واتیکان اعلام داشت که کاردینال خوزه مارتینز در پرتغال و در مجلس بزرگداشت خانم لوسیا سانتوز شرکت خواهد کرد . همچنین واتیکان اعلام داشت که احتمالا برای تقدیس وی به فاصله ی سه ساله از وفات وی اکتفا خواهد کرد و به جمع آوری مقدمات تقدیس وی خواهد پرداخت . این در حالی است که مطابق رسوم واتیکان برای تهیه ی شواهد برای تقدیس یک شخص لا اقل گذشت 5 سال از مرگ او لازم است . کلیسا پس از آنکه این مطلب ثابت گردید و همگان به بحث در خصوص آن می پرداختند از بررسی آن خودداری نمود اما فشارهای عمومی مسیحیان باعث شد که در نهایت دستگاه واتیکان با پذیرفتن این واقعه « فاطیما » را همان مریم باکره بخواند ! این در حالی است که مسلمانان به روشنی نام این زن را بر دختر پیامبر اسلام منطبق می دانند و با طرح این سوال که به چه مناسبت حضرت مریم ، خود را فاطیما خوانده کلیسای مسیحی را به چالش کشیده اند . گفتنی است که به ادعای برخی ، نام این شهر پیش از این واقعه نیز فاطیما بوده و برای این نام پیشینه ای تاریخی نیز ذکر می کنند اما در مقابل ، مطابق نقلهای موجود در داستان فاطیما ، آن بانو خود را فاطیما معرفی نموده است
زیارتگاه فاطیما در پرتغال
تصویری از یکی از جرایدی که در همان زمان به تشریح واقعه ی فاطیما پرداخته بودند .
تصویری از جسد بانو لوسیا سانتوز
|
منبع: خبرگزاری واتیکان |
به آتش کشیده شدن یک مسجد توسط سه شبان مسیحی
سه شبان مسیحی در کلمبیا اقدام به آتش زدن مسجدی در شهر ناشفل نمودند .
این سه شبان آمریکایی هستند و از مسیحیان تندرو به شمار می روند و پیش از به آتش کشیدن مسجد برای ساعاتی با نصب صلیب بر روی مسجد اقدام به تحریک مسلمانان نمودند و در آخر با به آتش کشیدن مسجد خشم مسلمانان را بر انگیختند . در همین حال ، مسیحیان کلمبیا به شدت این واقعه را محکوم نمودند .
راندی میلر از رهبران مسیحیان لوتری کلمبیا با ابراز تاسف از این واقعه گفت : کار این سه شبان بسیار وحشتناک است . وی همچنین با اقامه ی نماز و دعا در کلیسا از خداوند درخواست دوری این کشور از این گونه اعمال وحشیانه را خواستار شد .
وی همچنین در این رابطه گفت : خداوند بندگان خویش را برای یاری یکدیگر آفریده است و بر ما واجب است که ادیان دیگر را با دیده ی احترام بنگریم .
وی همچنین خواستار بازسازی این مسجد گردید .
ریف بیت تاکیت ، از رهبران کلیسای بابتیست نیز با انتقاد و ابراز برائت از این گونه اعمال گفت : ما هرگز نیازی به این اقدامات وحشیانه نداریم و مسیح هرگز چنین دستوری به ما نداده است و ما برای حفظ کشورمان از این کردارها دعا خواهیم نمود .
شورای کلیساهای کلمبیا نیز اعلام نمود که در بازسازی این مسجدهمکاری خواهد نمود . این شورا با اهدای ده هزار دلار در بازسازی این مسجد شریک خواهد شد .
منبع: http://rahemasih.com
یک رهبر بودایی : اسلام نجات دهنده ی بشر از بحران معنویت بوده است .
شی یونگ شین رئیس انجمن بودیسم استان خنان چین : اسلام نجات دهنده ی بشر از بحران معنویت بوده است .
وی در دیدار خود با رایزن فرهنگی ایران که در محل معبد نام آشنای شائولین برگزار شد گفت : دین اسلام نجات دهنده بشر از بحران معنویت بوده است .
وی با اشاره به تمدن عظیم ایران افزود : تاریخ کشور ایران به قدمت تمدن بشر است و اسلام یکی از سه دین بزرگ در جهان به شمار می آید
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان این نکته که اسلام پیام آور صلح و دوستی برای ادیان جهان بوده گفت : دین اسلام دین صلح می باشد ، اگر در جهان صلح باشد انسان می تواند به خوشبختی نایل آید . پیروان ادیان باید با یکدیگر به گفتگو بنشینند .
شی یونگ شین در ادامه ی سخنان خویش افزود : مسلمانان نقش مهمی را در تعامل با سایر ادیان دارند و از طریق گفتگو است که شناخت و درک متقابل به دست می آید .
منبع: http://rahemasih.com
دو رؤیاى سرنوشتساز در تحریف مسیحیت
چکیده
سریال مریم مقدس یکى از برنامههاى موفق صدا و سیما بود که توانستبا زبان هنر، محیط و تاریخ آغاز مسیحیت را به تصویر بکشد . از آنجا که دین مسیحیتیکى از بزرگترین ادیان جهان معاصر و داراى پیروان بسیار زیادى است، به طور طبیعى براى بسیارى از مخاطبان این سریال این پرسش مطرح مىشود که آیا مسیحیتى که امروزه صداى ناقوس کلیساهایش در اکثر فیلمها و سریالهاى غربى شنیده مىشود، همان مسیحیتى است که مسیح «مریم مقدس» به دنبال تاسیس آن بوده یا اینکه در طول تاریخ، تحولات و تغییراتى در عقاید و مسیر آن به وجود آمده است . در این نوشتار با استفاده از متون اصلى مسیحیت و منابع تاریخى تلاش خواهیم کرد به این پرسش پاسخ دهیم .
مطالعه منابع تاریخى نشان مىدهد که دو تحول عمده و سرنوشتساز در قرون اولیه تاریخ مسیحیت، مسیر این دین الهى را به کلى تغییر داده است و جالب آنکه هر دو تحول با یک رؤیا آغاز مىشود .
پاپ بندیکت شانزدهم در دیدار سالانه ی خود با کشیش های رم اظهار داشت : جهنم وجود دارد و خالی نخواهد بود ، همه نجات نخواهند یافت و جهنم نیز یک امر واقعی است.
این سخن پاپ در واکنش به سخن عالم الهی « اورسون بالتازار » تلقی می شود که نسبت به جهنم و عذاب گنهکاران موضع منتقدانه ای گرفته بود .
پاپ افزود : آنهایی که روز قیامت را نمیشناسند، امکان شکست و لزوم رستگاری را نمیشناسند و آنهایی که برای رفتن به بهشت تلاش نمیکنند به صلاح انسان های روی زمین نیز کار نمیکنند.
در روز قیامت مسوولیت هرانسان تحت پرسش قرار خواهد رفت .البته بخشش ، عدالت را کنار نمیگذارد و بدکاران بر سر سفره ابدی در کنار قربانیان نخواهند نشست.
مساله ی عدالت موضوع اصلی است . مسیح آمد تا به ما بگوید که میخواهد همه ی ما به بهشت برویم و جهنم که از آن کم صحبت میشود برای کسانی که به او ایمان ندارند وجود دارد .
پاپ همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با اتخاذ سیاست دائمی واتیکان نسبت به کمونیسم ، به نقد آن پرداخت و گفت : نازیسم و کمونیسم فقط میخواستند جهان را تغییر دهند ، اما آنرا نابود کردند.
http://kelisa-masjed.blogfa.com
مسلمانان در جامعه آمریکایی قدرت میگیرند
روحانی مسلمان مقیم آمریکا از بهبود شرایط و تحیکم قدرت مسلمانان در جامعه آمریکایی خبر داد. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری رویترز، "یحیی هندی" که امام جماعت و مدرس مذهبی دانشگاه جورج تاون است، با بیان این مطلب گفت: «جایگاه مسلمانان در جامعه آمریکایی برخلاف آنچه رسانهها از این گروه تصویرسازی میکنند، با قوت رو به بهبود است.»
هندی افزود: «حادثه 11 سپتامبر در شهرهای آمریکا مردم این کشور را به تلاش برای دانش بیشتر درباره اسلام و همچنین مسلمانان را به تأیید هویت آمریکایی خود فراخواند.»
وی در گردهمآیی دانشگاهیان سعودی طی سفر خود به عربستان گفت: «من فکر میکنم، آینده به خاطر خرد ما در برخورد با واقعیتها روشن خواهد بود.»
این روحانی متولد فلسطین افزود: «در میان نسلهای دوم و سوم تلاشهای جدی صورت گرفته است تا بخشی از بنیاد سیاسی شود، اما در رسانهها و از سوی افراطگرایان مسیحی که نمیخواهند ما در آمریکا حضور داشته باشیم، با چالش مواجه هستیم.»
وی با اشاره به آمار هفت تا 9 میلیونی مسلمانان در آمریکا خاطرنشان کرد که مسلمانان تلاش میکنند، اسلام را به صورت بخشی از جامعه آمریکایی ملیسازی کنند.
وی افزود: «سال گذشته، نخستین مسلمان را به کنگره آمریکا فرستادیم و انتظار داریم تا 2015 به سه یا چهار نماینده در کنگره و همچنین حداقل 30 شهردار در سراسر آمریکا دست یابیم.
این روحانی شمار وکلای مسلمان را در حال حاضر 400 نفر دانست، در حالی که پیش از حوادث 11 سپتامبر 2001 شمار وکلای مسلمان فقط 9 نفر بود.
اگر اسلام دین سعادت است پس چرا وضع مسلمین و جوامع اسلامی نابسامان است؟
قرآن کتاب آسمانی ماست و لازم است تا همه مسلمانان، آن را دستور زندگی قرار دهند. پیامبر اسلام برای تبلیغ قرآن، بسیار زحمت کشید و رنجها متحمّل شد. نکته قابل توجّه این که پیامبر به علّت اینکه، قرآن برای همیشه در زندگی انسانها پیاده شود، هنوز از دنیا رحلت نکرده بود که امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب«علیه السلام» را از طرف خدا، در غدیر خم جانشین خویش معرّفی کرد زیرا او تنها کسی بود که علم قرآن به طور کامل نزد او بود(طبق احادیثی که علمای شیعه و اهل سنّت هر دو ذکر کردهاند که پیامبر فرمود: «انا مدینة العلم و علی بابها؛ من شهر علم هستم و علی دروازه آن است» یعنی تنها از راه دانش علی«علیه السلام» میتوان به علم پیامبر«صلی الله علیه وآله» رسید.
امّا متأسّفانه، امّت پس از رحلت پیامبر از راهی که برای آنان مقرّر شده بود و همانا صراط مستقیم بود، خارج گشتند خاندان پیامبرشان را خانهنشین کردند. اگر امّت اسلام بخواهد به سعادت و رستگاری واقعی برسد، باید به اسلام واقعی که مبین آن پیامبر و خاندان گرامی وی میباشند، برگردد؛ و با ایمان به امامت و رهبری آنان، اسلام را در جهان پیاده کند.
البته باید توجّه داشت که در نگاه اسلامی و بینش دینی، انسان و کمال انسان در رشد معنوی انسان مورد نظر است و این هدف جامعه اسلامی و حکومت اسلامی است. حکومت اسلامی حکومتی است که مردم بر اساس آگاهی و شناخت و ایمان و محبّت خودشان، اقامه قسط میکنند و پایههای رفیع انسانیّت و ایثار بنا مینهند. اگر مشکلی در جامعه اسلامی است این است که هدفها از دست رفته و مقام و منزلت انسان که باید در پرتو جامعه دینی رشد پیدا کند، نادیده گرفته شده است و هدف در ایجاد حکومت یا جامعه، تنها رفاه و عدالت نیست. زیرا نظام اسلامی، نظامی است که زمینههای تربیتی انسانها را برای معادی که در پیش دارد، تربیت میکند و طبیعی است که تنزّل مقام انسانیّت فقط در حدّ یک زندگی خوب و مرفّه، تنزّل ضدّ دین است زیرا دین رفاه و عدالت را در پرتو رشد و کمال انسان میخواهد، کمالی که فقط در جامعه دینی امکان پرورش آن وجود دارد. و تمام این مصیبتها به خاطر از دست رفتن هدف نظام اسلامی بود که بعد از رحلت پیامبر اکرم«صلی الله علیه وآله» اتّفاق افتاد و مردم از تربیت اهل بیت«علیهم السلام» دور شدند و مسیر هدایت عوض شد. که ان شاءاللَّه با ظهور حضرت حجّت«علیه السلام» دین واقعی و نظام و حکومت جهانی برپا میشود و در آن جامعه، انسانها شاهد پرورش استعدادهایی خواهند بود. که البتّه باید از هم اکنون، زمینهها را فراهم کرد که این وظیفه شیعیان است.
http://kelisa-masjed.blogfa.com
بسم الله الرحمن الرحیم
ضمن عرض سلام ادب و احترام
با توجه به اینکه مدت مدیدی است وب لاگ مسجد و کلیسا دچار فیلترینگ گردیده و مشکل آن تا کنون بر طرف نشده است، دوستان عزیز می توانند، مطالب وبلاگ را از آدرس های زیر نیز مشاهده فرمایند.
وبلاگ گفتگوهای مسلمانان و مسیحیان :www.islam-masih.blogfa.com
وبلاگ مسجد و کلیسا: www.masjed-kelisa.blogfa.com
متشکرم
من از کسانی که در خانواده مسلمان بزرگ شده اند، مسلمان ترم
نویسنده: ناتاشا - کلی مترجم: حمید - پشتوان از کودکی با اعتقاد به خداوند بزرگ شدم. تقریباً هر یکشنبه به کلیسا و به مدرسهی انجیل میرفتم و در گروه سرود کلیسا سرود میخواندم. اما هرگز مذهب بخش مهمی از زندگیم نبود. در زندگیام لحظاتی وجود داشت که خود را به خداوند نزدیک حس میکردم.
اغلب در لحظات ناامیدی با او رازونیاز میکردم و راهنمایی و شکیبایی میطلبیدم. یا در لحظات نیاز، برای آرزویی که داشتم دعا میکردم. اما خیلی زود دریافتم هنگامی که برای گرفتن حاجتی به خداوند التماس نمیکردم، این احساس نزدیکی از بین میرفت. دریافتم با وجود اعتقادم، یقین ندارم.
گمان میکردم دنیا میدان بازی است و در آن خداوند گاهگاهی هرکاری که دلش بخواهد انجام میدهد. او به مردم وحی (الهام) کرده بود و آنها انجیل را نوشتند و تا حدی قادر بودند که به آن ایمان پیدا کنند.
ضمن اینکه بزرگتر میشدم و نسبت به جهان آگاهتر، بیشتر به خداوند اعتقاد پیدا میکردم. معتقد بودم که باید خداوندی وجود داشته باشد تا به این دنیای آشفته نظمی بدهد. اگر آفریدگاری وجود نداشت، دنیا، هزاران سال پیش در نهایت بینظمی به پایان میرسید. باور به اینکه نیرویی ورای طبیعت، انسان را نگهداری و راهنمایی میکند برایم تسلیبخش بود.
بازگشت به گرانادا
مسلمانان به شهر کهن گرانادا (قرناطه) باز می گردند، آخرین پایگاه اسلام در اسپانیا پیش از آن که در قرن پانزدهم بوابدیل دست شاه فردیناند را ببوسد و با حسرتی تاریخی دست از حکومت اندلس بکشد. اما مردانی که در مسجد جدید شهر، اولین مسجدی که پس از 500 سال ساخته شده، به سجده می روند و نماز می گزارند، دیگر عرب های مغربی نیستند؛ آنها اروپایی های اصیل هستند.
«ما آمده ایم تا تنها راه رهایی از بحران و آشفتگی فراگیر فعلی را به جامعه نشان دهیم.» این را حاج عبدالحسیب کاستیرا، اسپانیایی بلندقدی می گوید که یکی از بنیان گذاران جامعه اسلامی است. همزمان با مهاجرت تدریجی مسلمانان به اروپا، جنبشی داخلی و خانگی نیز در اسپانیا برای گرویدن به اسلام به وجود آمده است. نسلی از روشنفکران پس از فرانکو پیشینه اسلامی اسپانیا را بازنگری می کنند و برآنند تا هویت اسپانیایی را این بار با دخیل کردن اسلامی که قرن ها قبل از عنوان «بدعت» کنار گذاشته شده بود، بازنویسی کنند.
ریشه های این حرکت ربطی به بنیادگرایی اسلامی ندارد که این روزها تصور غالب و رسانه ای مردم مغرب زمین از اسلام است، بلکه به نسلی مربوط می شود که سال ها پیش به دنبال پاسخی برای نیازهای معنویشان به مراکش رفتند، جایی که آن زمان محل برخورد فرهنگ ها و بهشتی از آفتاب و شن و حشیش بود. همان جا بود که یان دالاس اشراف زاده اسکاتلندی اسلام آورد و با نام شیخ عبدالغدیر المرابط به بریتانیا بازگشت و نو مسلمانان آن دیار را به دور خود جمع کرد که بعدها، المرابطون نام گرفتند. توسعه جنبش مدیون تبلیغ های فراگیر او بود، که به دنبال بنانهادن یک خلافت اسلامی با اقتصادی مبتنی بر دینارهای طلا بود. بسیاری از اسپانیایی ها تحت تعالیم او اسلام آوردند و بعد از مرگ فرانکو در سال 1975 برای بنانهادن جامعه ای اسلامی به کوردووای اسپانیا بازگشتند.تغییر مذهب، رسمی کهن در اسپانیاست، سرزمینی که همان قدر به مسلمانان شمال آفریقا نزدیک است که به کشورهای همسایه و مسیحی قاره اش اروپا. در طول 800 سال حکومت اسلامی در اسپانیا بسیاری از مسیحیان به اسلام گرویدند. تازه مسلمانان، روشنفکران چپ گرایی که در فضای خشک کاتولیک تحت حکومت فرانکو به دنبال گزینه های معنوی دیگر می گشتند به خود جذب کردند و شمار تازه مسلمانان به ده ها هزار نفر رسید، هر چند که بسیاری از آنان دیگر پیرو شیخ عبدالغدیر نبودند. کسانی که اسلام می آورند اصرار دارند که ایمان آوردنشان ریشه در نوستالژی تاریخی ندارد. مالک عبدالرحمن روییز، اهل گرانادا که در سال 1992 مسلمان شد و هم اکنون امیر جامعه مسلمانان است می گوید: «ما هیچ اعتقادی به بازگشتن به اسلام گذشته و احساساتی گری تاریخی نداریم. ما در این مکان و در این زمان جامعه جدیدی بنا کرده ایم.»
هم اکنون 15000 مسلمان در گرانادا زندگی می کنند که البته بیشترشان مهاجرین مراکشی، سوری و اهل آفریقای شمالی هستند که در سه مسجد کوچک در نقاط مختلف شهر نماز می گزارند اما 1000 نفر از آنها حضور مؤثرتری دارند، چون به گفته روییز کاری کرده اند که نتوان اسلام را در آن منطقه نادیده گرفت. برای مثال شورای اسلامی گرانادا تلاش می کند تا برگزاری مراسم سالگرد تسلط مسیحیان بر گرانادا را متوقف کند. کاستیرا در سال 1977 اسلام آورد و به گروه مسلمانان اسپانیایی کوردووا پیوست. بعدها در یکی از کنفرانس های رهبران عرب در سویل، شهردار سوسیالیست گرانادا و دیگر مسلمانان را برای بازگشت به شهر ترغیب کرد. کاستیرا می گوید: «او گفت اگر قرار باشد مسجدی بسازید باید در گرانادا بسازید، چون آخرین پایگاه مسلمانان آن دوران، می تواند اولین آن در دوران جدید باشد.» بالاخره گروه کوچکی از تازه مسلمانان در بخش غربی شهر روبه روی الحمرا مستقر شدند. محل مسجد را در سال 1981 مشخص کردند و برای تأمین هزینه های خرید زمین و ساخت مجلس را هی سفری به خلیج فارس شدند. آنها کمک هایی از لیبی، مراکش و حتی مالزی دریافت کردند. اما بیشترین کمک از طرف امیر شارجه، یکی از حاکمان امارات متحده عربی، در اختیار آنها گذاشته شد. آنها می گویند هر نوع کمکی که تعهد یا توقعی به همراه داشته رد کرده اند. پول ساخت مسجد در آن زمان فراهم می شود، ولی شهردار سوسیالیست گرانادا می رود و پروژه به دلیل مخالفت های محلی به مدت 20 سال متوقف می شود. در سرتاسر اروپا نیز جوامع سنتی مسیحی، که از گسترش اسلام و تأثیرگذاری آن نگران بودند، به ساخت مسجد اعتراض کردند. شاید ساخت یک مسجد در هیچ جای اروپا حساسیت برانگیزتر از گرانادا نبود؛ جایی که قوت یافتن اسلام در آن برای دیگران بیشتر حالت سمبلیک و تاریخی دارد.
کاستیرا می گوید: «لابی های سیاسی تمام تلاششان را برای متوقف کردن ساخت مسجد انجام دادند.» او همچنین می گوید که جمعی از خانواده های راست گرای کاتولیک نیز دعوای حقوقی پرخرجی را علیه ساخت مسجد تا آخرین لحظات ادامه دادند. مساحت مسجد به نصف مساحتی که از ابتدا درنظر گرفته شده بود کاهش یافت و طول مناره ها نیز برای برآوردن خواسته های محلی کوتاه شد. حتی از مسلمانان خواسته شد یک ماکت هم اندازه اصل مناره ها بسازند تا خیال همسایگان بنا کاملا راحت شود.در نهایت مسجد آجری مسلمانان در محله ای اشرافی ساخته شده هر روز صدها توریست از آن بازدید می کنند و به گفته کاستیرا هفته ای چند نفر در آن جا به اسلام روی می آورند.
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 96
کل بازدید :375966
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386