرب شهر کلن می توان از لهجه مردی که تسبیح در دست دارد، دریافت که او آلمانی است. سنش را نمی گوید اما می توان حدس زد که حدود ?? تا ?? سال دارد. نام "علی" را برای خود انتخاب کرده است. با خرسندی از گرایشش به اسلام می گوید: "من سال قبل مسلمان شدم. حالا در اینجا سعی می کنم نماز را به زبان عربی بدون غلط بخوانم. من در مورد اسلام مطالعه کردم. پیش از این احساس می کردم چیزی در زندگی من کم است و حالا آنرا پیدا کرده ام. احساس آرامش می کنم. از دستورات اسلام پیروی می کنم. هیچکدام آنها به نظرم دست و پا گیر نیستند. خانواده من مسیحی معتقدی هستنند و از مسلمان شدن من راضی نیستند. پیش از اسلام من دین یهود و بودایی را هم مطالعه کردم .حالا احساس می کنم که مهاجرین مسلمان را بهتر می فهمم و می توانم با آنها ارتباط برقرار کنم."
جنبش زنان در آلمان
در مورد مسلمان شدن زنان آلمانی گروهی از هموطنان آنها نظر مخالف دارند.
"رناته ویـتکه"، مردم شناس و از کسانی است که از حضور معلمین زن با روسری در کلاس های درس به عنوان امری شخصی دفاع می کند اما روی آوردن زنان آلمانی به اسلام را درک نمی کند.
او می گوید: "برای من دشوار است که فکر کنم بعد از همه سالها مبارزات زنان در اروپا برای برابری حقوقشان حالا کسی بیاید داوطلبانه حقوق خود را محدود کند و اجازه بدهد که برایش تصمیم بگیرند. من می دانم که زنان در کشورهای اسلامی با چه مشکلاتی روبرو هستند و چقدر تلاش می کنند تا دروضعیت خودشان تغییراتی ایجاد کنند. ما باید به عنوان زن با آنها همبستگی داشته باشیم و این به معنای این نیست که خودمان را در شرایط آنها قرار بدهیم."
تاکنون آمار دقیقی در مورد نسبت جنسی آلمانی هایی که مسلمان شده اند، منتشر نشده است با این حال گفته می شود که تعداد زنان بیشتر است.
"مونیکا کوخ"، دوسال قبل به اسلام گرویده است. پوشش او اسلامی و" فاطمه" نام تازه اوست: "من سالها در کشورهای عربی زندگی کردم. در آنجا با مسلمانان آشنا شدم و محبت و گرمای آنها مرا با دینشان آشنا کرد و وقتی اسلام را شناختم چنان شیفته آن شدم که دیگر نتوانستم از آن جدا شوم. حالا من تلاش می کنم که به همه بگویم که اسلام واقعی چگونه است."
سایت بی بی سی
مسلمان شدن 41 نفر از خانواده حاجیان تازه مسلمان
به نقل از روزنامه الریاض عربستان 41 نفر از خانواده های تازه مسلمانان در سفر معنوی حج امسال در دفتر تبلیغات و ارشاد مسلمان شدنشان را اعلام کردند. این دفتر سفر حج را برای 300 نفر از تازه مسلمانان برگزار کرده که همراه با برنامه های تبلیغی، فرهنگی بوده است. این برنامه ها علت اصلی مسلمان شدن این افراد بوده است.
همچنین مدیر دفتر آقای نوح ناصر قرین بیان کرد که این حاجیان در طول دو سال گذشته لذت ایمان را چشیده اند. آنها با دیدن ملیونها مسلمان و تضرع آنان در درگاه الاهی در مشاعر مقدسه، احساس خود را با تلفن به خانواده شان منتقل می کردند. در تماسی تلفنی با حضور شیخ عبدالرحمن عجلان در مسجد الحرام خانواده یکی از حاجیان اسلام خود را اعلام کردند.
این تماسها ادامه داشت و مجموعا 41 نفر از اعضای خانواده حاجیان تازه مسلمان در این سفر اسلام خود را اعلام نمودند.
http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
جمعیتشناسی مسلمانان در آمریکا
نوشته پروفسور حمید مولانا نیم قرن پیش، جامعهشناسان و کارشناسان علوم سیاسی غرب فکر نمیکردند که اسلام به یک نقطه قدرت بزرگ در سیستم بینالمللی تبدیل شود. به همین جهت مطالعه نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقهای تقریباً ناچیز بود.
در آمریکای شمالی و ایالات متحده آمریکا نیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت. در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این پیشفرضها و معادلات به هم خورده است بلکه امروز برداشت و تحلیل جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بینالمللی به وجود آمده است.
آمار رسمی و دقیق درباره جمعیت مسلمانان در ایالات متحده آمریکا وجود ندارد؛ زیرا که مطابق قوانین و مقررات آمریکا، دین و مذهب شهروندان در سرشماری ملی که تقریباً هر ده سال یکبار انجام میشود، منظور نگردیده است. به همین جهت آمار مسلمانان در آمریکا تخمینی بوده و در جمعآوری اطلاعات در این مورد از منابع دیگر از جمله اصلیت شهروندان و مهاجرین و از نوع ملیتها که توسط مقامات رسمی سرشماری گردآوری شده است، استفاده میشود.
مبارزه برای تسلیم
در حال حاضر، اسلام سریعترین اعتقاد در حال گسترش در آمریکا محسوب میشود به طوری که هر روز در نقاط مختلف این کشور، فردی غریبه بدون اطلاع از اطرافیان مخالف این دین شهادتین میگوید و بر یگانگی خداوند زمین و آسمان و رسالت آخرین پیامبرش گواهی داده
تا این اتفاق هر روزه در گوشه و کنار این کشور، شکست بزرگی برای بزرگترین سرمایهگذار علیه اسلام محسوب شود.
این اتفاق در حالی رخ میدهد که تمام غولهای رسانهای، اسلام را دین نفرت و خشونت و دین اختصاصی! جهان سوم معرفی میکنند. و جالبتر اینجاست که این رویه بدون طرح و نقشهی قبلی و بدون حمایت از سوی سازمان خاصی صورت میگیرد و اگرچه تبلیغات اسلامی میتواند عامل موثری در پذیرش این دین باشد؛ ولی بیشک مهمترین دلیل این موفقیت همان فطرت الهی بشر است، چرا که تلاش سازمانهای اسلامی در مقابل مبلغان و فراماسونریهای مسیحی حرکت ناچیزی است.
هرچند مسلمانان از این اتفاق خوشحال هستند ولی سوال مهمتر آن است که چه چیزی باعث میشود تمام موانع برای رسیدن به این دین پشت سر گذاشته شود. چه چیزی باعث راهنمایی و تغییر روش زندگی مردمی میشود که تا دیروز نوعی دیگر زندگی میکردند. و مهمتر از آن، پاسخ به سوءظن و تبلیغات منفی رسانههای غربی است.
شاید همانطور که عنوان کتاب جفری لانگ "مبارزه برای تسلیم" پیشنهاد میکند؛ چیزی برای توضیح روشن این اتفاق وجود ندارد. "جفری" نویسندهای است که در جایگاه یک فارغالتحصیل مدارس مذهبی کاتولیک، دین فعلی مسیحیت را دینی پر از تحریف و دروغ مییابد و حتی در بعضی موارد وجود خدا را منکر میشود.
وی اول بار در یک کنفرانس ریاضی در سانفرانسیسکو، "محمود قندیل" یکی از دانشجویان بورسیهی عربستان را ملاقات میکند. وقتی لانگ درباره مسئلهای پزشکی از قندیل سوالی میپرسد، وی به صراحت و با اعتقاد خاصی جواب سوال او را به زبان انگلیسی میدهد، مباحثه طولانی میشود و استاد دانشگاه نیز به جمع آنها اضافه میشود و بعد از مباحثات علمی چند کتاب اسلامی همراه یک جلد قرآن مجید به استاد هدیه میدهد. لانگ هم قرآنی هدیه میگیرد و بعد از خواندن قرآن به سادگی مسیر خود را به سوی نمازخانه دانشگاه پیدا میکند و همراه دیگر دانشجویان بدون هیچ مبارزهای، تسلیم قوانین و دستورات الهی میشود. او توسط قرآن مغلوب میشود و شکست خود را در دو فصل اول کتاب "تسلیم شدن در مقابل خداوند" و یک پیروزی مینامد.
وی در دو فصل اول کتابش با زبانی ساده این مبارزه را برای مخاطب غربی ترسیم میکند و از قدرت لایزال خداوندی صحبت میکند: "نقاشها میتوانند چشمهایی در تصویر صورتکهای خود بکشند که شما را از مکانی به مکان دیگر راهنمایی کند، ولی کدام نویسنده پیدا میشود تا بتواند در قالب کتابی فراز و نشیب زندگی و گذشته و آینده انسانها را پیشبینی کند؟ در خطوط قرآن تمام افکار و نظریات من به سادگی جواب داده شد و چگونه نویسندهای میتواند نوشتههای مرا قبل از خلق آنها بخواند؟"
لانگ که قبل از این به تمام گفتههای مبهم کتاب مقدس مسیحیان دربارهی علم و امور دنیوی و اخروی آگاه است؛ در مقایسهی قرآن با انجیل به روشنی آیات قرآن شهادت میدهد و وقتی مدتی از اقامهی نمازهای روزانهاش میگذرد، حقایقی تازه از زیبایی و مزایای معنوی نماز قبل از طلوع آفتاب کشف میکند و آن را به ترک دنیا قبل از پیدایش آن، همراه فرشتگان برای ستایش خدا تشبیه میکند (کنایه از روز و ناپدید شدن شب) و وقتی منتقدان زبان عربی اسلام میپرسند: "خواندن خدا با زبان بیگانه و عربی چگونه حالتی است؟" جواب میدهد: "چطور یک کودک وقتی صدای مادرش را میشنود و آرام میشود، شما از این حالت تعجب نمیکنید؛ ولی وقتی به زبان خداوند حرف میزنیم، شکایت دارید؟"
تنها ضعف عمدهی این کتاب، در بیان نامناسب شخصیت پیامبر(ص) و هدف ارسال پیامبران است که البته خود مبحثی پیچیده محسوب میشود. وی با استناد به احادیث نقل شده از علمای اهل سنت و نقل قولهای طولانی از شرق شناسان معروف، در معرفی پیامبر اکرم(ص) تنها به مهربانی و دلسوزی پیام آور خدا اشاره میکند و در واقع علیرغم ابراز علاقه و ارادات خود به پیامبر(ص) در این بحث، مانند نابینایان، کورمال کورمال به دنبال روشنایی میگردد.
او حرفهایی دربارهی پیامبر(ص) شنیده، ولی معانی دقیق آن را هنوز درک نمیکند. یاران پیامبر و محبت آنها را نسبت به نبی اکرم بیان میکند؛ ولی علت این محبت و عشق را بیان نمیکند و به عبارت دیگر نمیتواند بیان کند. به هر حال نوشتن چنین اثری برای یک تازه مسلمان و معرفی اسلام برای مخاطبان غربی، با ارزش است. و واضح است که این نویسنده تازه مسلمان باید راه درازی برای کشف حقایق بیشتر درباره دین مبین اسلام و مبارزه برای تسلیم نه مبارزه با تسلیم را باید طی کند.
نوشته: محمد حسنلو
کتاب نیوز
http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
رئیس اسبق شاخه جوانان حزب کمونیست روسیه:با دیدن عکس امام خمینی(ره) با اسلام آشنا شدم!
| ||
خبرگزاری فارس: رئیس اسبق شاخه جوانان حزب کمونیست روسیه گفت: دین اسلام یک اعجاز و کیمیا است و ایرانیان به عنوان منتظران دولت امام زمان(ع) باید به خود افتخار کنند. به گزارش خبرگزاری فارس از اصفهان، اصخرف رفیع الدین ظهر امروز در جمع برخی تشکل های فرهنگی مذهبی اصفهان با اشاره به فساد در کشورهای غربی افزود: مسلمانان باید قدر دین خود را بدانند و از توفیقی که خداوند نصیب آنان کرده است به نحو شایسته بهره برداری کنند. |
http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375342
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386