مطلب اول ـ در اینکه حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ پیامبر خدا و دارای کتاب آسمانی بنام انجیل بوده است هیچ تردیدی در آن وجود ندارد ولو ممکن است بعضی از مسیحیان معتقد باشند که حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ اصلاً کتاب نداشته است ولکن همین اسمی را که بر کتابهای دست نوشته خودشان گذاشتهاند شاهد قوی بر این مدعا است که اسم کتاب حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ انجیل بوده است که در قرآن کریم بیش از ده مورد از آن یادآوری شده است و در یکی از این موارد میفرماید: «و به دنبال آنها عیسیبن مریم را فرستادیم در حالیکه کتاب تورات را که پیش از او فرستاده شده بود تصدیق داشت و انجیل را به او دادیم که در آن هدایت و نور بود...» و شکی در این وجود ندارد که حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ مطالبی را از انجیل به شاگردانش خصوصاً حواریون تعلیم داده است. و قطعاً این تعالیم با مطالب سایر کتب آسمانی مثل تورات و بعد از آن قرآن کریم موافق بوده است و لذا اگر بعضی از مطالب مندرج در اناجیل اربعه و خصوصاً در انجیل برنابا موافق با قرآن دیده شد نباید تعجب آورد و سؤال برانگیز باشد.
مطلب دوم ـ پیروان حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ بعد از غیبت آن حضرت دچار بحران در اختلافات شدید شدند که در اثر این اختلافات خصوصاً بعد از داخلشدن پولس به داخل جامعه مسیحیت، مسیحیان به دو دسته کلی تقسیم گردیده و هر کدام موضع اعتقادی خاصی اتخاذ کردند. یکی از سران مسیحیت یعقوب بود که معتقد به این بود که مسیحیان نه تنها باید ایمان به مسیحیت حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ داشته باشند بلکه باید با رعایت جزئیات و شریعت حضرت موسی ـ علیه السلام ـ رضایت الهی را به سوی خود جلب کنند. اما در مقابل یعقوب «پطرس» و «پولس» بودند که فقط به تمحید اکتفا کردند و تمام احکام تورات دوین موسی ـ علیه السلام ـ را کنار گذاشته و حکم به جواز عدم رعایت حلال و حرام و شراب در کل مدینه و عدم ختنه شدن دارند.
در همین زمان «برنابا» نیز موقعیت رهبری حواریان و شاگردان حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ را پیدا کرد و او کسی بود که در حفظ تعلیمات خالص حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ تلاش نمود و در مقابل نوآوران خصوصاً پولس که مؤسس بدعتهای بیشماری در دین مسیحیت است تا آخر عمر مبارزه نمود.
به هر ترتیب بعد از صعود حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ دو خط کلّی یکی خط توحیدی به رهبری برنابا و دیگری خط شرک و تثلیث به رهبری پولس در مقابل هم قرار گرفتند. ولو در ابتداء بعد از اینکه پولس بهصورت ناگهانی دین مسیحیت را میگزیند با حمایت برنابا در بین حواریون به امید اینکه شاید هدایت و اصلاح شود قبولانده شد ولی در نهایت بین برنابا و پولس اختلاف عمیقی نسبت به حقیقت دین مسیح ـ علیه السلام ـ پدید آمد. برنابا معتقد بود که فقط چیزهایی به مردم تعلیم داده شود که از تعالیم حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ باشد امّا پولس چنانچه که خودش ادعا میکرد حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ بعد از غیبتش به او آموزشهای اضافی داده است و معتقد بود که باید این آموزشها به دین مسیح ـ علیه السلام ـ ضمیمه گردد، او میل داشت که دین عیسی ـ علیه السلام ـ مطابق با مقتضیات زمان و موقعیتهای اجتماعی هرگونه اصلاحی که لازم باشد در آن انجام گیرد.
بالاخره بعد از تحولات و اختلافات و درگیریهای ممتد بین این دو خط، پولس بنیانگذار دینی شد که مشتمل بر عناصر مختلف و متناقض بود. او وحدت وجود یهودیان را گرفت و فلسفه مشرکان را هم به آن افزود و یک آیین التقاطی مرکب از تعالیم حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ و چیزهای که او مدعی بود بعد از غیبت حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ به او الهام شده است، را تحویل جامعه مسیحیت داد. و به این ترتیب دین پولسی به جای دین حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ در جهان مسیحیت رونق پیدا کرد. و اسم برنابا و عقاید توحیدی او از صفحات اناجیل اربعه محو شده و به فراموشی سپرده شد. ولو تا سالهای حکومت کنسقانتین (قنسطنطین) که در زمان او اناجیل اربعه به رسمیت شناخته میشود مبارزه بین این دو خط ادامه داشته است.
مطلب سوم: انجیل برنابا، انجیلی است که اکثر مطالب آن موافق با ادیان الهی بوده و بیشتر قصههای آن در رابطه با حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ و سایر انبیاء موافق با قصههایی است که در قرآن ذکر شده است. و این انجیل از خصوصیتی برخوردار است که کاملاً با مسیحیت پولس منافات دارد در عین حالی که در این انجیل هم مطالبی وجود دارد که با نص صریح قرآن مخالف است و به همین دسیر سردار کابلی مقدمهای بر انجیل برنابا گفته است که این انجیل نمیتواند تألیف یک فرد مسلمان باشد و میگوید که انجیلهای دیگری هم وجود داشته که با عقاید پولس مخالف بوده است مثل انجیل «اغنسطی» و در حدود 24 انجیل دیگری را که از دائره یالمعارف انگلیسی بدست آورده است در این مقدمه ذکر میکند.
انجیل برنابا در فصلهای متعددی مثل فصل 36 و 42 و 44 از آمدن حضرت پیامبر اسلام خبر داده است و نیز در چند مورد اسم آن حضرت را به صراحت برده است در فصل (39) آیه (14) میگوید وقتی که حضرت آدم ـ علیه السلام ـ خلق شد و بر قدمهای خود ایستاد در هوا دید که «لا اله الا اللّه محمد رسولاللّه» نوشته شده است و نیز در فصل (41) آیه (33) و (34) ذکر شده است که حضرت آدم ـ علیه السلام ـ مکتوبی را بر درب بهشت دید که کلمه توحید بر آن نوشته شده بود. و در فصلهای 216 و 217 داستان صعود حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ و نیز کشتهشدن یهودا به جای حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ بهگونهای بیان شده است که تا حدودی موافق با قرآن است.
مطلب چهارم ـ بعد از بیان مطالب گذشته با توجه به اینکه هیچکدام از اناجیل نه کتاب الهی و آسمانی است و نه هیچکدام از آنها را حضرت مسیح ـ علیه السلام ـ نوشته است پس از این جهت هیچ تفاوتی بین اناجیل وجود ندارد بنابراین از این طریق نمیتوان برای انتخاب بعضی از اناجیل به عنوان کتاب مقدس دینی معیار و ملاکی مشخص کرد. و معیار و دلیلی معقول از جهات دیگر نیز برای این انتخاب وجود ندارد مگر اینکه مطالب مندرج در اناجیل معیار و دلیلی بر انتخاب قرار بگیرند به این معنی که اگر هر کدام از مطالب بیشتری موافق با عقل و شرایع آسمانی گذشته برخوردار بود آن انجیل به عنوان انجیل اسمی و قانونی مسیحیت انتخاب میگردید.
اگر انجیل برنابا با اناجیل اربعه از این به بعد مقایسه شود بر طبق این معیار و ملاک باید انجیل «برنابا» بر هر انجیل دیگری مقدم داشته میشد. چون انجیل برنابا تا حدود زیادی با موازین شرایع گذشته و نیز با احکام عقل نظری و عملی سازگار و هماهنگ است. و از آن طرف اکثر مطالب اناجیل اربعه بعضیشان مثل اعتقاد به تثلیث و امثال آن به صراحت مخالف با عقل و شرع بوده و بعضی از مطالب تاریخی و احکام مندرج در آنها نیز مخالف و متناقض با شرایع الهی گذشته میباشد و اموری در این اناجیل به حضرت عیسی ـ علیه السلام ـ نسبت داده شده است که هرگز نمیتواند صدق داشته باشد.
بنابراین انتخاب و تعیین اناجیل اربعه در مقابل انجیل برنابا به عنوان کتاب مقدس و قانونی مسیحیت نه تنها هیچ دلیلی نه از جهت عقل و نه از جهت شرایع گذشته ندارد بلکه دلیلی بر عدم صلاحیت آنها به عنوان کتاب قانونی دین مسیحیت وجود دارد و انتخاب آنها از میان انجیل دیگر خصوصاُ انجیل برنابا ترجیح مرجوح میباشد و لذا مسیحیت بر ردّ انجیل برنابا حتی دلیلی وهمی و خیالی هم ندارد تا چه رسد که دلیل محکمی داشته باشد. و این مطلب از داستان از این قرار است که پیروان برنابا از یک طرف و پیروان پولس از طرف دیگر تا زمان کنستانتین امپراطور روم اختلافات شدیدی در قالبهای مجادله، موضعگیریها دینی و جدائی کلیساها و معابد و حتی درگیریهای خونین فراگیر ادامه داشت و کنستانتین که هنوز هم مشرک و بتپرست بود و معتقد به ادیوپیتر و سایر معبودهای معابد روم بود.
خواست به این اختلافات به نفع امپراطوری خودش خاتمه دهد و لذا در سال (2325) انجمنی را بنام انجمن «ینقیا» برای تعیین انجیل از میان اناجیل متعدد به عنوان کتاب رسمی و قانونی مسیحیت تشکیل داد که از طرف پیروان برنابا «اریوس» به نمایندگی از کلیسای «لوسیان» و از طرف پیروان پولس شخصی بنام «اثاناسیوس» در این جلسه حضور داشتند. و تمام نسخههای اناجیل را که میگویند حداقل (270) نسخه بوده و به قولی بیش از (4000) نسخه بوده است جمعآوری شد و در وسط تالار روی میز قرار دادند. و بعد از جرّ و بحثهای زیادی در مسئله توحید و تثلیث در بین طرفین چون هیچ راهی برای انتخاب انجیل نیافتند از یک راه توطئهآمیزی به نفع طرفداران پولس وارد شدند و تصمیم گرفتند که تمام انجیلها زیر میز قرار داده شوند و حاضران سالن را ترک گفته و درب سالن را که در کاخ امپراطوری قرار داشت قفل نمودند. و از کشیشها خواسته شد که تمام شب دعا کنند تا نسخه صحیح انجیل از زیر میز به روی میز آید. فردای آن روز انجیل مورد قبول طرفداران پولس بر روی میز مشاهده شدند. و بعد از آن تصمیم گرفته شد که تمام اناجیلی که در زیر میز باقی مانده بودند سوزانده شوند.
و از آن پس داشتن یک انجیل غیر مصوّب جرم بزرگی بهحساب میآمد. و مسیحیان زیادی بهخاطر همین جرم بعد از صدور این رأی به قتل رسیدند و «اریوس» نیز که رهبر کلیسای «لوسیان» بود و از عقاید «برنابا» حمایت میکرد توسط کلیسای پولسی کشته شد و در نهایت نتیجه ی انجمن «ینقیا» به پیروزی کلیسای پولسی انجامید و پیروان کلیسای «لوسیان» که ادامهدهنده راه برنابا بودند تکفیر شدند. و به این ترتیب اسم و رسم برنابا از صفحه اناجیل و جامعه مسیحیت برداشته شد.
برای اطلاعات بیشتر به منابع زیر مراجعه شود:
1. تفسیرالمیزان ج 3 بعد از آیه (61) آل عمران، تالیف علّامه طباطبائی.
2. عیسی ـ علیه السلام ـ پیامآور اسلام، تالیف دکتر احمد بهشتی.
3. مقدمه بر انجیل برنابا به قلم دکتر خلیل سعادت.
قرآن کریم: «وانگاه که خداوند به عیسیبنمریم میگوید« آیا تو به مردم گفتی که من و مادرم را بهعنوان دو معبود غیر از خدا انتخاب کنید؟» او میگوید: منزّهی تو، من حق ندارم آنچه را که شایسته من نیست بگویم اگر چنین سخنی گفته باشم تو میدانی.... من جز آنچه مرا به آن فرمان دادی چیزی به آنها نگفتم و گفتم خداوندی را بپرستید که پروردگار من و پروردگار شماست» (مائده آیات 116 و 117)
http://www.kelisa-masjed.blogfa.com
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375370
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386