موضعگیری واتیکان در قبال ایران اسلامی
موضعگیریهای دستگاه پاپی و دولت واتیکان در قبال انقلاب اسلامی و تشکیل جمهوری اسلامی ایران به طور طبیعی در چهارچوب سیاستهای کلی محافظه کارانه متمایل به غرب شکل میگیرد.
واتیکان هرگز تاکنون به طور صریح از انقلاب اسلامی ایران، به مثابه یک انقلاب عمیقاً مذهبی، تعریف و تمجید نکرده است.
کشتارهای وحشیانه رژیم شاه هرگز به طور صریح توسط پاپ محکوم و تقبیح نشده است.. ولی ناگهان میبینیم که فرستاده ویژه پاپ، برای آزادی جاسوسان آمریکایی که توسط مردم ما اسیر شده بودند، به سرعت به حرکت درمیآید و راهی « قم» میشود و امام، طبق فرموده خود به احترام مقام مذهبی پاپ، نماینده او را میپذیرد، تا از این طریق حقایقی را به گوش جهانیان برساند که همه از چگونگی آن آگاه هستیم.... ولی جالب آن است که کارتر در خاطرات خود مینویسد این اعزام نماینده از طرف پاپ، طبق درخواست تلفن وی انجام گرفته بود که همه راههای دیپلماسی را به روی خود بسته مییافت!
ولی از این فرستادههای ویژه در موارد دیگر، خبری نیست. گویا حادثه دیگری در هیچ گوشهای از جهان اتفاق نیفتاده و نمیافتد!...
چرا، فقط در یک جای دیگر؟... و آن لهستان است که باز میبینیم واتیکان سخت فعال است که ظاهراً نیاز به توضیح بیشتری در این زمینه نیست....
در هر صورت، موضعگیری واتیکان به نفع دولت غاصب قدس، درخواست بینالمللی شدن بیت المقدس از طرف واتیکان، عدم تقبیح سیاستهای تجاوزکارانه غرب و شرق در سراسر دنیا به ویژه عدم تقبیح سیاست احمقانه فرانسه و آمریکا علیه انقلاب اسلامی مردم ایران، و عدم طرفداری جدی و منطقی از ملل مستضعف جهان، عدم عکس العمل قاطع در برابر نیروهای اشغالگر شوروی در افغانستان و دفاع از نظام خائن فالانژهای همکار صهیونیسم در لبنان، همه و همه نمونههای بارز چگونگی موضع واتیکان در قبال مسائل مورد توجه جمهوی اسلامی ایران میتواند به شمار آید.
نزدیک و هماهنگی سیاست واتیکان با غرب، انکارپذیر نیست. و به خاطر خصلت، «نه شرقی، نه غربی» سیاست ما، هر عکسالعملی خلاف غرب از طرف ما، واتیکان را بر میانگیزد ولی با توجه به سیاست پیچیده واتیکان، واکنشها صریح و آشکار نیست.
در ابعاد مذهبی ـ فرهنگی، پاپ تاکنون فقط دعوت به گفتگو با مسلمانان اکتفا کرده است و هیچ نوع گام عملی در این راه به چشم نمیخورد.
با توجه به حاکمیت واتیکان بر اماکن مذهبی مردم کاتولیک، و برخورداری از استقبال مردم، تاکنون گامی جدی و اساسی جهت یک حرکت مردمی جهانی از طرف واتیکان برداشته نشده، و بلکه میتوان گفت که گامهای معکوسی و نه در جهت حفظ منافع ملل محروم، برداشته شده است و این یک موضعگیری کاملا متضاد با خواست نظام اسلامی ما است...
روشنتر بگویم: علیرغم برخورداری واتیکان از احترام جمهوری اسلامی و مقام رهبری، متأسفانه موضعگیریهای واتیکان در قبال انقلاب اسلامی و در دفاع از آن، به هیچ وجه صریح، مطابق حق، صادقانه و منطقی نبوده است. ما هرگز ندیدیم که واتیکان تجاوز آشکار عراق و کشتار دهها هزار انسان ایرانی ـ عراقی را به وسیله تهاجم تجاوزکارانه عراق، محکوم کند (1) ولی کشته شدن افرادی نظیر بشیر جمیل در لبنان از طرف آنها به شدت تقبیح میشود...
...........................................................................................................
1ـ موضعگیری اخیر واتیکان، به ویژه شخص پاپ در مساله استعمال بمبهای شیمیایی توسط عراق، علیه ایران بسیار جدی و منطقی و طبعاً قابل تقدیر و تشکر است.
پاپ در مورد جنگ عراق علیه ایران، فقط دعا میکند!... موضعگیری واتیکان در قبال مساله لهستان و تجاوز امپریالیسم شوروی بر افغانستان، هرگز یکسان نیست در صورتی که در لهستان مساله آزادی سیاسی مطرح است و در افغانستان تجاوز علنی ارتش سرخ و قتل عامل مردمی بی گناه... و مسائلی از این قبیل، که بسیار است و حداقل برای ما قابل توجه نیست. به ویژه که واتیکان، خود را وارث تعلیمات حضرت عیسی علیه السلام میداند... و ما یقین داریم که اگر حضرت عیسی هم اکنون بود، در کنار مردم بود نه در کنار قدرتها...
البته با توجه به نشانهای فوق ، ما بر خلاف عرف دیپلماسی، در مصاحبههای مطبوعاتی ـ در مطبوعات ایتالیا ـ و در ملاقاتها و گفتگوهای خود همواره مواضع به حق جمهوری اسلامی ایران را به سمع صدارت عظمی و دستگاه دیپلماسی واتیکان و نمایندگیهای سیاسی مقیم رسانده و با صراحت اسلامی و قاطعیت انقلابی، نظریات خود را درباره مسائل مختلف گفتهایم. گرچه ممکن است این روش، برای عدهای در آن سامان خوش آیند نباشد، ولی ما برای خوش آمدن کسی از اظهار حق صرف نظر نمیکنیم...
عرف دیپلماسی وقتی برای ما محترم است که با ارزشهای والای انسانی سازگار باشد، وقتی به وضوح تضاد بین آن دو دیده شود، طبیعی است که ما مدافع ارزشهای انسانی باشیم که بعثت انبیاء به خاطر آنها بوده است. و شاید هم تجربه تلخ تاریخی، به آنها ثابت کرده که رقیب سرسخت و پیشتاز آنها، نه در شرق و غرب جغرافیایی ـ اقتصادی، بلکه در پهنه دنیای اسلام و در ایدئولوژی اسلامی است... و گرنه چگونه میتوان قتل عام مسلمانان لبنان به وسیله فالانژهای فاشیست و قتل عام مسلمانان فیلیپین به وسیله پیروان کلیسا را توجیه کرد؟... من نمیگویم یک جنگ صلیبی خزندهای در سراسر دنیا، علیه مسلمانان، با توافق همه قدرتها، به راه افتاده است، ولی این را نمیتوان کتمان کرد که جنگ تبشیری در آفریقا و آسیا، علیه بت پرستی و شرکت و گاو پرستی نیست بلکه مستقیماً علیه مسلمانان است... همانطور که قتل عامهای آفریقا و آسیا هم علیه مسلمانان است... و این اگر نوعی جنگ صلیبی نیست، پس نام آن چیست؟...
منبع: http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375346
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386