گزارش یک نویسنده ی مسیحی در مورد شکاف الهیاتی میان اونجلیستها
خانم هارمونی گرانت ، نویسنده ی محافظه کار مسیحی در مقاله ی اخیر خویش به موضوع انشقاق میان مسیحیان اونجلیکال (اونجلیست) پرداخته است .
وی در مقاله ی خویش با اشاره به جنایات اسرائیل در فلسطین اظهار داشته است : اونجلیکالها که مسیحیان صهیونیست نیز خوانده می شوند دچار انقسام و شکاف الهیاتی شده اند .
وی در این مقاله می افزاید : در تابستان گذشته 34 رهبر اونجلیست در بیانیه ای خواستار تجدید نظر در مورد موضع گیری کلیساها در مورد اسرائیل شدند .
این رهبران مسیحی اظهار داشته اند : ما به عنوان یک مسیحی اونجلیکال ، خود را ملتزم به کتب مقدس و تعالیم آنها می دانیم و تمام دستورات آن را الزامی می دانیم و یکی از دستورات همین کتاب مقدس ، محبت به مردم و دوست داشتن آنان است و از جمله وظیفه داریم یهودیان را نیز دوست بداریم اما با این حال این نمی تواند دلیل بر انتقاد نکردن از سیاستهای اسرائیل باشد .
رهبران اونجلیکال همچنین با به رسمیت شناختن حقوق مردم فلسطین بیان داشته اند : هرکدام از مردم اسرائیل و فلسطین ، نسبت به زمینهای اسرائیل حقوقی دارند که به هزاران سال پیش باز می گردد .
خانم هارمونی گرانت در ادامه می نویسد : دیدگاه اخیر کلیسای اونجلیکال در قبال صهیونیستها ، در کنار دیدگاه قدیمی حاکی از یک شکاف عمیق الهیاتی است .
نواندیشان اونجلیکال با اشاره به اینکه خداوند ملت خاصی را برنگزیده بلکه خداوند تمام ملتها را انتخاب کرده است و هرگاه قومی بخواهد قوم برتر باشد باید چنانچه تورات می گوید به دستورات خداوند متعهد باشد .
لازم به ذکر است که فرقه ی اونجلیکال که در ایران به اونجلیست معروف شده اند یک فرقه ی بنیاد گرای مسیحی به شمار می آیند که دارای تفکرات صهیونیستی می باشند .
اعضای این فرقه با پشتیبانی همه جانبه از اسرائیل ، معتقدند طبق پیشگوییهای کتاب مقدس باید یهودیان بر فلسطین سیطره یابند و در این راه با سیاستهای اسرائیل همراهی می کنند و برای تشکیل و تثبیت حکومت اسرائیلی در این منطقه تبلیغ و فعالیت می کنند .
بسیاری از تحلیلگران ، تشکیل این فرقه را یک حربه ی صهوینیستی می دانند و معتقدند صهیونیستها با سوء استفاده از تعالیم کتاب مقدس و با تقویت ظاهر بینی در میان پیروان این فرقه ، از مسیحیان در راستای اهداف خود استفاده می کنند . صهیونیستها با تلاش برای گسترش این فرقه در سطح جهان ، بدون هیچ گونه زحمتی ، مسیحیان را به طرفداری و جانبداری از دشمن دیرینه ی خود واداشته اند .
تایمز انلاین در گزارشی با بررسی وضعیت دینی ایرلند اعلام کرد : جمعیت پیروان آئین کاتولیک طی 20 سال به یک سوم کاهش می یابد .
بنا به این گزارش ، ایرلند پیش از این یکی از کشورهائی بود که کاتولیک در آن حرف اول را می زد و جزو کشورهای کاتولیک جهان محسوب می گشت . امروزه در این کشور سکولاریزم جای کلیسای کاتولیک را گرفته است و با این تحولات دیگر نمی توان آئین کاتولیک را دین اول این کشور به حساب آورد.
کلیسای کاتولیک ایرلند سخت به تکاپو افتاده است تا مانع این رسوائی شود و کاری کند تا این آمار به حیثیت آن لطمه وارد نسازد.
این در حالی است که آمار گرایش به شغل کشیشی در این کشور هم بسیار نا امید کننده است.
در سالیان گذشته ایرلند بعنوان یک قطب کشیش پروری در اروپا به حساب می آمد ولی هم اکنون این علاقه از بین رفته است بطوری که در سال گذشته 160 کشیش در این کشور از دنیا رفته اند در حالی که فقط 9 کشیش جایگزین آنها شده اند.
روزنامه محلی کاتولیک نیوز پیپر طبق آماری پیش بینی کرده است که تا سال 2028 کشیش های ایرلند از 4752 نفر به 1500 نفر کاهش یابد.
منابع آگاه علت این ریزش را رسوائی های جنسی کلیسای کاتولیک در سال های اخیر بخصوص از سال 1994 به بعد که دولت بطور رسمی پرده از برخی سوء استفاده های جنسی و تجاوز به کودکان توسط کشیشان این کلیسا برداشت، ارزیابی می کنند.
شدت این سوء استفاده ها بطوری بود که طبق برآورد یک مؤسسه تحقیقاتی برای جبران خسارات ناشی از این اقدامات باید مبلغ 750 ملیون دلار از طرف کلیسای کاتولیک به قربانی ها پرداخت شود.
گفتنی است 90 درصد جمعیت ایرلند در سال 1990 پیرو کلیسای کاتولیک بودند که این آمار ریزش چشمگیری را داشته و آینده اسف بارتری را در انتظار خواهد داشت.
رئیس دانشگاه اسلامی مسکو از رشد چشمگیر اسلام در کشور روسیه خبر داد .
« مراد مرتضی » رئیس دانشگاه اسلامی مسکو در دیدار خود با رایزن فرهنگی ایران در مسکو به تشریح وضعیت اسلام و مسلمانان در این کشور پرداخت .
وی در خصوص تاسیس دانشگاه اسلامی و حضور بیش از 300 دانشجو در آن توضیحاتی ارائه داد و رشد اسلام و اسلام گرایی در روسیه را چشمگیر و خواستار کمک کشورهای اسلامی خصوصا جمهوری اسلامی ایران در زمینه حمایت از آموزش های اسلامی شد.
وی همچنین به برگزاری مسابقات بین المللی قرائت قرآن در روسیه اشاره و خواستار ادامه کمکهای ایران به برگزاری این مسابقات شد.
مراد مرتضی با اشاره به اینکه امسال در کشور روسیه به نام « سال خانواده » نامگذاری شده است ضمن قدردانی از تشکیل انجمن دوستی و روابط فرهنگی زنان ایران و روسیه در این کشور ، آمادگی دانشگاه اسلامی و جامعه اسلامی مسکو را برای برگزاری همایشی در همین رابطه اعلام کرد.
خانم کربلائی که ریاست این انجمن را بر عهده دارد از دیگر حاضرین در این جلسه بود که با استقبال از این پیشنهاد اظهار داشت به صورت رسمی آمادگی این نهاد را برای برگزاری کنفرانسی در این زمینه اعلام خواهند داشت .
چرا پیامبر اسلام(ص) همسران متعددی داشت؟
فلسفه تعدد زوجات آن حضرت را بیان کنید.
در آغاز بیان دو نکته ضروری است.
اول: نگاهی کوتاه به فرهنگ ازدواج در جزیرةالعرب در زمان پیامبر(ص):
1 - عربهای جاهلی نسبت به دختر، بلکه جنس زن بی علاقه بودند، چون در محیطی که دائم مردم با هم به جنگ و خونریزی مشغول بودند و هر کس هر چه قدر که میتوانست، به دیگران روا میداشت، خوف داشتند که در جنگ، دختران اسیر شوند و باعث ننگ آن طایفه گردند، نیز به جهت وضع بد اقتصادی و این که دختران به فحشا رو آورند و... به دختر علاقهای نداشتند، بلکه دخترداری را ضد ارزش میشمردند و به زنده به گور کردن دختران رو آوردند.
2 - چون جنگ و خونریزی در آن محیط امری متداول بود، و عرب جاهلی با اندک بهانهای یک دیگر را میکشتند، حاصل به هم خوردن تعادل جمعیتی بود و نسبت زنان به مردان افزایش چشمگیری پیدا میکرد (چون مردان به جنگ اقدام میکردند، نه زنان و کشتهها از مردان بود) که گزینه "چند زن داشتن" را برای رهایی از مشکل عدم تعادل جمعیتی پذیرفتند. این مشکل در اکثر نقاط از جمله در ایران هم وجود داشت، لیکن در عربستان بیشتر بود.
چرا پیامبر اسلام(ص) در 54 سالگی عایش نُه ساله را به عقد خود درآورد؟
در مورد سن عایشه در هنگام اجرای صیغه عقد می گوییم:
اولاً: دادههای تاریخی به ما میگوید: سن عایشه در هنگامی که به عقد پیامبر درآمد، بیشتر از نه سال بود، به چند دلیل:
1 - برخی از مورخان مانند ابن قتیبه دینوری نوشته اند: عایشه در سال 57 هـ ، و در هفتاد سالگی درگذشت.(1)معنای این سخن آن است که عایشه در سال اوّل بعثت متولد شد.
تاریخ اجرای صیغه عقد را یک ماه بعد از رحلت حضرت خدیجه و پس از عقد "سوده" بیان کردهاند.(2) حضرت خدیجه در رمضان سال دهم بعثت از دنیا رفت و در شوال همین سال عایشه به عقد پیامبر(ص) درآمد.(3)
بااین داد? تاریخی میگوییم: عایشه در هنگام عقد حدوداً ده ساله بود.
2 - عالمان اهل سنت از پیامبر(ص) دو روایت نقل کرده اند: یکی این که فرمود: "دخترش فاطمه سرور تمام بانوان جهان است" و دیگر این که در مورد عایشه فضیلتی را بیان داشت که دیگر زنان آن فضیلت را ندارند. چگونه میشود حضرت فاطمه سرور تمام بانوان جهان باشد، اما عایشه فضیلتی داشته باشد که دیگر زنان حتی حضرت فاطمه از آن محروم باشد؟!
بین دو جملهای که عالمان اهل سنت نقل کردهاند تضاد و ناسازگاری وجود دارد. برخی از آنان همانند "طحاوی" که ناقل آن دو هستند، برای رفع ناسازگاری چاره اندیشی کرده و گفتهاند: جمله دوم که درباره عایشه فضیلتی را برشمرده است که دیگر زنان حتی فاطمه از آن محروم است. مربوط بود به زمانی که فاطمه کوچک و نابالغ بود، یعنی در هنگامی که فضیلت عایشه یاد شد که حضرت فاطمه خردسال بود و آن فضیلت مربوط به افراد بالغ بود. همو میگوید: فاطمه در بیست و پنج سالگی درگذشت.(4)
دلایل انحصار صراط مستقیم به اسلام
تا اینجا ما به تحلیل دو اصل مهم «ضرورت دین» و «وحدت دین» پرداختیم. این دو بحث نقش کلیدی در روشن شدن زوایای بحث «پلورالیزم» دارد و بعد از گذر از این دو مرحله انسان برای تعیین دین حق و برتر، از بین ادیان مختلف، نیازمند معیارهایی برای تعیین و شناخت دین حق است. البته ملاک و معیار تشخیص دین حق از باطل را میتوان از دو نظر متفاوت، یعنی درون دینی و برون دینی جستجو کرد، اما در اینجا به ادلهای که شهید متفکر (مطهری) بدان اشاراتی داشته است، بسنده میکنیم.
1. حکم عقل به انتخاب دین کامل و برتر
گفتیم که عقل بعد از احساس ضرورت و وحدت دین الهی به انتخاب دین بدون فحص از حقانیت و برتری آن نسبت به ادیان دیگر، اکتفا نمیکند، بلکه دنبال معیار میگردد.
یکی از این ملاکها ارزیابی و سنجش ادیان موجود از نظر جامعیت و مطابقت با نیازهای فطری انسان است که در اینجا به مقایسة دو دین بزرگ جهان که مدعی حقانیت نیز هستند، یعنی اسلام و مسیحیت میپردازیم:
1. جهانبینی اسلام بر اصل توحید استوار است جهانبینی مسیحیت بر تثلیث.
2. وحی منزل بودن قرآن کریم، دست نویس و جبری بودن انجیل.
3. اشتمال قرآن بر تعدادی مضامین عالی و انواع اعجاز؛ و اشتمال کتاب مقدس بر آموزههای ناسازگار با عقل مانند تجسم خدا و گناه فطری و مسأله خدیه
4. داعیة جهانی بودن اسلام و نسخ ادیان پیشین، اعلام موقتی بودن تورات و انجیل و بشارت به ظهور پیامبر پسین.
5. عدالت و ظلم ستیزی اسلام؛ توصیه به ستمپذیری از اشخاص و حکومت در انجیل.
. بالاخره وجود قوانین و احکام اجتماعی، اقتصادی، حقوقی، جزایی در اسلام، منطبق با نیازهای فطری بشری مثل اصل شورا، قداست شغل، حرمت رشوه، ربا و احتکار، توصیه به دفاع از حقوق خصوصی و اجتماعی و جهاد در مقابل متجاوزان، احکام حدود ودیات به منظور اصلاح جامعه و پیشگیری از وقوع جرایم.[11]
1. تحریف کتب ادیان پیشین: تعالیم انبیای گذشته در میان همان مردمی که آنها را دریافت میداشتند به مرور زمان و تحت تأثیر عوامل مختلف دستخوش تحریف و تفسیر نادرست قرار میگرفت و پس از چندی تبدیل به یک آیین انحرافی میشد، لذا نه صحف ابراهیم باقی مانده، و نه آنچه بر نوح نازل شده است؛ نه از اوستای اصلی و تعلیمات واقعی زرتشت خبری هست و نه از تورات اصلی و انجیل واقعی اثری،[12] و این که در بعضی آیات قرآن[13]، انجیل و تورات تصدیق شده است مراد این است که صفات و ویژگیهای پیغمبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ در قرآن با نشانههایی که در تورات و انجیل آمده مطابقت کامل دارد.[14] در نتیجه وحدت رسالت و عدم آن نسبت اصلی شرایع گذشته مطرح است نه کتب تحریف شده.
2. ثانیاً پاسخهای دیگری هم برای شبهة مذکور وجود دارد که به برخی از آن اشاره میشود:
1. محتوای قرآن با کتب آسمانی تفاوت فاحشی دارد چه از جهت علمی و چه از جهت فصاحت و بلاغت که در حد اعجاز بیان شده است، اگر قرآن از کتب آسمانی گرفته شده بود بعدها یهود و نصاری با همة قدرت علمی و دشمنی که با پیامبر اسلام داشتند باید با قرآن مقابله میکردند ولی هرگز نتوانستند در تحدّی (دعوت به مقابله) مانند قرآن را بیاورند، با این که مانند کتاب خود را نوشتند. چرا که انجیل عیسی یک کتاب بود ولی آن سه انجیل به دست خود نوشتند و به خدا نسبت دادند به گونهای که نمیتوان بین انجیل اصلی و جعلی فرق گذاشت ولی در مورد قرآن چون کلام الهی بود، و معجزة جاویدان حق نتوانستند چنین کاری انجام دهند.
2. آنهایی که میگویند قرآن از کتب آسمانی گرفته شده مسلماً مرادشان کتب تحریف شدهای موجود میباشد نه اصلی، چرا که کتب آسمانی قبل از آمدن پیامبر اسلام، و بخشی از آن با ظهور پیامبر خاتم مورد تحریف واقع شده بودند[15] و حال آن که با دقت در مطالب قرآن روشن میشود که اکثر مطالب انجیل و تورات را مردود دانسته و نسبت تحریف به آن داده از جمله میفرماید:, «... یَکْتُبُونَ الْکِتابَ بِأَیْدِیهِمْ...؛ نوشتهای با دست خود مینویسند سپس میگویند: «این، از طرف خداست تا آن را به بهای کمی بفروشند.»[16] و همین طور در تثلیث و پسر خدا بودن «عیسی» و «غدیر» و تفاوتهای که در قصة آدم ـ علیه السّلام ـ ، ذبح ابراهیم، داستان یعقوب، سلیمان و... بین قرآن و عهدین وجود دارد.[17]
3. رابطة عرب جاهلی با دانشمندان اهل کتاب محکمتر از رابطة با پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود، بلکه رابطه تنگاتنگ داشتند، و بعد از ظهور پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ همه علیه او متحد شدند و برای تحدّی (و مقابله) با قرآن نهایت تلاش را انجام دادند، چرا نتوانستند با همکاری یهود و نصاری همانند قرآن را بیاورند، این نشان میدهد که قرآن برگرفته از کتب آسمانی گذشته نیست.
4. معارف قرآن چنان بلند و با عظمت است که بعد از هزاران سال از نزول تورات و انجیل، بشر آن زمان و تمام زمانها از آوردن آن عاجز است؛ چرا که اسلام دین خاتم[18] و کاملترین دین[19] الهی است و پیامبر آن برترین پیامبران[20] و رسالت آن جهانی است[21]، و تعالیم آن پیشرفتهترین تعلیمات[22] و قوانین فرعی آن متناسبترین قوانین با تغییر اوضاع و پیشرفتهای بشری است.
آمدن دین برتر و قوانین متکاملتر و نسخ شرایع گذشته بدین معنی نیست که بر تمام احکام و قوانین شرایع گذشته و یا مواعظ و حِکَمْ آن خط بطلان کشیده شده است و هیچگونه استفاده از آنها در دین کامل و برتر نشده است بلکه از مطالب مفید و مواعظ مؤثر آن و... در دین برتر به نحو احسن استفاده شده است، لذا برخی احکام مشترک بین ادیان الهی وجود دارد مانند نماز، حرام بودن شراب، و حرام بودن قتل و آدم کشی، تسلیم بودن در مقابل فرمان الهی که اصل و ریشة همة ادیان میباشد[23] و همین طور عقیده به ظهور امام زمان (عج) در تمام کتب آسمانی مطرح بوده است، چنان که قرآن میفرماید: «وَ لَقَدْ کَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصَّالِحُونَ»[24]، در زبور بعد از (تورات...) نوشتیم که زمین را بندگان صالح به ارث میبرند و یا در مورد ولایت ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ میفرماید: «وَ سْئَلْ مَنْ أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ الرُسُل...»[25] ای پیامبر (در معراج) از انبیا، بپرس که بر چه چیز مأمور بودند؛ همه گفتند برای تبلیغ و بشارت نبوت و بعثت تو و ولایت امام علی ابن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ[26] و همین طور بشارت به آمدن پیامبران بعدی از جمله پیامبر خاتم ـ صلّی الله علیه و آله ـ[27] و...
در واقع رابطة ادیان و شرایع از نوع رابطهای است که بین کلاس اول مدرسه ابتدائی با کلاسهای دانشگاه و فوق تخصص وجود دارد. لذا اختلاف شرایع اختلاف کمال و نقص است به بیان علمی تفاضل درجاتی بین ادیان و شرایع وجود دارد نه تضاد و تنافی[28]، نتیجه این شد که آیة مذکور در بیان ایمان و اعتقاد به کتب ادیان گذشته است نه عمل به آنها، و همین طور به مسئله وحدت ادیان در توحید و... اشاره دارد، و عدم قدرت مقابله با قرآن از طرف کفار و اهل کتاب نشان از این دارد که قرآن از کتب قبلی گرفته نشده است.
بی سوادی پیامبر در بین مردم مشهور بوده و قرآن بدان اشاره دارد و در هیچ جای از تاریخ به نوشتن و خواندن پیامبر اشاره ای نشد. علاوه برآن اگر راهب مسیحی مطالب قرآن را به پیامبر آموخت چرا خود ادعای پیامبری نکرد ؟ با مقایسه ی ضمنی بین قرآن و کتاب های آسمانی درمی یابیم معارف و معلومات و عدم اختلاف بین آیات و اعجاز علمی و...قرآن بشری نیست بلکه الهی است و دانشمندان مسیحسی خود اعتراف به کامل بودن قرآن دارند
"رابرت هیوم" مى گوید:
متفکرین با انجام مطالعات به این نتیجه ى رسیده اند که آرمان هاى دینى و اخلاقى که در بخشى از قسمت هاى قدیمى تر کتاب، یافت مى شوند، در زمان هاى بعد به وجود آمده و سپس توسط مؤلّفین به عنوان نقل قول هاى قدیمى، وارد کتاب مقدس شده است10.
در جاى دیگر مى گوید:
امّا دنیاى مسیحّیت، بر سر این نکته که چه چیزى دقیقاً کتاب مقدّس را تشکیل مى دهد، توافق ندارند. طبق نظر پروتستان ها، این کتاب مقدّس شامل سى و نه کتاب عهد عتیق ]تورات[ که متون قانون دیانت یهود بوده و عمدتاً به زبان عبرى در طول قرون متمادى نوشته شده است، به همراه بیست و هفت کتاب، عهد جدید ]انجیل[، به زبان یونانى، که در قرن اوّلیه کلیساى مسیح، به رشته تحریر در آمد...ترکیب و جمع آورى تمام این نوشته ها، در یک مجلّد پیش از حدود سال 200 میلادى در دست اجرابود. نسخه هایى از مجموعه کتاب مقدّس در سال 325.م و به دستور "کنستانتین" ـ امپراطور وقت ـ تهیه گردید.
با این که خودشان به تحریف و تبدیل کتاب هایشان اعتراف دارند، چگونه ممکن است قرآن ـ که در حد اعلاى کمال است ـ از چیز ناقص و دست نوشته ى بشر که پر از تناقض و اشتباه است، اقتباس شده باشد؟!
"ولتر" ـ فیلسوف فرانسوى ـ در این باره مى گوید:
من یقین دارم اگر قرآن و انجیل را به یک فرد غیر متدیّن ارائه دهند، او حتماً قرآن را برخواهد گزید، چون کتاب محمد(صلى الله علیه وآله)با مبناى عقلى، منطبق است.
منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. المیزان، علامه سید محمد حسین طباطبائی، ج 3، ذیل آیة 19 و 63 آل عمران.
2. تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ج 1، ص 189 و 204 ـ 210 و ج 6، ص 41 و 364 ـ 379 و ج 16، ص 298 ـ 307.
3. قرآن و کتابهای آسمانی، هاشمی نژاد، تمام کتاب.
4. خاتمیّت، علامه مرتضی مطهری.
من انجیل و تورات را گاه به گاه مطالعه می کنم. شباهت آنها به قرآن عجیب است شاید در کل قصه شبیه نباشد ولی گاه دری یک سری نکات بسیار ظریف شبیه هستند که شباهت همچین نکاتی نمی تواند اتفاقی باشد. مخصوصا در تورات.
دو نتیجه می توان گرفت:
1. همه کتاب ها از منبع واحدی به نام خداوند آمده اند
2. پیامبر ما این کتاب ها را خوانده بود و نسخه معقول تر و پیشرفته تری
از آنها را ارائه کرد.
در وهله اول دومین نظر بسیار محتملتر است و با توجه به اینکه که پیامبر با کشیشی در ارتباط بوده قوت می گیرد. می دانم که نظر دوم هم به خود پیامبر گفته شده هم امروز ممکن است کسانی به آن اعتقاد داشته باشند.
آیا شما می دانید چه دلیل قانع کننده ای برای رد دومین نظر وجود دارد؟
این که پیامبر بی سواد بوده از نظر من چندان دلیل محکمی نیست. چرا که فهم و شعور به سواد ربطی ندارد و ضمنا پیامبر می توانسته بسیار با هوش و خلاق باشد.
اساساً تمام کتابهای آسمانی، در اصول مسائل دین هماهنگی دارند و هدف واحد، یعنی تربیت و تکامل انسان را تعقیب میکنند، اگرچه در مسائل فرعی به مقتضای قانون تکامل تدریجی با هم، تفاوتهایی دارند و هر آیین تازه، مرحله بالاتری را میپیماید و برنامة جامعتری دارد.
هر شریعتی در زمان خود کامل بوده است و شریعت و دین اسلام به لحاظ دارا بودن محتوای منطبق بر فطرت انسان (روم/30) و نزول در زمان بلوغ عقلی بشر و پیشبینی کردن راه کار و روشهایی برای مقتضیات زمان، مسائل مستحدثه و.. برای همیشه کامل و جامع خواهد بود (فرقان/1) چون سطح بینش و آگاهی مردم و نیازهای آنها در امتها و اعصار گوناگون مختلف است. انسانهای هر دورهای نسبت به انسانهای دوره قبل از خود، از سطح آگاهی و بینش بیشتری برخوردار بوده و ادیان بعدی نیز از حیث پاسخگویی به نیازهای بشری جامعیت بیشتری نسبت به ادیان قبلی خود داشتهاند، شریعت پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ ویژگیهایی دارد که برای همه زمانها مناسب و لازم است.[1]
راجع به دین یهود و مسیحیت و دیدگاه پیروان آنان نسبت به دین اسلام توضیح بدهید.
پس از موسی نیز شریعت و احکام دیگری نبوده و نخواهد بود زیرا نسخ احکام الهی جائز نیست. یهود مدّعی است که موسی گفته است: آیین من هرگز منسوخ نخواهد شد.
در این باره یهودیان سه دیدگاه دارند:
گروهی بر آنند که نسخ در شرایع عقلاً جایز نیست.
گروهی می گویند: عقلاً جائز است ولی شرع آن را منع کرده، موسی گفته است که دین من منسوخ نخواهد شد.
گروه سوم می گویند: نسخ شریعت عقلاً و شرعاً جائز نیست.
یهودیان در پی آوارگی و سرگردانی چهل ساله در صحرای سینا (در زمان حضرت موسی) به انحطاط اخلاقی عجیبی دچار شدند. از این رو رهبران مذهبی یهود به وضع احکام جزائی سختی پناه بردند. فقر مطلق یهودیان روحیه ی درندگی و آدم کشی در آنان را تقویت کرد. آنان برای توجیه وضع روحی خود خداوند (یهوه) را خدایی خونخوار و بی رحم معرفی می کردند. آنان در نهایت بی رحمی و قساوت حتّی حیوانات و نباتات را نابود می کردند. یهودیان با پاکی و طهارت و نظافت بیگانه بودند و به انواع بیماری ها مبتلا می شدند. قوم یهود مردمی خود خواه اند. آنان خود را "قوم برگزیده ی خدا" می دانند و آن را به سلیمان نسبت می دهند. در دین یهود اعدام در اشکال مختلف به عنوان دستور دینی اجرا می شود؛ ازدواج عامل جدایی زن از خانواده است؛ ربودن دختران نوعی ازدواج محسوب می شود؛ اصل ازدواج بر مبنای خرید دختر است که قیمت او به عنوان مهریه پرداخت می شود؛ میان یهود ازدواج با خویشاوند صورت می گیرد و ازدواج با بیگانه ممنوع است، دخترهایی که شوهر کرده اند از پدر ارث نمی برند. عبادات یهود در قربانی و خواندن دعاهایی است که در کنیسه می خوانند. آنان در نماز فصلی از زبور داود را می خوانند و روزی سه بار نماز می خوانند و در ایام مختلف سال روزه می گیرند.[17]
کتاب یهود، تورات است که مشتمل بر پنج سِفْر است:
1_ سفر پیدایش.
2_ سفر خروج.
3_ سفر لاویان.
4_ سفر اعداد.
5- سفر تثنیبه.
این ها را تورات می نامند و معتقدند که بر حضرت موسی وحی شده است. فرقه های یهود هر کدام تورات ویژه ی خود را دارند مانند تورات سامری و تورات عبری.
بیشتر یهودیان تورات عبری را معتبر می دانند و معتقدند که همان توراتی است که در طور سینا بر حضرت موسی نازل شد. محققان معتقدند که هر یک از اسفار تورات قرن ها با هم فاصله دارند و قرن ها پس از رحلت حضرت موسی تدوین شده و به صورت امروز در آمده اند. محققان یهودی اعتراف دارند که تورات اصلی در فتنه ها و جنگ های اولیّه از بین رفته است و بعد بر اساس محفوظات خود این تورات ها را نوشتند.[18]
یهود همواره با پیامبران بنی اسرائیل در ستیز بودند و در اثر اختلاف دچار تفرقه و پراکندگی در نقاط دنیا گردیدند ولی عناصر ماجراجو و فتنه گر این قوم، حزب سیاسی صهیون را بنیاد نهادند. صهیون نام کوهی است در اورشلیم، و به عبارتی تپه ای است که در تورات از آن به شهر داوود یاد شده است. استعمار جهانی به این قوم فرصت داد تا نیّت شوم و پلید خود را در قالب این حزب شیطانی تحقق بخشند. انگلیس استعمارگر فلسطین را به عنوان کشور پیشنهادی و موعود یهود مطرح کرد، در نتیجه هسته ی مرکزی این حزب در صهیون تشکیل شد و در سال 1917 وزیر خارجه ی انگلیس "لردبالفور" تأسیس دولت یهودی را بلامانع دانست.
پس از شکست عثمانی در 1923 دولت انگلیس با اعلامیه ی معروف به "بالفور" تأسیس دولت یهودی را اعلام کرد. بعد از جنگ جهانی دوم یهودیان پراکنده را جمع آوری کردند و اسرائیل را تشکیل دادند. اکثر یهودیان مؤمن با این حزب شیطانی مخالف بوده و هستند و آن را مخالف با شریعت موسی می دانند.[19]
مسیحیت:
حضرت عیسی(ع) در اناجیل موجود، خود را این گونه معرفی کرده است: "نجات دهنده ی انسان ها، باب نجات، شبانی دلسوز و نماینده ی خدا در زمین".
مادر عیسی، مریم است. عیسی بدون پدر متولد شد. پدر خوانده ی او یوسف نجار بود. زادگاه عیسی روستای جلیل یا ناصره بود. خویشان او از هر جهت مقررات و آداب رایج آیین یهود را رعایت می کردند. عیسی با پسر عمویش حضرت یحیی در کرانه ی رود اردن تبلیغ دین الهی می کردند. یحیی را دستگیر و زندانی کردند. تبلیغات عیسی بین مردم بسیار مؤثر واقع شد و دور او را گرفتند. علمای مذهبی یهود دقیقاً می دانستند که او مسیح موعود تورات و کتب آسمانی یهود است.
در آغاز دعوت عیسی سخن از یکتایی پروردگار بود که به نام پدر توانا و آفریدگار آسمان و زمین خوانده می شد ولی بعد عیسی را پسر خدا دانستند.
اغلب مراسم و اعمال مذهبی مسیحیت در ادیان و مذاهب سابق مرسوم بود. تراشیدن فرق سر و ملبس بوده به قبا که کشیشان مسیحی می پوشند. عیسویان پس از به صلیب کشیده شدن عیسی (البته به پندار خود) معتقد شدند که عیسی روزی به زمین باز خواهد گشت.
حضرت عیسی ابتدا تورات را تبلیغ می کرد و احکام یهود را بیان می کرد ولی به خاطر تحریف تورات با یهود و مذهب یهود مخالفت کرد و تعالیم جدیدی که بیشتر جنبه ی اخلاقی داشت مطرح کرد و شریعت موسی را کافی ندانست.
اصول شریعت عیسی تغایر روشنی با اصول یهودیت دارد. او هیکل سلیمان را قبول نداشت و آن را به رسمیت نمی شناخت. یهود کار در روز شنبه را حرام می دانستند ولی عیسی روز یک شنبه را محترم می شمرد. حضرت عیسی بعد از این که به هیکل مقدس اهانت کرد، یهود از او نزد حاکم رومی فلسطین شکایت کردند، در نتیجه او را دستگیر و زندان نمودند و به عقیده ی خودشان او را اعدام کردند. مسیحیت دارای سه فرقه ی بزرگ کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان است که در بین آن ها فرقه های کوچکی نیز وجود دارد.[20]
[17] عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج 2، ص 618 به بعد.
[18] همان، ص 698 به بعد.
[19] همان، ص 686.
[20] عبدالله مبلغی، تاریخ ادیان و مذاهب جهان، ج2، ص 700 به بعد.
http://kelisa-masjed.blogfa.com
Get to know the basics of Islam
Islam consists of Usool-e-Deen (Roots of Faith)
which are 5 in number:
Tawheed = Monotheism
Adil = Justice
Nabuwwat = Prophethood
Imamate = Viceregency
Qayamaat = Resurrection
Tawheed:
In the Holy Quran (112) we read:
Say: He is Allah(swt) the One
Allah(swt) the Needless
He begets not, nor is He begotten
And there are none comparable to Him.
Belief in Allah(swt) and in His absolute perfection is the source of Islam.
Allah(swt) was not and cannot have been created Himself, and He created all other things without any model to base His creation on.
Allah(swt) always was, always has been and always will be. All else will perish and die whilst Allah(swt) cannot ever die.
Everything is perfectly formed and shaped by Allah(swt) with perfect wisdom, and without any raw materials He created out of nothing as only He can.
Allah(swt) does not have a body and is a being that can never be seen.
To put any kind of limit on Allah(swt) is to think incorrectly of Him.
A Section from Sermon 1 of Nahjul Balagha:
Praise is due to Allah (swt) whose worth cannot be described by speakers, whose bounties cannot be counted by calculators and whose claim (to obedience) cannot be satisfied by those who attempt to do so, whom the height of intellectual courage cannot appreciate, and the divings of understanding cannot reach; He for whose deion no limit has been laid down, no eulogy exists, no time is ordained and no duration is fixed. He brought forth creation through His Omnipotence, dispersed winds through His Compassion, and made firm the shaking earth with rocks.
The foremost in religion is the acknowledgement of Him, the perfection of acknowledging Him is to testify Him, the perfection of testifying Him is to believe in His Oneness, the perfection of believing in His Oneness is to regard Him Pure, and the perfection of His purity is to deny Him attributes, because every attribute is a proof that it is different from that to which it is attributed and everything to which something is attributed is different from the attribute. Thus whoever attaches attributes to Allah recognises His like, and who recognises His like regards Him two; and who regards Him two recognises parts for Him; and who recognises parts for Him mistook Him; and who mistook Him pointed at Him; and who pointed at Him admitted limitations for Him; and who admitted limitations for Him numbered Him.
Whoever said in what is He, held that He is contained; and whoever said on what is He held He is not on something else. He is a Being but not through phenomenon of coming into being. He exists but not from non-existence. He is with everything but not in physical nearness. He is different from everything but not in physical separation. He acts but without connotation of movements and instruments. He sees even when there is none to be looked at from among His creation. He is only One, such that there is none with whom He may keep company or whom He may miss in his absence.(1)
http://www.convertstoislam.com.(1)-
عصر ظهور عیسى (ع )
حضرت عیسى مسیح (ع ) در نقطه اى ازجهان متولد شد که به تازگى زیر سلطه رومیان درآمده بود و فلسطین یکى از آخرین سرزمینهایى بود که به دست رومیان تسخیر شد. در آن عصر، یهودیان به شکل نامطلوبى زیر یوغ بیگانگان قرار داشتند و فشار دولت روم غیر قابل تحمل بود. نهضتهاى بى فرجامى در گوشه و کنار فلسطین برخاست ، ولى بى رحمانه شکست خورد، ولى بعدا شاگردان و پیروان او با عزمى استوار به نشر آیین وى پرداختند. این آیین بازماندگان نهضتهاى پیشین را به خود جلب کرد.
پیشگویى ظهور عیسى (ع )
در جهان چند مجموعه دینى یافت مى شود؛ مثلا ادیان ابراهیمى یک مجموعه و ادیان هند و چین مجموعه دیگرى یا تشکیل مى دهند. هر دینى که متاءخر است ، ادعا مى کند که ظهور آن در ادیان قبلى مجموعه خودش پیشگویى شده است . از این رو، مسیحیان از گذشته هاى دور در تلاش بوده اند پیشگویى ظهور حضرت عیسى (ع ) را در عهد عتیق یعنى کتاب یهودیان پیدا کنند. از آنجا که در هیچ جاى کتاب عهد عتیق نام عیسى بن مریم (ع ) نیامده است ، مسیحیان براى نیل به این مقصود دست به تاءویلاتى زده اند تا پیشگوییهاى دیگرى را که در آن کتاب یافت مى شود، به آن حضرت ربط دهند. این شیوه در انجیل متى فراوان است و به همین دلیل ، گفته مى شود که انجیل متى براى ارشاد یهودیان نوشته شده است .
مسیحیان مقدار زیادى از این پیشگوییها را به مصلوب شدن حضرت عیسى (ع ) مربوط مى کنند که از دیدگاه قرآن کریم اشتباهى بیش نیست (نساء: 157).
مسیحیت/آشنایی با ادیان بزرگ
حسین توفیقی
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375301
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386