جنگ های صلیبی (4)
نخستین جنگ صلیبی: 1095-1099
انگیزههای فوق العادهای جماعت کثیری را زیر پرچم سپاهیان صلیبی گرد آورد. به موجب آمرزشی تام، مقرر شد که هرکس در جنگ کشته شود، از هر گونه عقوبتی که به واسطه ارتکاب گناه دامنگیرش شده است برهد. سرفها، که بسته به اراضی مخصوص بودند، اجازه حرکت یافتند; رعایای پادشاهان از مالیاتها معاف شدند; بدهکاران تا مدتی از پرداخت ربع فراغت یافتند; زندانیان آزاد شدند; و پاپ، با جسارت، اختیارات خویش را تعمیم بخشید و مجازات افرادی را که محکوم به مرگ شده بودند به خدمت مادام العمر در فلسطین تخفیف داد.
هزاران تن از ولگردان به رهروان این قافله مقدس پیوستند. افرادی که از فقری ناگزیر به امان آمده بودند، ماجراجویانی که حاضر بودند تن به مخاطرات در دهند، پسران کهتری که امید تهیه تیولنشینهایی را در مشرق زمین در سر میپختند، بازرگانانی که به دنبال بازارهای جدید برای کالاهای خود بودند، شهسوارانی که با عزیمت سرفهای خویش به جنگ خود را دست تنها میدیدند، مردمان کمرویی که از زخم زبان اطرافیان و تهمت ترسویی احتراز داشتند - همگی به جماعتی از مومنین واقعی پیوستند تا سرزمینی که محل ولادت و وفات عیسی مسیح بود نجات دهند.
به حکم آن نوع تبلیغاتی که هنگام رواج دارد، درباره محدودیتها و ناتوانیهای مسیحیان مقیم فلسطین، فجایع مسلمانان، و کفرهای آیین محمد(ص) همه گونه راه مبالغه و اغراق سپرده شد. مسلمانان را به پرستش تندیس پیغمبر اسلام متهم میکردند و حتی، طبق شایعات بیاساسی که بر سر زبان مومنین مسیحی افتاده بود، سخنانی نامربوط درباره پیغمبر اسلام میگفتند. افسانههای غریبی از ثروت سرشار مشرق زمین و لعبتان پری پیکری که در انتظار مردانی دلاور نشسته بودند نقل مجالس بود. بدیهی است که این همه انگیزههای متنوع نمی توانست توده مردمان متشابهی را که واجد شایستگی تشکیلات نظامی باشند به دور هم گرد آورد. در بسیاری موارد، زنان و کودکان به اصرار تمام همراه شوهران و پدر و مادر خود به راه افتادند. شاید این قبیل پافشاریها بی لیل هم نبود، زیرا به زودی فواحش را نیز جمع کردند تا آماده خدمت به سلحشوران باشند.
اوربانوس ماه اوت 1096 را موعد حرکت سپاه صلیبی تعیین کرده بود، لکن کشاورزان بیحوصله، که اولین دسته از داوطلبان جنگ بودند نمی توانستند درنگ کنند.
یک چنین جماعت مبارزی که عده آنها به حدود دوازده هزار نفر می رسید (و از این عده فقط 8 نفر شهسوار بودند) در ماه مارس، به سر کردگی پیرمنزوی و والتر بیپول یا گوتیه بیپول، از فرانسه عازم فلسطین شدند;
دسته دیگری که محتملا مرکب از پنج هزار نفر بود، به سرپرستی گوتشالک کشیش، از آلمان به راه افتاد;
و هیئت سومی به رهبری امیکو، کنت لینینگن، از خطه راینلاند در آلمان حرکت کرد. همین گروههای بی نظم و ترتیب بودند که اغلب به یهودیان آلمان و بوهم هجوم بردند، به تقاضاهای مردمان و کشیشان محل هیچ گونه ترتیب اثری ندادند، و شهوت خونریزی را در جامه دینداری پنهان ساختند و چند صباحی بدل به جانوران درنده شدند. افرادی که تازه در صف لشکریان صلیبی در آمده بودند وجوهی اندک و غذایی ناچیز به همراه آورده بودند، و رهبران بیتجربه آنها نیز برای تغذیه افراد آذوقه کافی نداشتند.
بسیاری از آنها دوری مسافت را دست کم گرفته بودند، و همچنانکه در کناره راین و دانوب راه می سپردند، به هر خمی که میرسیدند، کودکانشان از فرط بیطاقتی مدام می پرسیدند که آیا به اورشلیم نرسیده اند هنگامی که کیسههای آنها تهی شد و گرفتار بی غذایی شدند، از راه اضطرار به چپاول مزارع و خانههایی که در سر راه آنها قرار داشت دست زدند. دیری نگذشت که هتک ناموس نیز بر تاراج اموال افزوده شد. مردم به شدت در مقابل آنها مقاومت ورزیدند. برخی از شهرها دروازههای خود را به روی آنها بستند، و بعضی دیگر بی درنگ توفیقشان را از دادار مسئلت نمودند. سرانجام این سپاه کاملا تهیدست، که تعداد زیادی از نفرات آن بر اثر قحطی و طاعون و جذام و تب و مبارزات حین راه به هلاکت رسیده بودند، به دروازه قسطنطنیه رسید. آلکسیوس به آنها خوش آمد گفت، لکن شکم آن جماعت گرسنه را به طرز دلخواه سیر نکرد;از این رو صلیبیون به حومههای شهر ریختند و قصرها، خانهها، و کلیساها را غارت کردند. آلکسیوس برای نجات پایتخت خویش از شر این ملخهای عابد، کشتیهایی در اختیار آنها گذاشت تا از تنگه بوسفور عبور کنند، ملزوماتی برایشان فرستاد، و به آنها دستور داد که در آن سوی بوسفور توقف کنند تا قوای مسلحتری از عقب برسد. صلیبیون به علت گرسنگی یا بیتابی به اوامر آلکسیوس اعتنایی نکردند و به سوی نیقیه پیش تاختند. نیروی منظم و با انضباطی از ترکان، که همگی کمانداران ماهری بودند، از شهر بیرون آمدند و این نخستین لشکر اولین جنگ صلیبی را تقریبا بکلی مضمحل کردند. والتر بیپول از جمله کشتگان این نبرد بود، اما پیر منزوی، که از سپاه مهارناپذیر خویش منزجر شده بود، قبل از شروع مبارزه به شهر قسطنطنیه بازگشت، و تا 1115 در عین سلامت میزیست.
بازدید دیروز: 10
کل بازدید :375631
این وبلاگ بر آن است تا در فضایی آرام ، عقلانی و منطقی به مناظره و گفتگو با برادران و خواهران مسیحی جویای حق و حقیقت بپردازد.
تاریخ مسیحیت [176]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام [137]
جنگ های صلیبی [129]
مصنف واقعى اسفار پنجگانه [116]
مسجد و کلیسا [189]
راه مسیح [122]
گفتمانهای مسلمانان و مسیحیان [426]
اخبار مسجد و کلیسا [182]
پاسخ به سؤالات شما در مورد مسیحیت [283]
رهیافتگان [246]
مسیحیت و اسلام [263]
واتیکان دنیای اسلام و غرب [196]
گفتگوهای من و مسیحیان [345]
مسجد و کلیسا(بلاگفا) [267]
[آرشیو(15)]
پاسخ به سؤالات شما در مورد اسلام
اخبار مسجد و کلیسا
رهیافتگان
در کلیسا به دلبری ترسا
واتیکان دنیای اسلام و:غرب
جنگ های صلیبی
یادداشت ها و مقالات مرتبط
تاریخ مسیحیت
آشنایی با ادیان بزرگ/مسیحیت
بهار 1387
زمستان 1386