سفارش تبلیغ
صبا ویژن
حکمت، شرف بزرگوار را می افزاید وبنده مملوک را تا مجلس ملوک بالا می کشد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
اخبار مسجد و کلیسا - مسجد و کلیسا - mosque&church
  • پست الکترونیک
  • شناسنامه
  •  RSS 
  • پارسی بلاگ
  • مسجد و کلیسا
  • پارسی یار
  • در یاهو
  • پیام تسلیت پاتریارک مسیحیان مارونی لبنان به مناسبت شهادت عماد مغنیه

    نصر الله پطرس صفیر ، رهبر مذهبی مسیحیان مارونی لبنان شهادت « عماد مغنیه » فرمانده ی ارشد نظامی حزب‌الله را به مسوولان این حزب تسلیت گفت.

    مطران « شکرالله نبیل الحاج » به نمایندگی از سوی پاتریارک مسیحیان مارونی لبنان با حضور در مقر حزب الله پیام تسلیت پاتریارک را ابلاغ نمود .

    وی در این دیدار گفت : امیدوارم لبنانی‌ها همانگونه که پیرامون شهید بزرگ خود مغنیه جمع شدند برای نجات کشورشان نیز با هم متحد شوند.

    وی در واکنش به این اظهار نظر کاخ سفید که « جهان بدون مغنیه بهتر خواهد بود » گفت : مهم نیست که آنان چه می‌گویند مهم این است که ما در لبنان چه باوری داریم.

    شایان ذکر است که امیل لحود رییس جمهور سابق لبنان نیز با حضور در مقر حزب لله شهادت این سردار رشید را تسلیت گفت.

    عماد مغنیه به عنوان مغز متفکر نظامی حزب الله یکی از بزرگترین اهداف آمریکا و اسراییل به شمار می آمد و حتی آمریکا برای سر وی مبلغ 25 میلیون دلار جایزه تعیین کرده بود .

    پیکر فرمانده ی ارشد حزب الله با حضور بیشمار اقشار مختلف لبنان تشییع و به خاک سپرده شد .

    منبع: http://rahemasih.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/11/27::: ساعت 11:26 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    پاپ بندیکت شانزدهم در دیدار سالانه ی خود با کشیش‌ های رم اظهار داشت : جهنم وجود دارد و خالی نخواهد بود ، همه نجات نخواهند یافت و جهنم نیز یک امر واقعی است.

    این سخن پاپ در واکنش به سخن عالم الهی « اورسون بالتازار » تلقی می شود که نسبت به جهنم و عذاب گنهکاران موضع منتقدانه ای گرفته بود .

    پاپ افزود : آنهایی که روز قیامت را نمی‌شناسند، امکان شکست و لزوم رستگاری را نمی‌شناسند و آنهایی که برای رفتن به بهشت تلاش نمی‌کنند به صلاح انسان های روی زمین نیز کار نمی‌کنند.

    در روز قیامت مسوولیت هرانسان تحت پرسش قرار خواهد رفت .البته بخشش ، عدالت را کنار نمی‌گذارد و بدکاران بر سر سفره ابدی در کنار قربانیان نخواهند نشست.

    مساله ی عدالت موضوع اصلی‌ است . مسیح آمد تا به ‌ما بگوید که می‌خواهد همه ی ما به بهشت برویم و جهنم که از آن کم صحبت می‌شود برای کسانی که به او ایمان ندارند وجود دارد .

    پاپ همچنین در بخش دیگری از سخنان خود با اتخاذ سیاست دائمی واتیکان نسبت به کمونیسم ، به نقد آن پرداخت و گفت : نازیسم و کمونیسم فقط می‌خواستند جهان را تغییر دهند ، اما آنرا نابود کردند.

     

    poparyus@gmail.com

    http://kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: چهارشنبه 86/11/24::: ساعت 12:10 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    مسلمانان در جامعه آمریکایی قدرت می‌گیرند 

    روحانی مسلمان مقیم آمریکا از بهبود شرایط و تحیکم قدرت مسلمانان در جامعه آمریکایی خبر داد. به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری رویترز، "یحیی هندی" که امام جماعت و مدرس مذهبی دانشگاه جورج تاون است، با بیان این مطلب گفت: «جایگاه مسلمانان در جامعه آمریکایی برخلاف آنچه رسانه‌ها از این گروه تصویرسازی می‌کنند، با قوت رو به بهبود است.»

    هندی افزود: «حادثه 11 سپتامبر در شهرهای آمریکا مردم این کشور را به تلاش برای دانش بیشتر درباره اسلام و همچنین مسلمانان را به تأیید هویت آمریکایی خود فراخواند.»

    وی در گردهمآیی دانشگاهیان سعودی طی سفر خود به عربستان گفت: «من فکر می‌کنم، آینده به خاطر خرد ما در برخورد با واقعیت‌ها روشن خواهد بود.»

    این روحانی متولد فلسطین افزود: «در میان نسل‌های دوم و سوم تلاش‌های جدی صورت گرفته است تا بخشی از بنیاد سیاسی شود، اما در رسانه‌ها و از سوی افراط‌گرایان مسیحی که نمی‌خواهند ما در آمریکا حضور داشته باشیم، با چالش مواجه هستیم.»

    وی با اشاره به آمار هفت تا 9 میلیونی مسلمانان در آمریکا خاطرنشان کرد که مسلمانان تلاش می‌کنند، اسلام را به صورت بخشی از جامعه آمریکایی ملی‌سازی کنند.

    وی افزود: «سال گذشته، نخستین مسلمان را به کنگره آمریکا فرستادیم و انتظار داریم تا 2015 به سه یا چهار نماینده در کنگره و همچنین حداقل 30 شهردار در سراسر آمریکا دست یابیم.

    این روحانی شمار وکلای مسلمان را در حال حاضر 400 نفر دانست، در حالی که پیش از حوادث 11 سپتامبر 2001 شمار وکلای مسلمان فقط 9 نفر بود.

    poparyus@gmail.com

    http://kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: چهارشنبه 86/11/24::: ساعت 12:9 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    بازگشت به گرانادا

    مسلمانان به شهر کهن گرانادا (قرناطه) باز می گردند، آخرین پایگاه اسلام در اسپانیا پیش از آن که در قرن پانزدهم بوابدیل دست شاه فردیناند را ببوسد و با حسرتی تاریخی دست از حکومت اندلس بکشد. اما مردانی که در مسجد جدید شهر، اولین مسجدی که پس از 500 سال ساخته شده، به سجده می روند و نماز می گزارند، دیگر عرب های مغربی نیستند؛ آنها اروپایی های اصیل هستند.

    «ما آمده ایم تا تنها راه رهایی از بحران و آشفتگی فراگیر فعلی را به جامعه نشان دهیم.» این را حاج عبدالحسیب کاستیرا، اسپانیایی بلندقدی می گوید که یکی از بنیان گذاران جامعه اسلامی است. همزمان با مهاجرت تدریجی مسلمانان به اروپا، جنبشی داخلی و خانگی نیز در اسپانیا برای گرویدن به اسلام به وجود آمده است. نسلی از روشنفکران پس از فرانکو پیشینه اسلامی اسپانیا را بازنگری می کنند و برآنند تا هویت اسپانیایی را این بار با دخیل کردن اسلامی که قرن ها قبل از عنوان «بدعت» کنار گذاشته شده بود، بازنویسی کنند.

    ریشه های این حرکت ربطی به بنیادگرایی اسلامی ندارد که این روزها تصور غالب و رسانه ای مردم مغرب زمین از اسلام است، بلکه به نسلی مربوط می شود که سال ها پیش به دنبال پاسخی برای نیازهای معنویشان به مراکش رفتند، جایی که آن زمان محل برخورد فرهنگ ها و بهشتی از آفتاب و شن و حشیش بود. همان جا بود که یان دالاس اشراف زاده اسکاتلندی اسلام آورد و با نام شیخ عبدالغدیر المرابط به بریتانیا بازگشت و نو مسلمانان آن دیار را به دور خود جمع کرد که بعدها، المرابطون نام گرفتند. توسعه جنبش مدیون تبلیغ های فراگیر او بود، که به دنبال بنانهادن یک خلافت اسلامی با اقتصادی مبتنی بر دینارهای طلا بود. بسیاری از اسپانیایی ها تحت تعالیم او اسلام آوردند و بعد از مرگ فرانکو در سال 1975 برای بنانهادن جامعه ای اسلامی به کوردووای اسپانیا بازگشتند.تغییر مذهب، رسمی کهن در اسپانیاست، سرزمینی که همان قدر به مسلمانان شمال آفریقا نزدیک است که به کشورهای همسایه و مسیحی قاره اش اروپا. در طول 800 سال حکومت اسلامی در اسپانیا بسیاری از مسیحیان به اسلام گرویدند. تازه مسلمانان، روشنفکران چپ گرایی که در فضای خشک کاتولیک تحت حکومت فرانکو به دنبال گزینه های معنوی دیگر می گشتند به خود جذب کردند و شمار تازه مسلمانان به ده ها هزار نفر رسید، هر چند که بسیاری از آنان دیگر پیرو شیخ عبدالغدیر نبودند. کسانی که اسلام می آورند اصرار دارند که ایمان آوردنشان ریشه در نوستالژی تاریخی ندارد. مالک عبدالرحمن روییز، اهل گرانادا که در سال 1992 مسلمان شد و هم اکنون امیر جامعه مسلمانان است می گوید: «ما هیچ اعتقادی به بازگشتن به اسلام گذشته و احساساتی گری تاریخی نداریم. ما در این مکان و در این زمان جامعه جدیدی بنا کرده ایم.»

    هم اکنون 15000 مسلمان در گرانادا زندگی می کنند که البته بیشترشان مهاجرین مراکشی، سوری و اهل آفریقای شمالی هستند که در سه مسجد کوچک در نقاط مختلف شهر نماز می گزارند اما 1000 نفر از آنها حضور مؤثرتری دارند، چون به گفته روییز کاری کرده اند که نتوان اسلام را در آن منطقه نادیده گرفت. برای مثال شورای اسلامی گرانادا تلاش می کند تا برگزاری مراسم سالگرد تسلط مسیحیان بر گرانادا را متوقف کند. کاستیرا در سال 1977 اسلام آورد و به گروه مسلمانان اسپانیایی کوردووا پیوست. بعدها در یکی از کنفرانس های رهبران عرب در سویل، شهردار سوسیالیست گرانادا و دیگر مسلمانان را برای بازگشت به شهر ترغیب کرد. کاستیرا می گوید: «او گفت اگر قرار باشد مسجدی بسازید باید در گرانادا بسازید، چون آخرین پایگاه مسلمانان آن دوران، می تواند اولین آن در دوران جدید باشد.» بالاخره گروه کوچکی از تازه مسلمانان در بخش غربی شهر روبه روی الحمرا مستقر شدند. محل مسجد را در سال 1981 مشخص کردند و برای تأمین هزینه های خرید زمین و ساخت مجلس را هی سفری به خلیج فارس شدند. آنها کمک هایی از لیبی، مراکش و حتی مالزی دریافت کردند. اما بیشترین کمک از طرف امیر شارجه، یکی از حاکمان امارات متحده عربی، در اختیار آنها گذاشته شد. آنها می گویند هر نوع کمکی که تعهد یا توقعی به همراه داشته رد کرده اند. پول ساخت مسجد در آن زمان فراهم می شود، ولی شهردار سوسیالیست گرانادا می رود و پروژه به دلیل مخالفت های محلی به مدت 20 سال متوقف می شود. در سرتاسر اروپا نیز جوامع سنتی مسیحی، که از گسترش اسلام و تأثیرگذاری آن نگران بودند، به ساخت مسجد اعتراض کردند. شاید ساخت یک مسجد در هیچ جای اروپا حساسیت برانگیزتر از گرانادا نبود؛ جایی که قوت یافتن اسلام در آن برای دیگران بیشتر حالت سمبلیک و تاریخی دارد.

    کاستیرا می گوید: «لابی های سیاسی تمام تلاششان را برای متوقف کردن ساخت مسجد انجام دادند.» او همچنین می گوید که جمعی از خانواده های راست گرای کاتولیک نیز دعوای حقوقی پرخرجی را علیه ساخت مسجد تا آخرین لحظات ادامه دادند. مساحت مسجد به نصف مساحتی که از ابتدا درنظر گرفته شده بود کاهش یافت و طول مناره ها نیز برای برآوردن خواسته های محلی کوتاه شد. حتی از مسلمانان خواسته شد یک ماکت هم اندازه اصل مناره ها بسازند تا خیال همسایگان بنا کاملا راحت شود.در نهایت مسجد آجری مسلمانان در محله ای اشرافی ساخته شده هر روز صدها توریست از آن بازدید می کنند و به گفته کاستیرا هفته ای چند نفر در آن جا به اسلام روی می آورند.

    منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 12:47 صبح
    نظرات دیگران: نظر

     هنگامی که خورشید از مغرب طلوع کند خبری هولناک است چرا که نشانه روز قیامت است اما وقتی خورشید اسلام از غرب طلوع می کند خبری بسیار مسرت بخش است . چرا که روشنایی و دلگرمی برای همه به ارمغان می آورد . این کتاب نه تنها سر گذشت نو مسلمانان است بلکه دارای اطلاعات مفیدی نیزدر مورد دین اسلام می باشد .

    امیدوارم که خداوند به مولفین کتاب و افرادی را که در آن سهیم بوده اند پاداش عطاء فرماید .

    آینده اسلام در آمریکا بستگی به این موضوع دارد که چه سان مسلمانان آمریکایی ،‌سیاه پوستان مسلمان مقیم آمریکا و مسلمانان اروپایی ، مقیم آمریکا و حتی اسپانیایی های مسلمان مقیم آمریکا بتوانند رهبری این حرکت را در میان امت اسلامی به عهده گیرند .

    خواهر گرامی خانم مظفر حلیم شدیدا تصمیم دارد و سعی می کند به این نو مسلمانان در آمریکا کمک کند . بخش نخست این کتاب را خانم مظفر حلیم به رشته تحریر در آورده است تا این نو مسلمانان را با یکدیگر آشنا سازد و آنها را در شادی پذیرش دین اسلام سهیم گرداند ، در بخش دوم کتاب خواهر گرامی بتی باومن توضیحات مختصر اما مفید در مورد یک سری از اصول اسلام به نگارش در آورده است . 



    پدر آریوس ::: یکشنبه 86/11/21::: ساعت 12:45 صبح
    نظرات دیگران: نظر

    افزایش تعداد آلمانی هایی که مسلمان شده اند 

    طبق گزارشی در نشریه آلمانی اشپپیگل در سال های اخیر بر تعداد آلمانی هایی که به دین اسلام گرویده اند، افزوده شده است. این گزارش اشپیگل بر اساس تحقیقی است که توسط "مرکز آرشیو اسلامی آلمان" انجام گرفته است.

    این تحقیق، که به هزینه وزارت کشور آلمان انجام شده، نشان می دهد که از ژوئیه ????تا ژوئن????، بالغ بر چهار هزار نفر در آلمان مسلمان شده اند. این آمار بیانگر این نکته است که تعداد آلمانی هایی که مسلمان شده اند به نسبت سالهای قبل ? برابر شده است.

    "سلیم عبدالله"، از مسئولان مرکز آرشیو اسلامی آلمان، در گفتگو با اشپیگل آنلاین گفته است: "سابقا بیشتر زنانی که می خواستند با مردان مسلمان ازدواج کنند، مسلمان می شدند اما در سالهای اخیر دلایل گوناگونی برای مسلمان شدن آلمانی ها وجود دارد."

    "محمد هرزوگ"، امام جماعت مسجد برلین، در این ارتباط می گوید: "تعداد زیادی از کسانی که به تازگی مسلمان شده اند، مسیحیان معتقدی بوده اند که در مورد دین خود دچار تردید شده اند."

    "زهرا"، از زنان آلمانی است که ? سال قبل مسلمان شده است. نام قبلی او " اوریکه " بوده است . همسر او از مسلمانان ترکیه است و دختری ? ساله دارد. روپوش بلندی بر تن دارد و روسری که تمام موهایش را پوشانده است.

    او، که می خواهد دخترش را طبق قوانین اسلام بزرگ کند، از علت روی آوردنش به اسلام می گوید: "ازدواج با همسرم برای من امکانی شد تا دین اسلام را بشناسم. در ابتدا من برای ازدواج با او در مورد مسلمان شدن، فکر کردم، اما بعد توانستم اسلام را کشف کنم. حالا اگر از من بپرسند چرا همسرت را دوست داری می گویم برای اینکه امکانی شد تا من به اسلام برسم."

    زهرا در ادامه می گوید: "آنچه در اسلام مهم است برابری حقوق زن و مرد است. بر خلاف همه تبلیغاتی که بر علیه اسلام در این مورد می شود، زنان در اسلام از حق کامل برخوردارند."

    در نزدیکی یک مرکز اسلامی در غرب شهر کلن می توان از لهجه مردی که تسبیح در دست دارد، دریافت که او آلمانی است. سنش را نمی گوید اما می توان حدس زد که حدود ?? تا ?? سال دارد. نام "علی" را برای خود انتخاب کرده است. با خرسندی از گرایشش به اسلام می گوید: "من سال قبل مسلمان شدم. حالا در اینجا سعی می کنم نماز را به زبان عربی بدون غلط بخوانم. من در مورد اسلام مطالعه کردم. پیش از این احساس می کردم چیزی در زندگی من کم است و حالا آنرا پیدا کرده ام. احساس آرامش می کنم. از دستورات اسلام پیروی می کنم. هیچکدام آنها به نظرم دست و پا گیر نیستند. خانواده من مسیحی معتقدی هستنند و از مسلمان شدن من راضی نیستند. پیش از اسلام من دین یهود و بودایی را هم مطالعه کردم .حالا احساس می کنم که مهاجرین مسلمان را بهتر می فهمم و می توانم با آنها ارتباط برقرار کنم."

    جنبش زنان در آلمان

    در مورد مسلمان شدن زنان آلمانی گروهی از هموطنان آنها نظر مخالف دارند.

    "رناته ویـتکه"، مردم شناس و از کسانی است که از حضور معلمین زن با روسری در کلاس های درس به عنوان امری شخصی دفاع می کند اما روی آوردن زنان آلمانی به اسلام را درک نمی کند.

    او می گوید: "برای من دشوار است که فکر کنم بعد از همه سالها مبارزات زنان در اروپا برای برابری حقوقشان حالا کسی بیاید داوطلبانه حقوق خود را محدود کند و اجازه بدهد که برایش تصمیم بگیرند. من می دانم که زنان در کشورهای اسلامی با چه مشکلاتی روبرو هستند و چقدر تلاش می کنند تا دروضعیت خودشان تغییراتی ایجاد کنند. ما باید به عنوان زن با آنها همبستگی داشته باشیم و این به معنای این نیست که خودمان را در شرایط آنها قرار بدهیم."

     

    تاکنون آمار دقیقی در مورد نسبت جنسی آلمانی هایی که مسلمان شده اند، منتشر نشده است با این حال گفته می شود که تعداد زنان بیشتر است.

    "مونیکا کوخ"، دوسال قبل به اسلام گرویده است. پوشش او اسلامی و" فاطمه" نام تازه اوست: "من سالها در کشورهای عربی زندگی کردم. در آنجا با مسلمانان آشنا شدم و محبت و گرمای آنها مرا با دینشان آشنا کرد و وقتی اسلام را شناختم چنان شیفته آن شدم که دیگر نتوانستم از آن جدا شوم. حالا من تلاش می کنم که به همه بگویم که اسلام واقعی چگونه است."

    سایت بی بی سی

    http://www.kelisa-masjed.blogfa.com 



    پدر آریوس ::: شنبه 86/11/13::: ساعت 10:52 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    مسلمان شدن 41 نفر از خانواده حاجیان تازه مسلمان

    به نقل از روزنامه الریاض عربستان 41 نفر از خانواده های تازه مسلمانان در سفر معنوی حج امسال در دفتر تبلیغات و ارشاد مسلمان شدنشان را اعلام کردند. این دفتر سفر حج را برای 300 نفر از تازه مسلمانان برگزار کرده که همراه با برنامه های تبلیغی، فرهنگی بوده است. این برنامه ها علت اصلی مسلمان شدن این افراد بوده است.

    همچنین مدیر دفتر آقای نوح ناصر قرین بیان کرد که این حاجیان در طول دو سال گذشته لذت ایمان را چشیده اند. آنها با دیدن ملیونها مسلمان و تضرع آنان در درگاه الاهی در مشاعر مقدسه، احساس خود را با تلفن به خانواده شان منتقل می کردند. در تماسی تلفنی با حضور شیخ عبدالرحمن عجلان در مسجد الحرام خانواده یکی از حاجیان اسلام خود را اعلام کردند.

    این تماسها ادامه داشت و مجموعا 41 نفر از اعضای خانواده حاجیان تازه مسلمان در این سفر اسلام خود را اعلام نمودند.

    http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/11/13::: ساعت 10:50 عصر
    نظرات دیگران: نظر

     جمعیت‌شناسی مسلمانان در آمریکا

    نوشته پروفسور حمید مولانا نیم قرن پیش، جامعه‌شناسان و کارشناسان علوم سیاسی غرب فکر نمی‌کردند که اسلام به یک نقطه قدرت بزرگ در سیستم بین‌المللی تبدیل شود. به همین جهت مطالعه نفوذ مسلمانان در دنیا از جنبه سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و منطقه‌ای تقریباً ناچیز بود.

    در آمریکای شمالی و ایالات متحده آمریکا نیز جمعیت مسلمانان و فعالیت آنها در حاشیه قرار داشت. در سه دهه اخیر و به ویژه با پیروزی انقلاب اسلامی ایران نه تنها این پیش‌فرضها و معادلات به هم خورده است بلکه امروز برداشت و تحلیل جدیدی از جایگاه اسلام و مسلمانان در امور بین‌المللی به وجود آمده است.

    آمار رسمی و دقیق درباره جمعیت مسلمانان در ایالات متحده آمریکا وجود ندارد؛ زیرا که مطابق قوانین و مقررات آمریکا، دین و مذهب شهروندان در سرشماری ملی که تقریباً هر ده سال یکبار انجام می‌شود، منظور نگردیده است. به همین جهت آمار مسلمانان در آمریکا تخمینی بوده و در جمع‌آوری اطلاعات در این مورد از منابع دیگر از جمله اصلیت شهروندان و مهاجرین و از نوع ملیتها که توسط مقامات رسمی سرشماری گردآوری شده است، استفاده می‌شود.

    ادامه مطلب...

    پدر آریوس ::: شنبه 86/11/13::: ساعت 10:48 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    مبارزه برای تسلیم

     

    در حال حاضر، اسلام سریع‌ترین اعتقاد در حال گسترش در آمریکا محسوب می‌شود به طوری که هر روز در نقاط مختلف این کشور، فردی غریبه بدون اطلاع از اطرافیان مخالف این دین شهادتین می‌گوید و بر یگانگی خداوند زمین و آسمان و رسالت آخرین پیامبرش گواهی داده

    تا این اتفاق هر روزه در گوشه و کنار این کشور، شکست بزرگی برای بزرگترین سرمایه‌گذار علیه اسلام محسوب شود.

    این اتفاق در حالی رخ می‌دهد که تمام غول‌های رسانه‌ای، اسلام را دین نفرت و خشونت و دین اختصاصی! جهان سوم معرفی می‌کنند. و جالب‌تر اینجاست که این رویه بدون طرح و نقشه‌ی قبلی و بدون حمایت از سوی سازمان خاصی صورت می‌گیرد و اگرچه تبلیغات اسلامی می‌تواند عامل موثری در پذیرش این دین باشد؛ ولی بی‌شک مهمترین دلیل این موفقیت همان فطرت الهی بشر است، چرا که تلاش سازمان‌های اسلامی در مقابل مبلغان و فراماسونری‌های مسیحی حرکت ناچیزی است.

    هرچند مسلمانان از این اتفاق خوشحال هستند ولی سوال مهم‌تر آن است که چه چیزی باعث می‌شود تمام موانع برای رسیدن به این دین پشت سر گذاشته شود. چه چیزی باعث راهنمایی و تغییر روش زندگی مردمی می‌شود که تا دیروز نوعی دیگر زندگی می‌کردند. و مهم‌تر از آن، پاسخ به سوءظن و تبلیغات منفی رسانه‌های غربی است.

    شاید همانطور که عنوان کتاب جفری لانگ "مبارزه برای تسلیم" پیشنهاد می‌کند؛ چیزی برای توضیح روشن این اتفاق وجود ندارد. "جفری" نویسنده‌ای است که در جایگاه یک فارغ‌التحصیل مدارس مذهبی کاتولیک، دین فعلی مسیحیت را دینی پر از تحریف و دروغ می‌یابد و حتی در بعضی موارد وجود خدا را منکر می‌شود.

    وی اول بار در یک کنفرانس ریاضی در سانفرانسیسکو، "محمود قندیل" یکی از دانشجویان بورسیه‌ی عربستان را ملاقات می‌کند. وقتی لانگ درباره مسئله‌ای پزشکی از قندیل سوالی می‌پرسد، وی به صراحت و با اعتقاد خاصی جواب سوال او را به زبان انگلیسی می‌دهد، مباحثه طولانی می‌شود و استاد دانشگاه نیز به جمع آنها اضافه می‌شود و بعد از مباحثات علمی چند کتاب اسلامی همراه یک جلد قرآن مجید به استاد هدیه می‌دهد. لانگ هم قرآنی هدیه می‌گیرد و بعد از خواندن قرآن به سادگی مسیر خود را به سوی نمازخانه دانشگاه پیدا می‌کند و همراه دیگر دانشجویان بدون هیچ مبارزه‌ای، تسلیم قوانین و دستورات الهی می‌شود. او توسط قرآن مغلوب می‌شود و شکست خود را در دو فصل اول کتاب "تسلیم شدن در مقابل خداوند" و یک پیروزی می‌نامد.

    وی در دو فصل اول کتابش با زبانی ساده این مبارزه را برای مخاطب غربی ترسیم می‌کند و از قدرت لایزال خداوندی صحبت می‌کند: "نقاش‌ها می‌توانند چشم‌هایی در تصویر صورتک‌های خود بکشند که شما را از مکانی به مکان دیگر راهنمایی کند، ولی کدام نویسنده پیدا می‌شود تا بتواند در قالب کتابی فراز و نشیب زندگی و گذشته و آینده انسان‌ها را پیش‌بینی کند؟ در خطوط قرآن تمام افکار و نظریات من به سادگی جواب داده شد و چگونه نویسنده‌ای می‌تواند نوشته‌های مرا قبل از خلق آنها بخواند؟"

    لانگ که قبل از این به تمام گفته‌های مبهم کتاب مقدس مسیحیان درباره‌ی علم و امور دنیوی و اخروی آگاه است؛ در مقایسه‌ی قرآن با انجیل به روشنی آیات قرآن شهادت می‌دهد و وقتی مدتی از اقامه‌ی نمازهای روزانه‌اش می‌گذرد، حقایقی تازه از زیبایی و مزایای معنوی نماز قبل از طلوع آفتاب کشف می‌کند و آن را به ترک دنیا قبل از پیدایش آن، همراه فرشتگان برای ستایش خدا تشبیه می‌کند (کنایه از روز و ناپدید شدن شب) و وقتی منتقدان زبان‌ عربی اسلام می‌پرسند: "خواندن خدا با زبان بیگانه و عربی چگونه حالتی است؟" جواب می‌دهد: "چطور یک کودک وقتی صدای مادرش را می‌شنود و آرام می‌شود، شما از این حالت تعجب نمی‌کنید؛ ولی وقتی به زبان خداوند حرف می‌زنیم، شکایت دارید؟"

    تنها ضعف عمده‌ی این کتاب، در بیان نامناسب شخصیت پیامبر(ص) و هدف ارسال پیامبران است که البته خود مبحثی پیچیده محسوب می‌شود. وی با استناد به احادیث نقل شده از علمای اهل سنت و نقل قول‌های طولانی از شرق شناسان معروف، در معرفی پیامبر اکرم(ص) تنها به مهربانی و دلسوزی پیام آور خدا اشاره می‌کند و در واقع علی‌رغم ابراز علاقه و ارادات خود به پیامبر(ص) در این بحث، مانند نابینایان، کورمال کورمال به دنبال روشنایی می‌گردد.

    او حرف‌هایی درباره‌ی پیامبر(ص) شنیده، ولی معانی دقیق آن را هنوز درک نمی‌کند. یاران پیامبر و محبت آنها را نسبت به نبی اکرم بیان می‌کند؛ ولی علت این محبت و عشق را بیان نمی‌کند و به عبارت دیگر نمی‌تواند بیان کند. به هر حال نوشتن چنین اثری برای یک تازه مسلمان و معرفی اسلام برای مخاطبان غربی، با ارزش است. و واضح است که این نویسنده تازه مسلمان باید راه درازی برای کشف حقایق بیشتر درباره دین مبین اسلام و مبارزه برای تسلیم نه مبارزه با تسلیم را باید طی کند.

    نوشته: محمد حسنلو

    کتاب نیوز

     http://www.kelisa-masjed.blogfa.com



    پدر آریوس ::: شنبه 86/11/13::: ساعت 10:40 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    نمادها و سنتهای پیروان مسیح در جشن سال نوی میلادی
    به گزارش راه مسیح به نقل از خبرگزاری مهر : پیروان عیسی بن مریم برای گرامیداشت روزهای میلاد پیامبر عشق و صلح تا سال نوی میلادی از نمادها، سنتها و مؤلفه هایی استفاده می‌کنند که هرکدام یادآور بخشی از آموزه های دینی مسیحیت بوده و تاریخچه خاص خود را دارد.

    بابانوئل نماد اسقف بخشنده

    بابا نوئل که به اسامی سنت نیکولاس، سنت نیک و پدر کریسمس نیز شهرت دارد در فرهنگهای مختلف یک قهرمان مردمی محسوب می شود که شب عید کریسمس در میان کودکان هدیه توزیع می کند و الهام گرفته از شخصیت سنت نیکولاس، اسقف قرن چهارم آسیای صغیر است.

    پدر کریسمس یک چهره محبوب ایام کریسمس در بسیاری از کشورها محسوب می شود و وجود این قهرمان کودکان در هر فرهنگی به نوعی به فرهنگ دیگر شباهت دارد. بسیاری از افسانه های اروپایی درباره بابانوئل بر اساس شخصیت سنت نیکولاس روایت شده اند. سنت نیکولاس اسقفی در ترکیه فعلی بود که به فقرا هدیه می داد.

    بر اساس آیین و رسوم، بابانوئل به عنوان مردی سفیدپوست مهربان، چاق، شاد، عینکی با کت قرمز و خز سفید  توصیف می شود ( برخی  اعتقاد دارند توصیف لباس بابانوئل به لباسهای اسقفیِ اسقف نیکولاس شباهت دارد). بابانوئل دارای یک ریش بلند سفید و دستکشهای سفید و سبز است. شب عید کریسمس، او سوار بر درشکه ای که چندین گوزن شمالی آن را می کشند از خانه ای به خانه دیگر رفته و به کودکان هدیه می دهد.

    سنت نیکلاس قدیس یکی از اسقفهای شهر باستانی لیسیا در جنوب غربی آسیای صغیر بود که در قرن چهارم میلادی زندگی می کرد. وی در خانواده ‌ای ثروتمند و پارسا متولد شد، در کودکی والدین خود را از دست داد اما تأثیر زندگی معنوی آنها بویژه رسیدگی به ایتام در او روز به روز قوت گرفت.  در 30 ‌سالگی به سمت اسقفی رسید و به مهربانی و گشاده‌ دستی شهرت یافت. وی از همان ابتدا با تهیه‌ جهیزیه برای دختران بی ‌بضاعت و فرستادن کیسه ‌های طلا از طریق دودکش برای خانواده‌های مستمند، محبت کردن و بخشندگی را به اوج خود رساند.

    درخت همیشه سبز کریسمس

    درخت کریسمس یکی از محبوبترین سنتهای جشن کریسمس به شمار می رود که به طور معمول از درختان همیشه سبز خانواده گیاهان مخروطی، همراه با تزئینات متنوع با چراغ و دیگر ابزار زینتی و به عنوان نماد تجدید حیات زندگی استفاده می شود. بهترین گونه این گیاهان برای روز کریسمس درخت صنوبر محسوب می شود چرا که دارای عطر خوشی است و پس از آنکه خشک شود زیبایی خاصی دارد.

    درخت کریسمس نمادی باستانی بوده  نشان دهنده تجدید حیات زندگی است. برخی دیگر از داستانها وجود درخت کریسمس در زمان عید مسیحیان را به قرن شانزدهم آلمان نسبت می دهند و برخی دیگر آن را به شهر باسل در سوئیس مربوط می دانند .

    براساس سنت آن را تا شب 24 دسامبر به وارد خانه نمی کردند، پس از این تاریخ درخت تزئین شده کریسمس تا دوازده شب بعد یعنی در ششم ژانویه از خانه خارج می شود.  نگهداری درخت کریسمس بیش از مدت یاد شده یا آوردن آن پیش از 24 دسامبر به عنوان بدشانسی درنظر گرفته می شود که البته از آنجایی که کریسمس در سالهای اخیر و در زمان مدرن به صورت تجاری درآمده این درخت بسیار زودتر و حتی در اواخر اکتبر در فروشگاه ها قرار می گیرد.

    در حدود سالهای 1890، لوازم تزئینی کریسمس از آلمان صادر می شد. در اوایل قرن بیستم، آمریکایی ها درختهای کریسمس را بیشتر با لوازم تزئینی دست ساز خودشان تزئین می کردند اما بخشهای آلمانی/ آمریکایی همچنان به استفاده از سیب، بلوط، گردو و شیرینیهای کوچک بادامی ادامه می دادند. کشف برق، به ساخته شدن چراغهای کریسمس منتهی شد و امکان درخشش را برای درختان به ارمغان آورد. پس از آن دیدن درختان کریسمس در میدان شهرها به یک منظره آشنای این ایام مبدل شد و تمام ساختمانهای مهم- چه شخصی و چه دولتی- با برپا کردن یک درخت، به اسقبال تعطیلات کریسمس می روند.

    در تزئین درختهای کریسمس اولیه، به جای مجسمه فرشته در نوک درخت، از پری های کوچک - به نشانه ارواح مهربان- یا زنگوله و شیپور- که برای ترسانیدن ارواح شیطانی به کار می رفت - استفاده می شد.

    فرشته یا ستاره کوچکی که در بالای درخت کریسمس قرار می گیرد نشان دهنده ستاره بیت لحم در ماکت تولد مسیح است همان ستاره ای که سه مرد حکیم را از شرق به سوی بیت لحم برای تولد مسیح هدایت کرده است.

    صحنه تولد مسیح(ع)؛ مؤلفه پایدار کریسمس

    ماکت صحنه تولد مسیح(ع) جزء ثابت جشنهای کریسمس در خانه ها، مکانهای عمومی بخشهای مسیحی نشین سراسر جهان و به ویژه کلیساهای سراس دنیا است که محل تولد مسیح(ع) و پیرامون وی را نشان می‌دهد. صحنه تولد مسیح (ع) گاهی به صورت نقاشی و گاه به صورت سه بعدی و مجسمه به نمایش درمی آید و معمولا مسیح(ع) را در انباری همراه یوسف و مریم نشان می دهد. در این تصویرعلاوه بر ضرورتهای حیوانات در یک اصطبل، همواره یک الاغ و گاو نر در کنار آنها نیز قرار دارد. این ماکت اغلب دربرگیرنده سه مرد حکیمی هستند که ستاره بیت لحم را دنبال کرده و برای تولد مسیح(ع) به سرزمین مقدس آمدند. در زمان کریسمس که تدارکات برای جشنهای عید در خانواده های مسیحی کاتولیک و پروتستان فراهم می شود این تصویر نیز یکی از مؤلفه های آن به شمار می رود.

    به رغم آنکه نقاشی های این صحنه از مدتها قبل از سنت فرانسیس شهر آسیسی وجود داشته اما ابداع ماکت سه بعد تولد مسیح(ع) را به سنت فرانسیس نسبت می دهند. توماس سلانو شرح حال نویس سنت فرانسیس اظهار داشته که این قدیس کاتولیک تنها از یک اصطبل پوشالی با گاو و الاغ حقیقی سود برد که در عین سادگی بسیار زیبا بود به عنوان محراب مراسم عشای ربانی آن سال مورد استفاده قرار گرفت.

    صحنه تولد مسیح(ع) تا روز 2 فوریه ( یک ماه و دو روز پس از سال نو) جمع نمی شود، در این روز پس از پایان عید ظهور و تجلی مسیح(ع) صحنه تولد مسیح جمع می شود، اما در آمریکا لاتین این ماکت روز 15 ژانویه با خاتمه یافتن تعطیلات و آغاز فعالیت مجدد مدارس، کالجها و شرکتها جمع می شوند.

    در سالن شهرداری شهر لاهه در هلند سنت سالانه استقرار صحنه تولد مسیحی با استفاده از انسانها و حیوانات حقیقی جریان دارد که در آن میان می توان به چند الاغ، گاو نر و شترهایی اشاره کرد که از باغ وحش به امانت گرفته می شود.


     



    پدر آریوس ::: شنبه 86/10/15::: ساعت 6:18 عصر
    نظرات دیگران: نظر

    <      1   2   3   4   5   >>   >

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ

    >> بازدیدهای وبلاگ <<
    بازدید امروز: 25
    بازدید دیروز: 23
    کل بازدید :369605

    >>اوقات شرعی <<

    >> درباره خودم <<
    اخبار مسجد و کلیسا - مسجد و کلیسا - mosque&church
    پدر آریوس
    این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.

    >> پیوندهای روزانه <<

    >>فهرست موضوعی یادداشت ها<<

    >>آرشیو شده ها<<

    >>لوگوی وبلاگ من<<
    اخبار مسجد و کلیسا - مسجد و کلیسا - mosque&church

    >>> لوگوی دوستان<<<

    >>جستجو در وبلاگ<<
    جستجو:

    >>اشتراک در خبرنامه<<
     

    >>طراح قالب<<
    پارسی بلاگ، پیشرفته ترین سیستم مدیریت وبلاگ
    2006-ParsiBlog™.com ©