آیا عنوان پدر برای خدا عنوان شایسته ای است لطفاً توضیح دهید؟
اطلاق عنوان «پدر» بر خداوند در میان مسیحیت به صورت گسترده رائج است و کتب مقدس آن مملو از ترویج و تشبیت نسبت پدری و فرزندی بین خداوند و مردم خصوصاً حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ می باشد. قبل از مسیحیان بعضی از یهودیان و نیز بت پرستان قدیم نیز این عنوان را در رابطه با خداوند به کار می برده اند. لکن باید توجه داشت که از میان کتابهای مقدس تنها عهد جدید، چهره ی خاصی در این خصوص به نمایش گذاشته است.
رابرت هیوم در این زمینه چنین می گوید: آنچه که در ادراک مفهوم خداوند در مسیحیت منحصر به فرد به نظر می رسد ایده ی اینکه «خداوند پدر روحهای ما می باشد»است و در توضیح این جمله سخنی دارد که خلاصه آن این است که: در کتاب «تورات» تسمیه خدا به «یهوه» می باشد و در «28» مورد تورات این تعلیم صریح یا ضمنی که خداوند همچون یک پدر می باشد به چشم می خورد. با وجود این او تنها پدر یک گروه نظیر بنی اسرائیل و یا پدر کسانی که از او می ترسند می باشد. در کتاب تورات حتی یک مورد هم به چشم نمی خورد که گفته شده باشد خداوند پدر همگانی تمامی افراد بشر است. تنها در دو مورد از آن به عنوان «پدر ما» یاد شده است. هرگز در سراسر تورات دیده نمی شود که فردی از بندگان خدا در مقام نیایش او را با عبارت «پدر من» بخواند.
از آن طرف حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ و یا نویسندگان عهد جدید حتی یک بار هم خداوند را به نام خاص یهودی «یهوه» نخوانده اند. نام گذاری ویژه خداوند توسط عیسی مسیح ـ علیه السّلام ـ که در بیش از یک صد و پنجاه جای اناجیل تکرار گردیده است همان کلمه ی «پدر» می باشد که به اشکال گوناگون استعمال شده است به این معنی که اصطلاح «پدر» در (61) آیه و اصطلاح «ای پدر» در هنگام دعا در هفده آیه و اصطلاح «پدر من» در پنجاه آیه و اصطلاح «پدر شما» و گاهی هم پدر آسمانی شما در هیجده آیه و اصطلاح «پدر ما»[4] در هنگام دعا بکار رفته است. و روی هم رفته واژه ی «پدر» در مقام اشاره به حضرت ربوبی در حدود سیصدبار در اناجیل تکرار شده است. آن قدر که واژه ی ساده ی حیاتی، صمیمی، پراحساس و شخصی «پدر» در کنار واژه ی مجردتر «خداوند» توسط نویسندگان متون مقدس دین مسیح به کار گرفته شده است در میان کتب مقدس هیچ یک از ادیان دیگر عالم حتی واژه ی قریب به آن دیده نمی شود.
از مطالب فوق به دست می آید که به عقیده ی مسیحیان این نام گذاری توسط حضرت مسیح ـ علیه السّلام ـ انجام گرفته است و هیچ جای تردیدی باقی نمی ماند که این عنوان از برای خداوند اختصاص به دین مسیحیت دارد و کتابهای شان پر از این عنوان و اصطلاحات است.
مطلب دوم تلاش بعضی از مسیحیان در مقام توجیه این نام گذاری و وجه تسمیه آن می باشد که به صورت های مختلف بیان شده است.
در یکی از نشریه های مجلس اسقف های کنیسه مانیه چنین آمده است که از ارکان اعتقادات مسیحیت این است که خداوند واحد و اوحد است و نیز او پدر است و این یک ضابطه کلی در اعتقاد مسیحیت می باشد. و در مقام توجیه آن می گوید: در بیشتر از ادیان لقب «أب» بر خدای بزرگ اطلاق می شود. یونانی ها ادعا می کنند که «اله زئوس، پدر همه ی الهه و بشر است و فلاسفه درباره ی خدا به نحوی سخن می گویند که گویا خداوند پدر همه ی مردمان است و مرادشان از این تعبیر این است که در طبیعت از هر چیزی الهی از خداوند وجود دارد. اما به نظر کتاب مقدس خدا به خاطر طبیعت مشترکی که در بین انسان ها است پدر ما نیست بلکه به سبب اختیار او ما را و به سبب اینکه یسوع مسیح به ما آموخته است که خدا را به نحوی از الفت پدر بخوانیم. در قسمت دیگری از این کتاب گفته شده است که خداوند پدر همه ی مردم است و همه ی انسان ها با هم برادر و خواهرند و به همین علت ما انسان ها باید همدیگر را دوست داشته باشیم و این صلب ایمان مسیحیت را تشکیل می دهد.
مطلب سوم در درستی و نادرستی این عنوان از برای خدا می باشد این مسئله از جهات مختلف قابل بررسی است که به صورت خلاصه ذکر می شود.
اوّلاً وجود تناقضات در متون مقدس مسیحیان، خود دلیلی کافی بر بطلان و عدم صحت این نامگذاری می باشد. و ثانیاً توجیهات مطرح از طرف مسیحیان در این رابطه نیز دلیل دیگری بر نامأنوس بودن و غیر معروف بودن این نام گذاری است و اینکه مسیحیان ادعا دارند که این نام گذاری توسط شخص حضرت عیسی ـ علیه السّلام ـ صورت گرفته است با توجه به اینکه اناجیل آنان هیچ ربطی به حضرت عیسی ندارد پس هیچ نوع دلیلی بر این مدعای شان نمی توانند داشته باشند. بکله این نام گذاری ساخته و پرداخته ی خود نویسندگان اناجیل می باشد.
علاوه بر اینها قرآن کریم در موارد متعددی بطلان و عدم مشروعیت آن را بیان کرده است . آنجا که می گوید: و گفتند خداوند فرزندی را برای خود اختیار کرده است او منزه است بلکه هر چه در آسمان ها و زمین است از آن اوست و همه فرمان پذیر اویند. البته این کلام را یهود و نصاری برای اولین بار بخاطر تشریف انبیاء شان گفته اند چنانچه که نسبت به خودشان هم گفته اند ولی بعداً لباس جدّ و حقیقت را به خود گرفته و خداوند با این آیه ی شریفه سخن آنان را ردّ می کند. قرآن حتی این اصطلاح را نسبت به خداوند موجب کفر دانسته و می گوید: یهود و نصاری آن را از بت پرستان گرفته و مثل آنان عمل نموده اند.
عقل نیز بطلان و استحاله این نوع رابطه بین خدا و مردم را به اثبات می رساند چون استیلاد به معنای معروفش در نزد مردم این است که موجود زنده ای بعضی از اجزاء مادی خود را از خود یا به شکل حمل و یا به شکل تخم جدا کند تا به صورت تدریجی رشد و نمو نموده و در نهایت موجود مماثل خودش گردد. پس ولادت ملازم با مماثلت است و مماثلت در رابطه با خدا محال است و در خصوص انسان هدف دیگری از قبیل کمک کردن پدر در هنگام نیاز و ادامه ی نسل و... وجود دارد ولی تمام این معانی در مورد خداوند محال است. به هر صورت ابوّت، بنوّت به هر شکلی می خواهد باشد شراکت بین پدر و پسر را اقتضاء می کند اگر ابوّت و بنوّت حقیقی مراد باشد باید پدر و فرزند در حقیقت دارای ذات مشترک باشند و اگر اعتباری باشد اشتراک در شؤونات اجتماعی را اقتضاء می کند و این مطلب اتخاذ فرزندی از برای خدا را محال می گرداند پس پدری خداوند به هر دو معنای فرزند داشتن محال است. و بالاخره هیچ عرفی و نیز هیچ ادبیات شعری و غیر شعری چنین عنوانی را برای خداوند نمی پذیرد.
برای مطالعه ی بیشتر به کتب زیر مراجعه شود:
1. ادیان زنده جهان قسمت مسیحیت، تألیف رابرت هیوم.
2. المسیحیه ی فی عقائدها، نشریه مجلس اسقوف های کنیسه مانیه.
3. التوحید والتثلیث، تألیف علامه محمد جواد بلاغی.
4. تفسیر المیزان، ج 3، (ماهِیَ قصة عیسی)، تألیف علامه طباطبایی.
بگو سپاس خدایی را که نه فرزندی گرفته و نه در جهانداری شریکی دارد و نه خوار بوده که (نیاز به) دوستی داشته باشد و او را بسیار بزرگ شمار.
اسراء، آیة 111
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 96
کل بازدید :375999
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386