سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بزرگترین دریغها در روز رستاخیز دریغ مردى است که مالى را جز از راه طاعت خدا به دست آورد ، پس مردى آن را به ارث برد و در طاعت خداى سبحان انفاق کرد . او بدان انفاق به بهشت رفت و نخستین بدان راه دوزخ سپرد . [نهج البلاغه]
آبا همه کتاب ها از منبع واحدی به نام خداوند آمده اند/1 - مسجد و کلیسا - mosque&church
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • مسجد و کلیسا
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • من انجیل و تورات را گاه به گاه مطالعه می کنم. شباهت آنها به قرآن عجیب است شاید در کل قصه شبیه نباشد ولی گاه دری یک سری نکات بسیار ظریف شبیه هستند که شباهت همچین نکاتی نمی تواند اتفاقی باشد. مخصوصا در تورات.

    دو نتیجه می توان گرفت:

    1. همه کتاب ها از منبع واحدی به نام خداوند آمده اند

    2. پیامبر ما این کتاب ها را خوانده بود و نسخه معقول تر و پیشرفته تری

     از آنها را ارائه کرد.

    در وهله اول دومین نظر بسیار محتملتر است و با توجه به اینکه که پیامبر با کشیشی در ارتباط بوده قوت می گیرد. می دانم که نظر دوم هم به خود پیامبر گفته شده هم امروز ممکن است کسانی به آن اعتقاد داشته باشند.

    آیا شما می دانید چه دلیل قانع کننده ای برای رد دومین نظر وجود دارد؟

    این که پیامبر بی سواد بوده از نظر من چندان دلیل محکمی نیست. چرا که فهم و شعور به سواد ربطی ندارد و ضمنا پیامبر می توانسته بسیار با هوش و خلاق باشد.

     

    اساساً تمام کتابهای آسمانی، در اصول مسائل دین هماهنگی دارند و هدف واحد، یعنی تربیت و تکامل انسان را تعقیب می‌کنند، اگرچه در مسائل فرعی به مقتضای قانون تکامل تدریجی با هم، تفاوت‌هایی دارند و هر آیین تازه، مرحله بالاتری را می‌پیماید و برنامة جامع‌تری دارد.

    هر شریعتی در زمان خود کامل بوده است و شریعت و دین اسلام به لحاظ دارا بودن محتوای منطبق بر فطرت انسان (روم/30) و نزول در زمان بلوغ عقلی بشر و پیش‌بینی کردن راه کار و روش‌هایی برای مقتضیات زمان، مسائل مستحدثه و.. برای همیشه کامل و جامع خواهد بود (فرقان/1) چون سطح بینش و آگاهی مردم و نیازهای آنها در امت‌ها و اعصار گوناگون مختلف است. انسان‌های هر دوره‌ای نسبت به انسان‌های دوره قبل از خود، از سطح آگاهی و بینش بیشتری برخوردار بوده و ادیان بعدی نیز از حیث پاسخگویی به نیازهای بشری جامعیت بیشتری نسبت به ادیان قبلی خود داشته‌اند، شریعت پیامبر  ـ صلی الله علیه و آله ـ  ویژگی‌هایی دارد که برای همه زمان‌ها مناسب و لازم است.[1]

    حکم عقل به وحدت ادیان آسمانی

    آیا ممکن است که خداوند خیرخواه، ادیان مختلف از حیث ماهیت برای بشر بفرستد؟ یا تأمل در حکمت ضرورت دین که عبارت است از وجود نیازهای فطری و ثابت انسان و از سوی دیگر یکی بودن فرستنده ادیان، به نظر می‌رسد پاسخ سؤال مذکور چندان مشکل نباشد، زیرا فرستندة دین خداوند حکیم و خیرخواه است که با آوردن نیازهای فطری انسان و به فعلیت رساندن استعدادهایش سعادت او را تأمین می‌کند. در این صورت، فرستادن ادیانی که با یکدیگر از حیث ماهیت مختلفند، توجیه پذیر نیست؛ زیرا تفسیر ماهوی یک برنامه و آیین در صورتی موجه است که العیاذ بالله ماهیت و لب ادیان پیشین فاقد محتوا و توانایی لازم در جهت هدایت انسان باشد، خداوند دین ناقص فرستاده باشد. این فرض با براهین عقلی و فلسفی ناسازگار است و خرد آن را نمی‌پذیرد.

    فرض دیگر این که نقصان از سوی خود انسان باشد که به خاطر هوای نفسانی از قرار گرفتن در رکاب ره یافته‌گان سرباز می‌زند، لازمة این فرض، نه تغییر ماهوی دین، بلکه تأکید و راهنمایی و نصیحت بیشتر است. فرض سوم، این که تغییر ماهوی ادیان مستند به تغییر شرایط زمانی و مکانی و نیازهای جدید بشری باشد. در پاسخ این احتمال ـ که امروزه طرفدارانی دارد ـ باید گفت که گوهر ادیان الهی مشتمل بر معارفی بنیادی است که ناظر به سعادت انسان ونیازهای فطری و ثابت اوست؛ مثلاً دین از انسان خواسته است که از خداوند و پیامبرانش اطاعت کنند و به اصول اخلاقی ثابت؛ مثل نوع دوستی، عدالت پایبند باشند. ادیان الهی برای تعالی روح انسانی و برقراری عدالت نازل شده‌اند و این معارف و اصول نیز به هیچ وجه با گذشت زمان تغییر نمی‌کند. «مگر بشر چند گونه فطرت و سرشت و طبیعت می‌تواند داشته باشد.»[2]

    بلی تغییر زمان و نیازهای جدید و غیرثابت انسان، تغییر برخی احکام و فروع، یا تکمیل آنها را می‌طلبد ولی لازمة آن تغییر و تکامل شریعت است؛ نه دین. شهید مطهری در این زمینه می‌گوید: «تفاوت و اختلاف تعلیمات انبیاء با یکدیگر از انواع اختلاف برنامه‌هایی است که در یک کشور هرچند بار به مورد اجرا گذاشته می‌شود و همة آنها از یک قانون اساسی الهام می‌گیرد. همة آنان (پیامبران) مردم را به یک شاهراه و به سوی یک هدف دعوت می‌کردند.»[3]

    قرآن و وحدت دین

    با رجوع به قرآن کریم در می‌یابیم که خداوند تنها دین حضرت محمد  ـ صلی الله علیه و آله ـ  را اسلام می‌نامد، دین پیامبران پیشین را نیز به همین نام توصیف می‌کند؛ مثلاً در آیه‌ای آیین حضرت ابراهیم ـ علیه السّلام ـ را اسلام می‌شمرد: «ما کانَ إِبْراهِیمُ یَهُودِیًّا وَ لا نَصْرانِیًّا وَ لکِنْ کانَ حَنِیفاً مُسْلِماً»[4] و در آیة دیگر، پیامبراسلام با اشاره به اسلام که تنها صراط مستقیم است، از راه‌های دیگر منع می‌کند: «وَ أَنَّ هذا صِراطِی مُسْتَقِیماً فَاتَّبِعُوهُ وَ لا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِکُمْ عَنْ سَبِیلِهِ»[5]

    استاد شهید با تذکر این نکته که دین در اصطلاح مورخان و مردم به صورت جمع و متعدد بکار می‌رود، مواضع قرآن را چنین تقریر می‌کند: «از نظر قرآن دین خدا از آدم تا خاتم یکی است، همة پیامبران اعم از پیامبران صاحب شریعت و پیامبران غیرصاحب شریعت به یک مکتب دعوت می‌کرده‌اند، اصول مکتب انبیاء که دین نامیده می‌شود، یکی بوده است.»[6]

    استاد در جای دیگر، آیة «فَأَقِمْ وَجْهَکَ لِلدِّینِ حَنِیفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها»[7] را دلیل وحدت دین می‌شمارد.[8]

    تکامل دین و اختلاف شرایع

    از مطالب گذشته روشن شد که دین با اصول اعتقادی ثابت مطابق نیازهای فطری بشری است؛ و «شریعت» تعدادی احکام فردی و اجتماعی است که بعضی از آنها بر حسب ضرورت و تحول نیازهای بشر قابل تغییر است. به دیگر سخن، ماهیت دین در همة اعصار یکی است؛ اما با بالا رفتن استعدادها و قابلیت‌های مخاطبان، دین نیز جامع‌تر می‌شود، استاد شهید، تعدد پیامبران را به تعدد معلمان و کتب آسمانی به کتب درس دوره‌های مختلف تحصیلی تشبیه می‌کند و می‌گوید: «بشر در تعلیمات انبیاء مانند یک دانش آموز بوده که او را از کلاس اول تا آخرین کلاس بالا برده‌اند. این تکامل دین (است) نه اختلاف ادیان. قرآن هرگز کلمة دین را به صورت ادیان نیاورده است.»[9]

    راز ختم نبوت

    از مطالب گذشته می‌توان به راز نبوت به دست پیامبر اکرم  ـ صلی الله علیه و آله ـ  پی برد، زیرا انسان بعد از طی مراحل مختلف، قابلیت دریافت برنامه کلی هدایت خود را پیدا می‌کند و از این مرحله به بعد انسان با رشد و تکامل عقلانی خود می‌تواند بدون پیامبر و با اتکا به کتاب مقدس او و ائمه طی طق طریق نماید، همان گونه که شهید مطهری می‌گوید.

    «بشر در مسیر تکاملی خود مانند قافله‌ای است که در راهی و به سوی مقصد معینی حرکت می‌کند، ولی راه را نمی‌داند. هرچند یک بار به کسی برخورد می‌کند که راه را می‌داند و با نشانه‌هایی که از او می‌گیرد ده‌ها کیلومتر راه را طی می‌کند تا تدریجاً خود قابلیت بیشتری برای فراگیری پیدا می‌کند. و می‌رسد به شخصی که نقشه کلی راه را از او می‌گیرد و برای همیشه با در دست داشتن آن نقشه از راهنمایی‌های جدید بی‌نیاز می‌گردد.»[10]



    پدر آریوس ::: یکشنبه 86/12/5::: ساعت 12:9 صبح
    نظرات دیگران: نظر


    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 24
    بازدید دیروز: 55
    کل بازدید :370081

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    آبا همه کتاب ها از منبع واحدی به نام خداوند آمده اند/1 - مسجد و کلیسا - mosque&church
    پدر آریوس
    این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    آبا همه کتاب ها از منبع واحدی به نام خداوند آمده اند/1 - مسجد و کلیسا - mosque&church

    >>> لوگوی دوستان<<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©